محققان “دانشگاه توکیو” در مطالعه اخیرشان اظهار کردهاند هنرجویان موسیقی نوع خاص و قویتری از فعالیت مغزی را نسبت به سایر افراد از خود نشان میدهند.
به گزارش سایک نیوز و به نقل از ایسنا، پروفسور”کونییوشی ال ساکای”(Kuniyoshi L. Sakai) از دانشکده هنر و علوم دانشگاه توکیو در مطالعه اخیرش به بررسی این موضوع پرداخت و از روش تصویرسازی تشدید مغناطیسی(MRI) برای مطالعه مغز دانشآموزان مقطع متوسطه در هنگام یک کار متمرکز بر مشاهده موسیقی استفاده کرد.
محققان پس از بررسیها دریافتند دانش آموزانی که از سنین جوانی آموزشهایی را به منظور نواختن موسیقی دیدهاند، فعالیت مغزی خاص و قویتری را نسبت به دیگر دانش آموزان از خود نشان میدهند.
ساکای گفت: در زمینه علوم اعصاب، به خوبی ثابت شده است که مناطقی از مغز وجود دارد که به طور خاص با زبان سروکار دارند و حتی مناطق خاصی مربوط به بخشهای مختلف پردازش زبان مانند دستور زبان یا نحو است. ما مایل بودیم دریابیم که آیا هنگام سر و کار داشتن فرد با موسیقی و آموزش به روش سوزوکی نیز ممکن است بخشهایی از مغز فعال شوند یا خیر.
محققان طی این مطالعه به بررسی ۹۸ دانش آموز پرداختند و آنها را به سه گروه طبقه بندی کردند: گروه S(سوزوکی) که از سنین پایین با روش سوزوکی آموزش دیده بودند، گروه E که از سنین پایین آموزش موسیقی دیده بودند اما نه به روش سوزوکی و گروه L که برخی در سنین بالاتر آموزش موسیقی دیده بودند اما نه به روش سوزوکی و برخی نیز اصلا آموزش موسیقی ندیده بودند.
روش سوزوکی یک برنامه آموزش موسیقی و تدریس فلسفه مربوط به اواسط قرن بیستم است که توسط “شینیچی سوزوکی”(Shinichi Suzuki) ویولونیست و معلم ژاپنی بنا نهاده شده است.
دانشمندان روش افامآرآی یا تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی را به کار گرفتند و مدلهای سه بعدی پویایی از فعالیت مغز آنها تولید کردند. سپس به دانشآموزان یک تمرین موسیقی دادند تا خطاهای موجود در یک قطعه موسیقی که در این مدت برای آنها پخش میشد را شناسایی کنند. قطعات موسیقی پخش شده در یکی از چهار بخش زیر و بمی، تمپو، شدت صدا و جملهبندی خطاهایی داشتند.
دانشمندان دریافتند که فعالیت کلی مغز گروههای S و E به ویژه در بخشهای زیر و بم و جملهبندی نسبت به گروه L بیشتر است. جملهبندی یا آرتیکولاسیون(Articulation) در تئوری موسیقی، بیانگر شیوهای از نتنویسی برای تکنیکهای اجرایی موسیقی است. گروههای S و E بسته به خطای مورد آزمایش، در مناطقی، فعالیت مغزی خاصی را نشان دادند. جالب اینجاست که افراد گروه S برخی الگوهای فعالسازی منحصر به فردی را عمدتا در نواحی سمت راست مغز که مرتبط با احساسات و ملودی است، در طول شرایط تمپو نشان دادند که این مورد از ایدههای روش سوزوکی پشتیبانی میکرد.
ساکای گفت: یکی از مشاهدات قابل توجه این بود که بدون توجه به تجربه موسیقی، مرکز دستور زبانی خاص در سمت چپ مغز در طی شرایط جملهبندی فعال میشد. این ارتباط بین موسیقی و زبان ممکن است توضیح دهد که چرا همه افراد حتی اگر خودشان اهل موسیقی نباشند، میتوانند از موسیقی لذت ببرند.
بیشتر بخوانید:
رد پای آسیبهای مغزی در ایجاد زوال شناختی
شناسایی مشخصه منحصر به فرد مغز در چند دقیقه!