به گزارش سایک نیوز به نقل از مهر، معصومه اسماعیلی رئیس انجمن مشاوره ایران درخصوص موضوع حذف رشته مشاوره نامه ای به مقامات کشوری ارسال کرده است.
وی در این نامه این پرسش را مطرح کرده که با توجه به وجود مشکلات عدیده در کشور چرا رشته مشاوره حذف شده است.
در این نامه آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. قد افلح المومنون …والذین هم لامانتهم و عهدهم راعون (سوره مؤمنون)»
«چه سعادتمند هستند مردمی که می دانند، می توانند بدون تکلف با رهبر خود سخن بگویند و می دانند که می شنوند و پاسخ می دهند. متخصصانی که می دانند می توانند با رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس شورای تحول در علوم انسانی، وزیر آموزش عالی و وزیر آموزش و پرورش در کشور خود سخن بگویند و می دانند که آنها می شنوند و پاسخ خواهند داد ان شاء الله کشور و امور آن را متعلق به خود می دانند، هرگز ناامید نمی شوند و پویایی خود را ازدست نخواهند داد. ان شاءالله»
«لذا با احترام عرض می کنیم:
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از آنجا که جنابعالی همواره در همه امور حائز اهمیت، بالاخص مسائل علمی، ورود می فرمایید به خود امید دادیم که شما صدای ما متخصصان میانسال و جوان را که جز از سر دلسوزی و احساس وظیفه در مقابل خدای واحد و مردم محق ایران نیست، را بشنوید و راهنمایی و هدایت بفرمایید.»
«البته لازم به ذکر است که ما برای حفظ مراتب پس از پنج سال خون دل خوردن، خود را نیازمند آن دیدیم که جنابعالی نیز در جریان گفتگو و تقاضای ما قرار گیرید. باشد که با نظارت حضرتعالی حرف حق شنیده و تصمیم به جا اتخاذ شود.
همانطور که مستحضر هستید شورای تحول علوم انسانی در سال ۸۸ با هدف ۱ ـ ابتنای علوم انسانی بر مبنای نظری جمهوری اسلامی و انسان شناسی اسلامی، ۲ ـ اصلاح و ارتقا آموزش و پژوهش در علوم انسانی برای انطباق با سیاستها و راهبردها و کارآمدسازی آن در شئون کشور ۳ ـ هماهنگ و همافزا شدن نهادهای مسئول و فعال در حوزه علوم انسانی تشکیل شد.»
«باتوجه به اهداف فوق سوال این است که رشته مشاوره با دو گرایش که خاستگاه آن انسان دو ساحتی است براساس کدام یک از اهداف تحول حذف و منسوخ شده است و این انطباق با کارشناسی کدام متخصص مشاوره صورت گرفته است؟
متخصصان مبانی شناس بفرمایند آیا انطباق علم مشاوره با مبانی فرهنگ ایرانی اسلامی امکان پذیرتر است یا رشته های دیگر؟ که مشاوره را در آن امحاء کرده اند؟»
«امروز مشاوران کشور سوال می کنند که با وجود مسائل عدیده دشمن آفریده و دوست نادان گسترانده کشور چرا باید عرصه خدمت گذاری ایشان در مدیریت آنها نباشد و آن را بد تعبیر شده به دست کسانی ببینند که همه حیطه ها را یکی فرض کرده و درباره عرصه های آسیب و سلامت به یک معیار اندیشیده و از این طریق موجب دردسرهای بسیاری برای مردم و تصمیم گیرندگان حیطه سلامت اخلاق و رابطه در خانواده و مدرسه و محیط کار و جامعه شده اند.»
«مشاوران کشور سوال می کنند چرا امروز علومی مانند مشاوره و روانشناسی که به حق می توانند در سر و سامان دادن محیط اجتماعی، در این «ازجا کندگی هیجانی» ناشی از سرعت غیر طبیعی ایجاد شده بواسطه تکنولوژی از طرفی و تحت تاثیر برنامه های طراحی شده جهانی برای بردگی انسان ها به دست اربابان سود و سرمایه از طرف دیگر، به مسؤلان و اداره کنندگان کشور کمک کنند باید به دلیل تداخل ناشیانه یا عمدی تعاریف حیطه ها و مسؤلیت های هرحیطه و عدم نظارت کارشناسانه در هماهنگ سازی یافته های علمی، نیازهای جامعه ایران اسلامی و جهت دهی و هویت بخشی دینی به وضعیتی برسد که در کارایی آن تردید بوجود آید تا آنجا که از طرفی افرادی به عنوان علوم ضاله معرفی شود.»
