بهطور کلی افرادی که ناگهان دست به رفتارهای پر خطر میزنند دچاراختلالات تفکر به صورت حاد و بیماریهای اعصاب و روان هستند. برخی از این افراد نیز به دلیل ناتوانی درکنترل استرس در آن لحظه دچار رفتار تهاجمی میشوند.
بهعنوان نمونه در پرونده اسیدپاشی اخیر دو زن جوان که طرفین ماجرا عروس و خواهرشوهر هستند به دلیلی که هنوز مشخص نیست از هم کینه به دل گرفته و با هم گلاویز میشوند و بدون فکر و منطق دست به رفتاری پرخطر میزنند. این افراد به احتمال قوی به دلیل نفرت و خشمی که از هم داشتهاند تصمیم میگیرند بدون هیچ فکری به هم آسیب رسانده و به بدترین شیوه روی هم اسید بپاشند در چنین شرایطی افرادی که دست به خودآزاری یا دگرآزاری میزنند به دلیل ضعف درمدیریت خشم در یک لحظه بدترین کارممکن را انجام میدهند و از خطرناکترین ابزارها برای آسیب رساندن به خود یا دیگران استفاده میکنند تا جبرانناپذیر باشد.
گاهی این افراد پس از ارتکاب جنایت خیلی پشیمان میشوند ولی افسوس که دیگر سودی نخواهد داشت و کار از کار گذشته است.با بروز چنین رفتارهای پرخطری روشن است که این افراد از بیماری اختلال شخصیت، اختلال خلقی دو قطبی، اختلال انفجاری متناقض و… رنج میبرند که حتماً باید با مشاهده نخستین علائم تحت نظر متخصص قرار بگیرند، چرا که بعضی از این بیماریها ریشه در کودکی داشته یا در محیط خانواده شرایطی به وجود آمده که فرد دست به چنین رفتارهای پرخطری میزند.بی تردید سوء مدیریت در زمانهای استرس زا و کم تحملی باعث بروز این رفتارها میشود که به طورحتم باید آنها را جدی گرفت.در چنین شرایطی افراد باید بدانند از زمانی که در موقعیت یا رابطه تنشزایی قرار میگیرند، افکارشان آنها را به سوی پرخاشگری هدایت میکند.
بدین ترتیب با مدیریت فکر، دقت بر احساسات، میزان شدت آنها و توجه به تغییرات بدنی که اتفاق میافتد براحتی میتوان از بروز رفتار پرخاشگرانه پیشگیری کرد یا آن را به حداقل رساند. گرچه مدیریت خشم در روابط اینچنینی بسیار سخت است و تخلیه خشم فقط در لحظات نخست موجب لذت فرد خواهد شد. اما اگر کمی عاقبتاندیشی کنیم و پیامد رفتارهای پرخاشگرانه را مد نظر قرار دهیم به طورقطع میتوانیم رفتار را مدیریت کنیم که این امر نیاز به آموزش مهارت مدیریت خشم دارد. متأسفانه بارها خبرهایی در خصوص اسیدپاشی دیده و شنیدهایم ولی متأسفانه باز هم با چنین اخباری روبهرو میشویم و این زنگ خطری است که باید آن را جدی گرفت و افراد را بیشتر به سمت آرامش و مدیریت خشم پیش برد. چرا که با آموزش و آرامسازی ذهن افراد میتوان از بروز چنین حوادثی پیشگیری کرد.همچنین اگر هر فردی سلامت جسم و روحش را در اولویت قرار دهد با بروز علائم پرخاشگری از سوی خود و اطرافیانش میتواند به مشاور و متخصص مراجعه کند و با شرکت در کلاس آموزش مهارتهای زندگی، به بهبود کیفیت زندگی و در نهایت جامعهاش کمک کند، چرا که بروز چنین رخدادهایی تأثیر نامطلوبی روی افراد و تک تک اعضای جامعه میگذارد.