افراد تراجنسی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند؟

افراد تراجنسی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند؟

سایک نیوز به نقل از سیناپرس: جنسیت به‌مثابه بنیادی‌ترین عنصر هویتی، در حالت عادی از آغاز تا پایان زندگی همراه انسان است. در خلال فرایند جامعه‌پذیری، اعضای جامعه الگوهای ادراکی، عاطفی و رفتاری مربوط به جنس خود را فرامی‌گیرند و درونی می‌کنند.

آن ها می‌آموزند که در موقعیت های اجتماعی مختلف، بر اساس انتظارات مبتنی بر جنس رفتار کنند. اما گاه در این مسیر اختلالاتی به وجود می‌آید؛ یعنی ممکن است فرد ازنظر زیستی، ویژگی های یک جنس خاص را داشته باشد، اما از جهت روحی و روانی خود را به آن گروه متعلق نداند. چنین فردی مانند یک نفر از اعضای جنس مخالف احساس و رفتار می‌کند.

محققان کشور در یک مطالعه پژوهشی که در حوزه افراد تراجنسی یا ترنس سکشوال انجام داده اند، به بررسی ابعاد مسائل روانی و اجتماعی آن ها پرداخته و توصیه هایی را برای کمک به این افراد ارائه داده اند.

بر اساس گفته های متخصصان، جنسیت به الگوی خصوصیات جنسی، زیستی، کروموزوم ها، دستگاه تناسلی خارجی، جنسیت دستگاه تناسلی داخلی، ترکیب هورمونی، غدد جنسی و خصوصیات جنسی ثانویه شخص اطلاق می‌شود. در رشد طبیعی این خصوصیات، الگویی منسجم ایجاد می‌شود که منجر به عدم تردید فرد در مورد جنسیت خویش می‌شود.

هویت جنسی به احساس مردانگی یا زنانگی فرد گفته می‌شود که اغلب با جنسیت کالبدشناختی فرد تناظر دارد. هویت جنسی و جنسیت دارای بر هم کنش متقابل هستند. عوامل ژنتیکی و هورمون ها بر رفتار تأثیر می‌گذارند و محیط نیز بر تولید هورمونی و تظاهر ژن ها مؤثر است. اما در برخی افراد، نارضایتی جنسیتی پیش می آید. افراد دچار این نارضایتی، عدم رضایت خود از جنسیت تخصیص‌یافته را به‌عنوان تمایل برای داشتن بدن جنس مخالف ابراز می‌کنند یا تمایل دارند ازلحاظ اجتماعی به‌عنوان یکی از اعضای جنس مخالف شناخته شوند.

در رابطه با این موضوع و مسائل مربوط به آن، پژوهشگرانی از دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه شاهد و دانشگاه تهران اقدام به انجام مطالعه ای کرده اند که در آن، فرایندهای روانی- اجتماعی افراد تراجنسی مورد بررسی قرار گرفته است.

آنها برای انجام این تحقیق مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته را با 8 نفر از ترنس های دانشجوی (MtF) مرد به زن دانشگاه تهران انجام داده و سپس داده های جمع آوری شده را با روش های آماری تجزیه و تحلیل کرده اند.

نتایج این تحقیق نشان می دهد: آگاهی از امکان تغییر و قرار گرفتن در مسیر درمان، کیفیت و امید به زندگی را در ترنس ها بهبود می بخشد و منجر به بهبود روابط اجتماعی آن ها می گردد. در مسیر این تغییر و تحولات، نوع تعاملات اطرافیان و حمایت ها ی خانوادگی-اجتماعی از مهم ترین چالش های مربوط به این افراد است.

در این رابطه، اقبال ولدبیگی، محقق گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و همکارانش می گویند: رفتارها و تعاملات خاص و متفاوت ترنس ها باعث می‌شود تا عوام، متاسفانه به آن ها به چشم یک منحرف نگاه کنند. آن ها افراد ترنس را منحرفان جنسی می‌دانند. این تنگ‌ نظری که ریشه در عدم آگاهی دارد زمینه بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی نظیر افزایش احساس وابستگی، کاهش اعتمادبه‌نفس و کاهش سرمایه اجتماعی را برای ترنس ها به وجود آورده است؛ تا جایی که، ماحصل این تجارب تلخ، رهاکردن تحصیل، طرد از خانه، بی خانمانی و فقر و روی‌آوردن به فحشا برای امرارمعاش را برای برخی از ترنس ها، رقم می‌زند.

آنها می افزایند: غلبه فرهنگ ضد ترنس و دامنه شمول گسترده این فرهنگ باعث شده که ترنس هایی که برای دادخواهی و درمان به مراجع مربوطه مراجعه می‌کنند با آسیب های بیشتری مواجه شوند. رفتار کلیشه‌ای و نامناسب و غیرحرفه‌ای، باعث ایجاد یک جو بسیار ناایمن و آسیب‌زننده برای ترنس هایی که به امید درمان به مراکز مربوطه مراجعه می‌کنند، شده است؛ به طوری که نوع تعاملات با این افراد در مراجع درمانی و قضایی و انتظامی، خود سبب تولید آسیب بیشتر می‌شود.

بر اساس نتایج این تحقیق، تجربه تبعیض و تحقیر، مورد آزار و اذیت قرارگرفتن و طردشدن، بدون هیچ‌گونه تقصیر و گناهی، ترنس ها را با انواع بیماری های جسمانی و روانی روبه‌رو می‌کند. اما اطلاع از علت و آشنایی با مفاهیم پدیده ترنس سکشوالیتی و آشنایی با افرادی که همانند خود آن ها هستند، باعث ایجاد امید به زندگی می‌شود و تحمل رنج ها را با امید تغییر و رسیدن به خود مطلوب، راحت‌تر می‌کند.

به گفته ولدبیگی و همکارانش، یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد: افراد ترنس سکشوال، در دوران کودکی، کشش ذاتی به جنسیت تجزیه‌شده را احساس می‌کنند که بعد از گذر از این دوره، با احساس ترس از تفاوت ها مواجه می‌شوند. در دوران بلوغ با بروز علایم ثانویه جنسی، از هرگونه تغییر فیزیکی ناامید می‌شوند که این ناامیدی، سبب انزوا و درخودماندگی بیشتر می‌شود.

عدم درک و کنترل‌گری خانواده و از همه مهم تر نبود کانال های رسمی و قانونی حمایتی، سبب طرد و انزوا و بلاتکلیفی می‌شود که درنهایت با ورود به دانشگاه و کسب آگاهی و شناخت از ماهیت ترنس سکشوالیته، امید به آینده و تغییر ایجاد می‌گردد.

آن ها با انتشار یافته های خود در فصل نامه رفاه اجتماعی متعلق به دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی اشاره کرده اند،ضرورت دارد که موسسات آموزش عالی، در سیاست گذاری ها و مدیریت های آموزشی، به طور ویژه حساسیت های این گونه دانشجویان را در ابعاد مختلف لحاظ کند؛ امری که البته در سایر سطوح جامعه نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.

telegram2 files