صلحجو عنوان کرد: یکی از تأثیرات وجود استاندارد خاص برای زیبایی این است که در نهایت افراد از بدن خود ناراضی شده و دچار اختلال خود زشتانگاری میشوند، این اختلال دقیقا زمانی اتفاق میافتد که فرد دیگر بدن خود را قبول ندارد که عمدتاً به این دلیل است که افراد به دام این ایده خطرناک میاُفتند که باید از نظر جسمی کامل باشند تا در مورد خود احساس ارزشمند بودن و امنیت کنند، اما متأسفانه تنها چیزی که از این نوع احساس ارزشمند بودن عاید میشود، رنج و عذاب است.
این روانشناس تصریح کرد: درست است که امروز یک فرد زیبا در زندگی از امتیازات بیشتری برخوردار است، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، طرفدارهای بسیاری پیدا میکند و پیشنهادهای شغلی بهتری دارد اما آیا در این دنیای بزرگ هیچ چیز دیگری وجود ندارد که چشم ما را به جهان بازتر کند؟
وی با اشاره به اینکه همه افراد یک یا چند نقص جسمی دارند، بیان کرد: مشکل زمانی شروع میشود که شما این نواقص و میزان اهمیت آنها را از منظر بازاریابی محک بزنید، به طور معمول این همان نقطهای است که نارضایتی شما از خودتان و بدنتان شروع میشود.
صلحجو با اشاره به اینکه شما نباید از اینکه چرا باید کامل باشید، تعجب کنید؛ بلکه باید از خود بپرسید چرا زیبایی شما باید همان مدل زیبایی باشد که دنیای بازاریابی و تبلیغات به شما تحمیل میکند، ادامه داد: البته رعایت چنین استانداردهایی مزایای بسیاری دارد، اما مشکل اینجاست که تلاش برای رسیدن به این استانداردها صدمات زیادی به شما وارد کند.
این روانشناس عنوان کرد: این که افراد از بدن خود راضی نیستند یا اساساً از خودشان احساس رضایت ندارند، بسیار معمول است، دقیقاً به این دلیل که بدن خود را از روی مدل زیبایی و کمالی که دنیای بازاریابی به آنان تحمیل میکند، ارزیابی میکنند.
وی افزود: امروز مردم بسیار بصری شدهاند به این معنی که در شبکههای اجتماعی بیوقفه در معرض تصاویر افرادی هستند که ایدهآل زیبایی معرفی میشوند، بنابراین، غیر عادی نیست که فردی به آینه نگاه کند و از چهره و اندام خود احساس ناامیدی کند.
صلحجو با اشاره به اینکه ایدهآلهای بدنی و زیبایی از بدو تولد به طور مداوم در مغز ما حک میشود، بیان کرد: به همین دلیل است که نادیده گرفتن آن بسیار دشوار است، در نهایت اکثر مردم فکر میکنند که کامل بودن از نظر جسمی امری طبیعی بوده و هرکسی که این کار را نکند، غیر طبیعی است؛ در حالی که واقعیت درست بر عکس است، بیشتر مردم شبیه افراد روی جلد مجلهها یا تصاویر اینستاگرام و فیس بوک نیستند.
این روانشناس در رابطه با نشانههای ابتلا به اختلال خود زشت انگاری، عنوان کرد: وقتی بدن خود را قبول ندارید، عادت میکنید که بیوقفه از خود انتقاد کنید، خصوصاً وقتی که جلوی آینه هستید، مردم عادت میکنند که به دنبال نقصهای خود بگردند و نسبت به آنها بسیار سختگیر باشند.
وی ادامه داد: وقتی روبروی آینه میایستند، به خود میگویند این صورت زیادی گرد است، گوشهای من چرا این ریختی از دو طرف بیرون زدهاند، این پاها خیلی لاغرند یا اینکه اکثر قریب به اتفاق افراد میگویند این دیگر چه جور دماغی وسط صورت من است و این گیر دادن به خود، هرگز تمامی ندارد و البته حاصلی هم جز ناامیدی و احساس امنیت نداشتن به بار نمیآورد.
صلحجو تصریح کرد: گاهی ممکن است که فرد نقایص خود را بپذیرد و با آنها کنار بیاید، البته تنها در صورتی که بتواند مخفیشان کند، بهعنوان مثال، خانمها کفش پاشنه بلند میپوشند تا بلندتر به نظر برسند یا کمربند لاغری میبندند و سعی میکنند تأثیر غذایی راکه در طول یک هفته خوردهاند، مخفی نگه دارند، در این صورت وقتی جلوی آینه میایستند، این مشکلات کوچک را نادیده میگیرند، البته تنها تا زمانی که بتوانند این طور پنهانشان کنند.
این روانشناس اظهار کرد: بسیاری از اوقات، افرادی که جلوی آینه میایستند، از خود راضی نیستند، صرفاً به این دلیل که نمیتوانند تصویری را که آینه از آنها منعکس میکند، ببینند، آنها چنان درگیر نقایص و مدل عرضه شده در مقام زیبایی ایدهآل هستند که اساساً خود را نمیبینند و پُرواضح است که هر اندازه فرد نقایص خود را بزرگ کند و به آنها بپردازد، آنها پُر رنگتر و با اهمیتتر جلوه میکنند و عمیقاً مهم میشوند، در حالی که آن چه مهم است، پذیرش و شناخت ویژگیهای زیبایی بوده که آینه از خودتان به شما نشان میدهد و نه آن معیارهایی که در خودتان نمیبینید.