« آیا چنین نیست که امروز مشاوران و روان شناسان ما، نیز پای دلیر مردان حافظ کیان دین و دنیای مردم با تمام وجود نگهبان منافع، هویت و فرهنگ دینی و ملی خود هستند و حاضر نیستند سر در لاک خود به هر چه پیش آید تسلیم شوند زیرا، با مردمی که شرایط تحصیل آنها را فراهم آورده اند عهد بسته اند تا محرم رازهایشان باشند، همدم رنج فقدان عزیزان سرفرازشان در جبهه های گوناگون حمایت از کیان کشور و حامی آنها در تنهایی ها و سرگردانی های ناشی از تغییرات زمانه عدم مدیریت های لازم و زیاده خواهی های داخلی و خارجی باشند پس بر خود لازم می دانیم بر حسب وظیفه از آنچه برای مردممان نیاز است دفاع غیورانه داشته باشیم.»
رئیس انجمن مشاوره ایران همچنین در این نامه خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور نوشته است: «ریاست جمهور دکتر روحانی مبدع دولت تدبیر و امید، با توجه به این بیانات جنابعالی که «باید فضای آرام بحث و انتقادپذیری در دانشگاهها وجود داشته باشد و اگر اشکالی مطرح شد، باید به آن پاسخ بدهیم، باید از اشکال و نقد استقبال کنیم و به آن پاسخ بدهیم». سوال می کنیم وزارت علوم که یک رشته مصوب خود را اشتباها یک گرایش معرفی می کند و بر گزاره اشتباه صورت گرفته خشنود است که رشته مشاوره را به عنوان یک گرایش از روان شناسی حذف کرده است نبایستی دراین باره نظر متخصصان رشته و نقد آنها بر این تصمیم حیاتی را جویا می شدند؟»
«آقای رئیسجمهور وقتی جنابعالی در صحبتهای خود با طرح این پرسش ها که چرا دانشگاه ما با بازار کار تناسب ندارد؟ چرا ما دانشجو را با این همه مشکل مالی تربیت میکنیم؟ به اهمیت رشته های مورد نظر اشاره می فرمایید و به درستی اعلان می دارید که دانشگاه باید بهگونهای دانشجو را تربیت کند که بتواند معضلات اجتماعی را حل کند. این سوال برای ما پیش می آید که چطور مسولین امر خبر ندارند که مردم در حال گذار ما، از یک فضای سنتی سالم، به یک فضای پر هیاهوی پر از معضلات غرب آموز، که خود غرب را هم سرگردان کرده، در تمام عرصه ها نیازمند راهنمایی تخصصی مشاوران هستند.»
«آیا مسولانی که به حذف رشته یاریگر مشاوره در مقطع لیسانس پرداختند و آن را نشانه تحول ارتقا فرض کرده اند به این توجه ندارند که کودک و نوجوان ما از صبح علی الطلوع تحت تاثیر طوفان اطلاعات است و والدین او نمی دانند باید با او چه کنند؟ آیا مسولان انطباق سرفصل ها با نیازهای کشورخبر ندارند که ۱۲۴ هزار آموزشگاه در کشور وجود دارد و تنها هزار و ۷۵۰ پست مشاوره در آموزش و پرورش ما تعریف شده و این یعنی اینکه هیچ کارشناسی در یک مدرسه ابتدایی وجود ندارد که حداقل دو واحد کودکیاری خوانده باشد، حداقل بداند با یک کودک رنجدیده چگونه برخورد کند، حداقل بتواند شروع یک بحران تحصیلی، هویتی، ارتباطی را تشخیص دهد و مداخله بموقع کند و یا به متخصص بالاتر ارجاع دهد.»
