به گزارش سایک نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،وسواس یکی از اختلالات روانی محسوب می شود که در صورت عدم کنترل و مهار به موقع آن و به تبع تشدید این بیماری شخص دچار شده با چرخه عذاب آور از حساسیت های بی مورد و نا به جا موجه خواهد شد که به تدریج آثار سوء این بیماری فرد دچار شده و اطرافیان وی را با چالش های بسیاری مواجه خواهد ساخت.
در وسواس، فرد مبتلا به دلیل عدم اطمینان از بهداشت و پاکی اشیاءِ موجود در محیط پیرامونی خویش بصورتی افراطی و غیر معمول تلاش می کند با شستشوهای های نامتعارف و فراتر از حد معمول محیط و اشیاء اطراف خود را از هرگونه آلودگی عاری و مصون سازد.
البته برخی گمان می کنند که وسواس صرفا به شستشوهای بیش از اندازه اطلاق می شود در صورتی که وسواس صرفا به پاکیزگی و یا حساسیت در پاکی محیط پیرامونی فرد مبتلا اطلاق نمی شود بلکه وسواس فکری نیز نوعی دیگر از این بیماری است که ممکن است فرد دچار شده به این نارسایی روحی،روانی را با مشکلات بسیاری همراه سازد.
یک روانشناس در تشریح بیماری وسواس اظهار کرد: بیماری و اختلال رفتاری مورد اشاره به دو دسته تقسیم می شود که هر کدام از موارد ذیل ویژگی هایی خاص به خود را دارد که باید بصورت مجزا به آن پرداخته شود.
وی افزود:وسواس اجباری و شخصیت وسواسی دو گونه متفاوت از این نوع بیماری محسوب می شود که در آن فرد مبتلا درگیر حساسیت هایی آزاردهنده می شود که در موارد حاد می تواند باعث آزار بسیار اطرافیان و فاصله گرفتن از فرد بیمار شود.
مبتلایان به این نوع از بیماری،سختگیر،ریزبین و حاشیه بین هستند و غالبا نمی توانند در تصمیم گیری ها قاطعانه رفتار کنند و همواره با تردیدهای بسیار در تصمیم گیری ها مواجه می شوند و به نوعی آن ثبات لازم در رفتارهای این افراد دیده نمی شود.
کسانی که دچار اختلال شخصیتی هستند فوق العاده محتاط و انعطاف ناپذیرند و معمولا اطرافیان چنین افرادی حتی المقدور تمایلی به حشر و نشر با آنها ندارند چون اساسا رفتارهایی که از سوی این افراد ظهور و بروز پیدا می کند میل و رغبت چندانی برای تعامل اطرافیان با چنین افرادی ایجاد نمی کند.
وسواس اجباری نیز نوعی دیگر از این اختلال رفتاری است که در آن فرد مبتلا فراتر از حد معمول به تکرار رفتارهایی خاص مبادرت می ورزد.
در این نوع از بیماری فرد نسبت به صحت و اتمام و درستی انجام کارها شک و تردید دارد و همواره گویی نِدایی از درون وی،بانگ می زند که کار انجام شده نقص دارد.
وسواس در ابعاد گوناگون همچون فکری و عملی تقسیم بندی می شود که در نوع اول همانطور که از عنوان آن هویدا است فرد درگیر با وسواس فکری،اسیر افکاری می شود که بسیار آزاردهنده و ناراحت کننده است.
به عنوان مثال ممکن است فردی مداوم به این فکر کند که اگر پدر او از دنیا برود چه اتفاقاتی برای او می افتد و تداوم این افکار باعث مشکلات روحی و روانی برای فرد می شود.
گاهی خرافات و تکرار آن به تشدید و حاد شدن وسواس فکری می انجامد،به عنوان نمونه فرد گمان می کند که اگر از یک مسیر خاص یا معابری در حاشیه خیابان تردد کند اتفاق ناگواری برای خانواده او رقم می خورد.
این افکار بی پایه و اساس علاوه بر آزار فرد باعث می شود تا فرد درگیر تخیلات بی پایه و اساس شود و زندگی شخصی او تحت تاثیر این افکار آزار دهنده قرار گیرد وبه واقع نوعی از فرسایش روحی و روانی در فرد بیمار پدیدار می شود که عدم مهار و کنترل آن می تواند زندگی او را با کندی و مسائل حاشیه ای مواجه سازد.
وسواس در نظم و چینش
نظم و قاعده مندی یکی از ویژگی های شخصیتی است که برخورداری ازآن یک حُسن محسوب می شود اما افراط در نظم و چینش خاص در استقرار اشیا یک اختلال رفتاری است که نباید به سادگی از آن گذشت.
به عنوان مثال ممکن است فردی در چینش لباس ها و پوشاک خود در کمد لباس، حساسیت های بسیاری را لحاظ کند.
وسواس کنترلی نیز نوعی دیگر از اختلال رفتاری و روانی است که در آن فرد بصورت مستمر در حال چِک کردن شیرگاز،قفل شدن در،بسته شدن درب و…است و نسبت به انجام قطعی چنین اموری،همواره با شک و تردید مواجه است.
زوایای پیدا و پنهان وسواس
اساسا نمی توان یک عامل خاص را برای این اختلال روحی و روانی در نظر گرفت و در واقع این اختلال رفتاری وابسته به عوامل بسیاری است.
اما با ین اوصاف سه عامل در ظهور و بروز این بیماری موثر است،نخست محیط اجتماعی فرد از عوامل موثری است که می تواند باعث وسواس شود.
بطور مثال ممکن است فرد در محیطی زندگی کند که کارها عموما در آن به درستی انجام نمی شود یا بهداشت آنطور که باید رعایت نمی شود و این شرایط به تدریج باعث می شود فرد نسبت به محیط پیرامونی خود بدگمان و دچار وسواس عملی یا فکری و کنترلی شود.
عوامل ژنتیکی و نوع تربیت و آموزش از دیگر مولفه های اثرگذار است که می تواند باعث بروز اختلال رفتاری وسواس شود.
چگونه بر عارضه وسواس غلبه کنیم ؟
اختلال رفتاری و فکری وسواس در اکثر قریب به اتفاق موارد قابل درمان است که با عنایت به شدت و ضعف آن،روش های درمانی مورد نیاز مدنظر قرار می گیرد.
درمان دارویی و رفتار درمانی شناختی از نمونه تکنیک ها و روش هایی است که در آن،روانپزشک و مشاور با تشخیص نوع وسواس و شدت آن نسبت به درمان آن اقدام می کند.
عزم فرد بیمار و خانواده و اطرافیان فرد مبتلا به وسواس نیز نقش بسزایی در درمان آن ایفا می کند زیرا بخش قابل توجهی از درمان این اختلال رفتاری و روانی به افکار و ذهنیات درونی فرد،وابسته است و به عبارت دیگر تاثیرگذارترین عامل در درمان این بیماری به خود بیمار باز می گردد.