وی در ادامه بیان کرد: همین گزاره در مورد طلاق نیز صحیح است ،بنابراین هم ازدواج خوب داریم هم ازدواج بد، هم طلاق خوب داریم هم طلاق بد، برخلاف آن چیزی که در فرهنگ ما رایج است، همه افراد را از نظر روانشناسی برای ازدواج مناسب نمی بینیم. همان طور که هر کس برای هر شغلی مناسب نیست. مثلا آدم گوشه گیر و خجالتی به درد خبرنگار شدن نمی خورد یک فردی که زود خسته می شود به درد پزشک شدن نمی خورد همانطور که بعضی از افراد به درد ازدواج کردن نمی خورند. بنابراین توصیه ازدواج به صورت یک استاندارد زندگی و به عنوان یک مرحله ضروری رشد برای همه افراد پیام غلطی است.
این مشاور خانواده با بیان اینکه همیشه ادامه یک ازدواج و زندگی مشترک نشان دهنده رضایت زناشویی نیست، تصریح کرد: اینکه مثلا در ۴۰ سال پیش آمار طلاق از امروز کمتر بوده لزوما به این معنا نیست که ازدواج های آن موقع از ازدواج های الان موفق تر بوده است.
وی ادامه داد: پژوهشگران حوزه علوم خانواده به این نتیجه رسیده اند که همبستگی آماری، بین ثبات زناشویی و رضایت زناشویی وجود ندارد به این معنی که بسیاری از افرادی که به طلاق فکر نمی کنند نه به این علت است که از زندگی زناشویی خود راضی هستند بلکه به این علت است که تصور زندگی بهتری را برای بعد از طلاق ندارند مثلا در یک محیط روستایی زنی که طلاق می گیرد ،چطور می خواهد بعد از آن زندگی کند، چون فرصتی برای ازدواج اش مهیا نیست با همین اوضاع می سوزد و می سازد بنابراین لزوما وقتی آمار طلاق بالا می رود نمی توانیم بگوییم که وضع خیلی خراب است و یا آن موقع که آمار طلاق پایین تر بود وضع خیلی بهتر بود.
وی با اشاره به طلاق های مثبت خاطرنشان کرد: بر اساس پژوهش های ذکر شده هرچه افراد ظرفیت رشد بیشتر و توقع زندگی بهتری داشته باشند ثبات زناشویی کاهش و آمار طلاق افزایش می یابد.
وی با بیان اینکه یکی از علل افزایش طلاق ،افزایش استقلال مالی و اجتماعی زنان است، یادآور شد: چنین افزایشی در آمار طلاق شاید یک سیر مثبت باشد زیرا نشان می دهد تعداد زنانی که به اجبار و به دلیل نیاز به حمایت از زندگی زناشویی می مانند، کاهش یافته است.
این روانشناس تصریح کرد: به نظر بنده هر وقت افزایش آمار طلاق به دلیل افزایش استقلال مالی زنان باشد، مثبت است ،یعنی یک زن دیگر صرفا به عنوان یک سایه بالاسر با یک مرد زندگی نمی کند زنی است که می تواند روی پای خودش بایستد می تواند خودش را اداره کند پس اگر با مردی زندگی می کند به خاطر روابط فکری و احساسی است که با آن فرد دارد.
نافع خاطرنشان کرد: بنابراین می توانیم طلاق های مثبت هم داشته باشیم ،همه طلاق ها منفی نیستند اینکه در کدام یک از طبقات اجتماعی طلاق بیشتر اتفاق می افتد نیز نیازمند پژوهش است ولی مطمئنا در طبقات بالای اجتماعی و اقتصادی مهمترین علت آن کاهش نیاز مالی زن به مرد است.