«آیا اخبار چند درصدی اعتیاد در مدارس به وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش نرسیده است؟ معاون آموزشی وزارت علوم در گفتگویی صبورانه و صمیمانه با اعضای هیات علمی گروه های مشاوره از دانشگاه های سراسر کشور تصدیق می کند که مشاوران تلاش کردند از تمام مسیرهای ساختاری و سلسله مراتبی ممکن از فرصت خدمتگزاری خود در جهت حل مسایل ارتباطی، اخلاقی، شغلی، تحصیلی، ازدواج، فرزند پروری و هر آنچه که مربوط به زندگی مردم است و دانش آموختگان مشاوره برای آن آماده می شوند، دفاع کنند و مسؤلان امر را از ضایعه خلاء این رشته آگاه سازند.»
«ما ضمن اینکه در اعلان این موضع با معاون آموزشی وزارت علوم همراهیم که می گوید «سیاست ما بر این است که از هم پوشانی های غیر ضرور رشته ها جلوگیری کنیم تا از اتلاف نیروی انسانی جلوگیری شود» آقای رئیس جمهور چرا جنابعالی را مخاطب قرار دادیم اما؟ زیرا که چند سال است که مصرانه تلاش کرده ایم مستندات و استدلال های خود را به عنوان متخصصان این رشته با مسئولان مستقیم در میان بگذاریم نامه ها و طومارهای متعدد ارایه کرده ایم با معاون آموزشی وزیر علوم ملاقات کردیم و وی صبورانه توضیحات را شنید و حتی به توافق رسیدیم.»
«ولی حاصل توافق که باید در یک دستورالعمل ظهور می یافت در پیچ وخم رایزنی های غیر کارشناسانه و حتی مغرضانه و لجوجانه و قهر و آشتی های غیر مرتبط با فضای علمی دستخوش پیچاندن که تنها واژه متناسب این موقعیت آزاردهنده است قرار گرفت و مدت های زیادی از وقت دانشگاهها، سازمان سنجش را هدر داد و بالاخره سال گذشته را بر متخصصان رشته مشاوره کشور تلخ کرد و هزار اما و اگر را پیش روی جذب دانشجو در این رشته گذاشت و با همه این اوصاف ناراحت کننده و قول اصلاح و روشن سازی در سال آینده امسال نیز متاسفانه پرتال وزارت علوم برای ثبت نام رشته مشاوره کدی را اعلان نکرده است و این از نظر متخصصان رشته بسیار غیرقابل قبول است.»
«تنها استدلال افراد مصر بر حذف مشاوره این است که این رشته در کشورهای دیگر وجود ندارد باید حذف شود.»
«پاسخ این اظهار نظر ناصواب این است که اولا همانطور که می دانیم هر کشوری بنا بر نیازهای خود رشته های تحصیلی و ظرفیت جذب دانشجوی آن را تعیین می کنند و بر همین اساس از اهداف تحول، انطباق سرفصل ها بر نیازهای کشورهای دیگر نیست و این سخن مثل این است که بگوییم چترمان را کنار می گذاریم چون جز در ایران در هیچ کجا باران نمی آید! و ثانیا در کشورهای دیگر مخصوصا در دانشگاههایی که رویکرد دینی دارند، رشته مشاوره در شاخه های متعدد مثل اعتیاد، کودک و…موارد دیگر و یا با عناوین دیگر مثل علم انسان و موارد دیگر وجود دارد.»
«آقای رئیس جمهور شما بزرگوارانه خطاب به ما دانشگاهیان می فرمایید: از شما خواهش میکنم که منتظر دولت نباشید. شما مسئول هستید باید به ما راهحل بدهید. در بخشهای سیاسی و اقتصادی باید به ما راهحل بدهید. من یک گله مطرح میکنم؛ البته نمیخواهم از دانشگاه نقد کنم و شما باید خودتان نقد کنید ولی چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا اساتید خاموش هستند؟ ما در دانشگاه شهامت سقراط وار میخواهیم. از چه میترسیم؟ آیا دانشگاه نمیخواهد در گرفتاریهای مردم و مشکلات آنها و بحث محیط زیست و هوای آلوده ورود پیدا کند؟ . آقای رئیس جمهور سقراط همه مسایل را در فرهنگ و اخلاق مورد بحث قرار داد. ما راه حل مسایل فرهنگی کشور را نه تنها در عدم حذف رشته مشاوره بلکه استفاده از ظرفیت فوق العاده این رشته برای اصلاح سبک زندگی می دانیم.»
