خودشیفته: اختلال شخصیت که نمی خواهید با او ازدواج کنید!

همانطور که بسیاری از شما می دانید، خودشیفتگی زیر مجموعه طبقه بندی روانی به نام اختلالات شخصیتی می باشد. این افراد رفتاری نابهنجار داشته که به خود یا به دیگران آسیب می رسانند. در اینجا خلاصه ای از این اختلال ارائه می شود:

  • حس اغراق آمیزی از توانایی های فردی و مهم بودن
  • تخیلات مربوط به داشتن بهترین رابطه احساسی، عالی ترین درک و بینش و بالاترین موفقیت ها
  • نیاز بسیار شدید به تعریف و تمجید و توجه
  • داشتن حس محق بودن – همواره رفتارهای خودخوهانه خود را توجیه می کند.
  • تمایل به استفاده ابزاری از افراد
  • کمبود همدردی با دیگران، اما معمولاً به این امر تظاهر می کند.
  • به راحتی صدمه دیده و ناراخت می شود و به آسانی به دیگران صدمه می زند.
  • غرق در خود
  • هبچ گونه حس خود انتقاد گری ندارد.

همه ما ممکن است این ویژگی ها را در خود داشته باشیم یا حتی رفتار نوجوانان را اینگونه توصیف کنیم اما اگر یک فرد بالغ در این دسته بندی شخصیتی قرار گیرد، چه می شود؟ این گونه رفتارها می تواند برای خود و اطرافیان آنها دردسر ساز باشد.

نحوه تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته می تواند بسیار ارزشمند باشد. شما باید بدانید که با چه ویژگی هایی سر و کار دارید و حتی اگر خود شما دارای شخصیت خودشیفته باشید، می توانید با افزایش آگاهی و اطلاعات خود در مورد این اختلال متوجه شوید، بدون در نظر گرفتن چهره ظاهری، موقعیت مالی و موفقیت هایتان، که چرا همیشه از یک رابطه ناموفق به یک رابطه ناموفق دیگر وارد می شوید، و همیشه ناراضی هستید.

هر آدم خودشیفته با دیگری متفاوت است. هر کدام نورون های عصبی متفاوت و روش های تربیتی متفاوت داشته و از ویژگی های بیان شده در بالا ممکن است درجات مختلفی را تجربه کنند. مورد آخر این ویژگی ها ویژگی است که در اکثر اختلالات مشابه است.  بسیاری از اختلالات شخصیتی نمی توانند رفتار خود را مورد نقد و بررسی قرار دهند و هر گونه انتقادی از جانب دیگران به منزله حمله به آنها در نظر گرفته شده و به سرعت با آن مقابله می کنند.

یک فرد خودشیفته همواره تلاش می کند تا با جذابیت، گرمی، صمیمیت و درخشندگی خود روان درمانگر را تحت تأثیر قرار دهد. او تمام روش هایی که قبلا در رابطه با دیگران استقاده می کرده را به کار می گیرد و هر رفتاری که می تواند مضر باشد را توجیه می کند. به عنوان مثال، در دنیای طلاق، یک فرد خودشیفته تنها با این دلیل که “آنگونه که می خواستم دوستش نداشتم” به ازدواج اش خاتمه می دهد و از شریک خود به این خاطر که او را درک نکرده دلخور می شود.

او در درک همسر خود به عنوان یک فرد عادی ناتوان است و تصور می کند که همسرش نیز باید همان احساسی را داشته باشد که او دارد. بنابراین به این خاطر که همسرش ناراحت است از دست او دلخور شده، از هر نوع انتقادی اجتناب کرده و حتی ممکن است فرزندانشان را بر علیه همسرش تحریک کند. “کودکان بدون او بهتر زندگی می کنند”. زمانی که طلاق انجام شود، آنچه که بر همسرش می گذرد برای او مهم نیست، او طرف مقابل در هر رابطه را به مانند مهره های شطرنجی می بیند که باید جا به جا شود.

یک نکته حائز اهمیت این است که افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته “NPD” در زمان ناامیدی می توانند بسیار شرور باشند. طلاق سبب بازگشت به عقب می شود و در این موارد ممکن است رفتارهای خشونت آمیزی از خود نشان دهند. بسیار خطرناک است توسط شخصی که برای آسیب رساندن به دیگران خود را محق می داند مورد آزار قرار بگیرید چرا که او کنترل خود را از دست می دهد. بسیاری از زنان و مردان نمی توانند با این واقعیت روبرو شوند که افرادی که زمانی دوست داشته اند به آنها یا فرزندانشان آسیب می رسانند.

نکاتی در مورد افراد دارای اختلال شخصیت

  • افراد خودشیفته بسیار متمرکز بر خود بوده و دیگران را مورد استثمار قرار می دهند.
  • خودشیفته خود را آنچنان محق می داند که متوجه آسیب رساندن به دیگران نیست.
  • افراد خودشیفته بسیار جذاب هستند. حتی ممکن است استعداد ها و ظاهر قابل تحسینی داشته باشند. بسیاری از آنها دوستدار روابط دوستانه هستند اما به دنبال عشق جاویدان نیستند.
  • اگر معشوقه، نامزد یا همسر سابق شما دارای این ویژگی ها بوده، بدانید که در نظر آنها چندان مهم نبوده اید. این می تواند برای حفاظت از خود کمک کننده باشد.
  • بله، ممکن است زمانی شما را دوست داشته است، بسیار جذاب بوده یا شخصیت جالبی داشته باشد، اما دقت کنید که چند درصد از رفتارهایش مربوط به خودش می باشد و نه شما.
  • اگر در مورد دوست داشتن حرف بزنیم، بسیاری از آنها بیشتر دوست داشتن را دوست دارند تا شما یا رابطه را.
  • زمانی که رابطه تان با او به اتمام می رسد، گذشته شما با او دیگر برایش اهمیتی ندارد.
  • بسیاری از این افراد در زمان بزرگسالی با مشکلات خاصی روبرو می شوند و یک درمانگر خوب می تواند آنها را در بهبود شخصیتشان یاری دهد. معمولاً زمانی سراغ درمان می روند که زیبایی، موقعیت های مالی و موفقیت هایشان تحلیل رفته و کارایی قبل را برایشان ندارد.
  • افراد خودشیفته توقع زیادی از این جهان دارند. بسیاری از آنها در دنیای بازیگری، دانشگاهی، مذهب، سیاست، علوم، ادبیات و روانشناسی فعالیت داشته و دارند.  دردی که می کشند درونی است، مانند نارضایتی همیشگی و بیرونی است مانند خرابه های روابط از دست رفته.

 

سخن آخر: افراد با اختلال شخصیت خودشیفته بسیار دردسرساز هستند. آنها بسیاری از زیبایی های پنهان زندگی را نادیده می گیرند. بنابراین اگر رابطه نزدیکی با آنها دارید مراقب خود باشید.

برای مطالعه بیشتر در مورد این اختلال شخصیت و ارتباط با آنها می توان به کتاب های روانشناسی مربوط به شخصیت و اختلالات شخصیتی مراجعه کرد.