سایک نیوز به نقل از ایسنا: شخصیت چنان پدیده پیچیدهای است که پژوهشگران را در چندین دهه اخیر به خود مشغول داشته است، برخی از دانشمندان بر این اعتقاد بودند که تکامل شخصیت انسان ناشی از تأثیر عوامل ژنتیکی است برخی دیگر بر این اعتقاد بودند که شخصیت انسان قویا از محیط تأثیر میپذیرد.
سالها دانشمندان علوم روانشناسی و روانشناختی بر این باور بودند که شکلگیری و تکامل شخصیت انسان نشأت گرفته از تأثیر عوامل محیطی مانند خانواده، دوستان و محیط اجتماعی است. در مقابل زیستشناسان و دانشمندان علم ژنتیک بر این اعتقاد بودند که عامل وراثت، نقش تعیین کنندهای در شکلگیری شخصیت انسان دارد.
محققان در پژوهشی با عنوان «ژنتیک یا محیط؛ کدامیک آینده ما را تعیین میکنند» مطرح میکنند که امروزه این اعتقاد مقبولیت بیشتری یافته است که شکلگیری شخصیت ناشی از هر دو عامل محیط و ژنتیک است. با ظهور شاخههای جدید ژنتیک مولکولی و ژنتیک کمی که کمک بسیار زیادی به ژنتیک رفتاری در راه مطالعه اثر این دو عامل بر رفتار داشتهاند، تاکنون منشأ وراثتی برخی رفتارهای انسانی شناخته شده است. ژنتیک رفتاری به کمک روش مطالعات دوقلویی و فرزندخواندگی با استفاده از آزمایشات مولوکولی ژنتیکی میتواند پی به منشأ وراثتی یک رفتار معین ببرد.
این پژوهش توسط سید محمد اکرمی، امیر باستانی، محمد حسین مدرسی، فخرالدین ریحانی و وحیده کریمیراد دانشیار گروه ژنتیک پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده و بیان میکند ژنتیک رفتاری به دنبال افزایش دانش ما پیرامون ارتباط میان ژنتیک و محیط است و ژنتیک مولکولی نیز به بررسی تأثیرات ژنهای خاص در سطح DNA میپردازد.
حدود ۳۰ سال پیش در یکی از شهرهای ایران، پرستار یا یکی از کارکنان زایشگاه آن شهر به علت بیاحتیاطی یا هر چیز دیگری، فرزندان پسر دو خانواده متفاوت را که هر دو در یک روز در آن زایشگاه متولد شده بودند را با یکدیگر جابهجا میکند. این موضوع از نظر دو خانواده پنهان میماند. در واقع دو خانواده مزبور سالها، فرزندان خانواده دیگری را تربیت میکردهاند. پس از چند سال پرستاران و کارکنان آن زایشگاه موضوع را به پدران هر دو خانواده اطلاع میدهند. اما آنان به جهت حفظ امنیت روانی خانوادههای خود این موضوع را نادیده گرفتند و از انتشار این خبر در هر دو خانواده جلوگیری به عمل آوردند.
پس از سالها که هر دو فرزند پسر در محیط خانوادگی متفاوتی رشد کردند و صاحب جایگاه شغلی شدند، با پیگیری خودشان، مشاور ژنتیکی نمونهگیری ژنتیکی از هر دو و والدین آنها به عمل آورد. با انجام آزمایش ژنتیکی، صحت گفتار کارکنان زایشگاه به اثبات رسید. نکته جالب که توجه مشاور ژنتیکی و پزشکان را در این بررسی به خود معطوف داشت، این است که هر یک از فرزندان، شغلی را انتخاب کرده بودند که برادران بیولوژیکشان آن شغل را برگزیده بودند.
فرد “الف” تحصیلات خود را در رشته الهیات ادامه داد و همچون برادران بیولوژیک خود شغلش را در این زمینه برگزید. فرد “ب” نیز پس از طی دورههای آموزشی و تحصیلی در همان وزارتخانههایی مشغول به کار شد که برادران بیولوژیکیاش در آن جا استخدام شده بودند. بیآنکه هیچیک در مدت تربیت، رشد و تحصیل از خانواده دیگری و رابطه قرابت حقیقیاش اطلاعی داشته باشد.
بنابراین فرزندانی که هریک در خانواده دیگری رشد و تربیت یافته بودند، از لحاظ انتخاب شغلی، همان شغلی را برگزیدند که برادران “وراثتی” خود انتخاب کرده بودند. بیآنکه حتی یک روز در خانواده حقیقی خود زندگی کرده باشند یا تا انجام آزمایش ژنتیکی از این موضوع اطلاعی حاصل کرده باشند.
لذا با توجه به ساختار خانوادگی، عقیدتی و جایگاه شغلی والدین براساس مدل فرزندخواندگی این چنین نتیجه گرفته میشود که در دو خانواده تحت بررسی، عامل ژنتیک و وراثت در بروز صفت خاص شخصیتی”انتخاب شغل” از عوامل محیطی قویتر بوده و عامل اصلی در ظهور این صفت بوده است. اخلاق زیستی و ژنتیک رفتاری در موارد بسیاری نظیر این مورد همپوشانی دارند که توجه جدی میطلبند.