«رشته مشاوره از مبانی اصیل انسان دو ساحتی برخوردار است و می توانددر تمامی سطوح از ازدواج تا فرزند پروری از سیاست تا اقتصاد از تحصیل تا اشتغال از تولد تا سالمندی و درک مرگ در بستر فرهنگ دینی به مردم خدمات بدهد. البته حتما به پشتیبانی، تصفیه، اصلاح و تقویت نیاز دارد. تقاضای ما از ریاست محترم جمهور اهتمام به این امر است که مشاوران کشور را در ماندگاری مقطع پایه و اصلی خود یعنی دوره کارشناسی حمایت کنند تا دولت اسلامی را در اداره امور سبک زندگی پاک یاری رساند.»
«راستی چرا جامعه مشاوران که امروز می توانند با مسائل مهم کشور دسته و پنجه نرم کنند باید در نگرانی بودن و نبودن فرصت خدمت دست و پابزنند و همه انرژیی آنها مصروف حفظ این فرصت باشد؟»
اسماعیلی در این نامه همچنین دکتر غلامعلی حداد عادل رئیس شورای تحول علوم انسانی را مورد خطاب قرار داده است و یادآور شد: «ما از توجه و اقدامات جنابعالی که محققانه و صبورانه سخنان ما را شنیدید، دستور جلسه مشترک در کارگروه با حضور دبیر شوری را صادر کردید و ما را برای حضور در شورا و توضیح استدلال هایمان دعوت کردید، سپاسگزاریم اما همچنان مسئله کارشناسی رشته مشاوره در کشور باقی است.»
«از شورای تحول می پرسیم آیا از تفاوت ۸۰ درصدی در مبانی و محتوای دروس روان شناسی و مشاوره خبر ندارند که ادغام غیر ممکن آنها را تأیید می کنند؟ آیا سرفصل های مصوب سال ۱۳۷۷ که صراحتا مشاوره را به عنوان یک رشته با دو گرایش معرفی کرده همپوش با سرفصل روان شناسی می بیینند؟»
«آیا یک رشته که مخاطبان آن ۹۰ درصد مردم به هنجار یک کشور هستند با رشته ای که به عنوان علم پایه برای کشف فرایندهای شناختی و رفتار بشر و یا بررسی ناهنجاریها در ۱۰ درصد جامعه است تفاوتی ندارد؟ آیا یک رشته کاربردی که در اصلاح و انطباق با نیازهای کشور ۳۳ واحد عملی، کاملا منطبق با نیازهای آموزش و پرورش کشور و موقعیت کار و ازدواج و طلاق و سالمندی … در آن در نظر گرفته شده است را می توان با مباحث بیولوژی و آسیب های روانی جایگزین کرد؟ آیا اینها دو رشته با دو ماموریت جداگانه نیستند؟»
«واقعا آیا این منطقی است که بدون حضور متخصصان یک رشته آن را به مسلخ ببریم، آنها را متهم کنیم که آنها تنها دارند از منافع حرفه ایشان دفاع می کنند. آیا این منطقی است که علی رغم اعلان نیاز آموزش و پرورش، توجه به وضعیت مناطق محروم کشور و نظر سازمان نظام روان شناسی و مشاوره و نظر متخصصان یک رشته از تمام دانشگاه های کشور، این بسیار ظالمانه است که هیچکس از اصرار کنندگان به حذف مشاوره نمی پرسد نفع حذف این رشته برای جامعه علمی، مردم و کشور چیست؟ چه استدلالی برای حذف آن وجود دارد؟ و بودن آن چه ضرری برای شما دارد که این همه انرژی خودتان را بر حذف آن مصروف می کنید؟ نکند حذف و اضافه این رشته مفید برای جامعه، دارد قربانی اثبات استدلال شخصی و احساس کم نیاوردن بعضی از افراد می شود که در این صورت وای بر ما؟»
«سوال مشاوران این است که با تمام توضیحات روشن، استدلالها، مقایسه سر فصلها و ارایه مستندات مثل آخرین مصوبه سرفصلهای مشاوره به عنوان رشته ای با دو گرایش در سال ۱۳۷۷، توضیح موقعیت مناطق محروم، نامه مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران به وزیر آموزش و پرورش در خصوص نیاز کشور به کارشناسی مشاوره و نامه سازمان نظام روان شناسی و مشاوره به شورایعالی انقلاب فرهنگی در خصوص اعتراض به حذف رشته با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری، در جلسه کارگروه روان شناسی با حضور دبیر شورای تحول همچنان تصمیم درباره این رشته با ابهامات متعدد رو بروست.»
