کودکان دارای اختلالات یادگیری عموماً در انجام تکالیف و رسیدن به اهداف خود ضعفهایی دارند و به همین دلیل ممکن است عملکرد ضعیفتری نسبت به همسالان خود داشته باشند.
شناخت عملکردهای اجرایی
عملکردهای اجرایی شامل دامنه وسیعی از تواناییهای ذهنی و رفتاری در کودک است. استدلال، حل مسأله، برنامهریزی، سازماندهی، حافظه کارییا ترتیبدهی،توانایی توجه پایدار و عملکرد چندتکلیفی از جمله این مهارتها به شمار میروند.
توانایی برنامهریزی و سازماندهی به عنوان یکی از مهمترین مهارتها و فعالیتهای عالی مغز چه به لحاظ نقش آن در انجام فعالیتهای روزمره زندگی و چه به لحاظ نقش در هماهنگ ساختن دیگر کنشها برای رسیدن به هدف، توجه محققهای مختلف را به خود جلب کرده است
چنانچه بیان شد، عملکردهای اجرایی مجموعهای از مهارتهای عالی ذهن به شمار میروند.
این عملکردهای اجرایی ابزارهایی هستند تا کودک بتواند به بهترین نحو مراحل رسیدن به هدف خود یا انجام دادن تکلیفی خاص را به خوبی شناسایی و سازماندهی کند. از سویی دیگر برنامهریزی، بخش مهمی از رفتار هدفمند است و دربرگیرنده نظمدهی اعمال برای پیشرفت و مواجهه سازمانیافته، راهبردی و اثربخش با تکلیف است.
شناخت مهارت های خودنظمبخشی
خودنظمبخشی به عنوان کوششهای روانی در مهار وضعیت درونی و فرآیندها و عملکردهایی برای دستیابی به هدفهای بالاتر تعریف شده اند. خودنظمبخشی فرآیندی است که از طریق آن دانشآموزان، شناختها، رفتارها و عواطفی را که به طور نظاممند متوجه رسیدن به هدف است، فعال و حفظ میکنند در فرآیند خودنظمبخشی، اگر فرد هنگامی که هدفی را دنبال میکند، با مانع روبرو شود، موقعیت را بازبینی میکند.
بازبینی این باور را در فرد یادگیرنده ایجاد میکند که اگر بیشتر تلاش کند و طرح خود را تغییر دهد یا آن را اصلاح کند، تا چه حد میتواند به هدفهای خود نزدیک شود
تأثیر مشکلات یادگیری بر عملکردهای اجرایی و خودنظمبخشی
اختلالات یادگیری شامل مشکلاتی در توانایی خواندن، ریاضیات و نوشتن است. کودک در انجام تکالیف مربوط به این حیطهها، توانایی ذهنی مورد انتظار را ندارد. پژوهشهای مختلف نشان میدهند کودکان دارای ناتوانیهای یادگیری، از اختلال در عملکردهای اجرایی رنج میبرند .
اختلالات یادگیری بر عملکردهای اجرایی اثر منفی دارند. دانشآموزان با اختلال در درک ریاضی در عملکردهای سازماندهی، برنامهریزی و بازداری پاسخ در مقایسه با دانشآموزان عادی دچار ضعف هستند .
نتایج بسیاری از پژوهشها حاکی از آن است که دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری به طور معناداری خودنظم بخشی پایینتری نسبت به دانشآموزان عادی دارند. راهبردهای خودنظمبخشی میتوانند به بهبود عملکرد دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری در دبستان و دوره راهنمایی منجر شوند. افراد خودنظمبخش کسانی هستند که در یادگیری ابتکار عمل و استقلال نشان میدهند .
کودکان با مشکلات یادگیری و ضعف در عملکرد
همانطور که گفته شد، دو عامل عملکردهای اجرایی (که شامل مواردی همچون استدلال، حافظه، حل مسأله و… است) و مهارت خودنظم بخشی (که شامل توانایی سازماندهی تکالیف و اعمال برای رسدن به اهداف خاص است) در کودکان با اختلالات یادگیری ضعیف است. ضعف در این دو عامل منجر به عملکرد سطح پایینتر، ناکامی، ناتوانی در اجرای وظایف، اعتماد به نفس پایین و سایر مشکلات میشود.
راهکارهای ارتقاء عملکرد در کودکان با مشکلات یادگیری
یکی از راهکارهای ارتقای عملکرد این کودکان آموزش مهارت های خودنظمبخشی است. والدین با کمک به کودکان در جهت ارتقای خودنظم بخشی خویش، میتوانند گام مهمی در جهت ارتقای عملکرد آنها بردارند.
برخی از راهکارهای بهبود وضعیت خودتنظیمی کودکان بدین شرح است:
ـ استفاده از جدول زمانبندی: تدوین و اجرای یک برنامه مشخص که در آن تکالیف مختلف (مانند مطالعه دروس) و زمان انجام و پرداختن به آنها و زمان استراحت و کارهای روزانه ذکر شده است.
ـ شرایط مناسب: ایجاد شرایطی مناسب برای انجام تکالیف مختلف (مانند انتخاب مکانی آرام برای مطالعه) ضروری است. این موضوع به این دلیل که کودکان با مشکلات یادگیری نسبت به شرایط محیطی حساس بوده و به سرعت حواسشان پرت میشود، اهمیت دارد.
کودکان و دانشآموزان با اختلالات یادگیری از این طریق میتوانند نسبت به تکالیف و وظایف خود آگاهی دقیقتری کسب کنند و با هوشیاری بیشتری در طول روز به انجام کارهای مربوط به خود بپردازند.با آموزش خودنظمبخشی، دانشآموز میتواند یادگیرنده فعالی باشد که برای یادگیری بهتر، هدفهایی برای خود تنظیم کند و با برنامهریزی به آنها دست یابد. در واقع، این آموزش به دانشآموز کمک میکند نسبت به یادگیری و تفکر خود، آگاهانه عمل کند.
والدین با تشویق و کمک فرزندانشان به بکارگیری راهبردهای خودنظمدهی میتوانند در کاهش مشکلات ناشی از اختلال یادگیری دانش آموزان کمک شایانی کنند.
توصیههای زیر به والدین در این راستا است:
ـ تشویق فرزندان در ایجاد انگیزه برای انجام دادن تکالیف و مسؤولیتها
ـ کمک خواستن از فرزندان در حل مسائل و به کارگیری مهارتهای استدلال و تصمیمگیری فرزندان
ـ ایجاد شرایطی برای حفظ توجه و تمرکز فرزندان بر روی فعالیتها
ـ تشویق فرزندان به برنامهریزی (سازماندهی و اولویتبندی فعالیتها و تکالیف) بر اساس نگاهی واقعبینانه نسبت به سختی تکالیف و تواناییها
ـ کمک به فرزندان در انجام تکالیف بر اساس یک سیر نزولی تا به مرور زمان به صورت مستقل به کارها بپردازند.