«چرا به گونه ای رمز آلود مشاوران مدعو از جلسه ۲۸ تیر ماه ۱۳۹۵ شورای تحول که چشم تمام مشاوران و بهره مندان از مشاوره در سازمانها از مدتها پیش منتظر تشکیل آن بودند حذف شدند؟ و چرا به یک باره دستور پذیرش دانشجو مشاوره در سال ۹۵ حذف شد در حالیکه قصاص قبل از جرم و به تعبیری حذف قبل از اثبات دلیل منطقی به نظر نمی رسد؟ واقعا سوال ما این است که چه مصلحت و جریانی چنین قدرت مند شرایط را تحت تأثیر خود قرار می دهد.»
«مشاوران از این مسئله ناراحت هستند که اصولا چرا باید سر فصلهای رشته مشاوره طی چهار سال اول در کارگروه روان شناسی و بدون حضور حتی یک متخصص مشاوره به عنوان نماینده مشاوران بررسی شود و حتی کمیته ای به این نام هم نداشته باشد در حالیکه شاخه های روان شناسی که بعضی فقط دوازده واحد متفاوت با یکدیگر داشته اند دارای نماینده در کارگروه بوده و کمیته تخصصی داشته اند طبیعی است که با چنین وضعی چنین اشتباه استراتژیکی رخ دهد که یک رشته تحصیلی با ۸۰ درصد تفاوت سرفصل، که از سال ۵۴ در دانشگاههای کشور دانشجو داشته و در سال ۱۳۷۷ با دو گرایش پرورشی و راهنمایی و مشاوره بطور مستقل به ارایه خدمات مشغول بوده، یک گرایش از رشته ای دیگر به حساب آید و اینک پس ازچند سال رفت و آمد و توضیح حتی اجازه پیدا نکند در شورای تحول طرح موضوع کند؟»
«لذا جامعه مشاوران در جهت روشن شدن و احقاق حق مردم در بهره مندی از رشته مشاوره از همه مسولین و تصمیم گیرندگان می خواهد که:
۱-پذیرش دانشجوی مشاوره در سال ۹۶ صورت گیرد و پرتال سازمان سنجش برای رشته مشاوره باز شود..
۲- تشکیل کار گروه رشته مشاوره تصویب شود.
با توجه به اینکه متخصصان و اساتید مشاوره با دلسوزی، بدون حکم و بدون هیچگونه چشمداشتی، فقط با اعتماد به تنها انجمن علمی مشاوره ایران در کشور که هیئت مدیره آن از ۶ دانشگاه مادر علامه طباطبایی، خوارزمی، اصفهان، کردستان و شهید چمران اهواز تشکیل شده است، تاکنون با تشکیل جلسات گسترده متشکل از همه مدیران گروه های دانشگاههای سراسر کشور در دانشگاه علامه سرفصل های کارشناسی ادغام شده از دو گرایش پرورشی و راهنمایی و مشاوره و چهار گرایش موجود در کارشناسی ارشد یعنی مدرسه، خانواده، توانبخشی و شغلی و دو گرایش جدید در کارشناسی ارشد مورد نیاز در کشور یعنی اعتیاد و کودک و چهار گرایش در دوره دکتری را مبتنی بر اهداف والای تحول در علوم انسانی آماده تصویب کرده اند؛ انتظار داریم کار گروه مختص مشاوره تشکیل شود.
ما مشاوران عهد کردیم در جهت خدمت به مردم عزیزمان از این جهت هزینه بر شورای تحمیل نکنیم و همین ما را بس که اجازه دهید در رکود کثرت گرایش های روان شناسی بیش از این کارمان به تعویق نیافتد زیرا هر دوره که دیرتر سرفصلهای جدید را شروع کنیم نقصان های کار در آن دوره باقی می ماند.
۳- مشاوران کشور برای تسریع امر در بررسی سرفصل ها پیشنهادات تجربی دارند که می توانند آن را در اختیار کار گروه های دیگر بگذارند.»