سایک نیوز به نقل از منتال هلث: اختلال سلوک یک اختلال رفتاری مخرب همراه با پرخاشگری نسبت به دیگران و نقض مکرر قوانین است. این اختلال با رواندرمانی فردی و خانوادگی درمان می شود و بیماران همچنین ممکن است برای درمان اختلالات همزمان مانند اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)، افسردگی یا اختلال دوقطبی دارو مصرف کنند.
اختلال سلوک چیست؟
نوعی اختلال رفتاری است که در آن فرد به طور مکرر حقوق دیگران را زیر پا می گذارد و هنجارها یا قوانین اجتماعی متناسب با سن خود را رعایت نمی کند. این اختلال در کودکان و نوجوانان تشخیص داده می شود.
جوانان مبتلا، به رفتارهای ضداجتماعی مانند تخریب اموال، آسیب رساندن به افراد یا حیوانات، و نقض قوانین، که می تواند شامل دزدی از مغازه یا فرار از مدرسه باشد، دست می زنند. علاوه بر این، کودک مبتلا به اختلال سلوک ممکن است در هنگام انجام رفتارهای مخرب یا آسیب رساندن به دیگران، فقدان همدلی و پشیمانی از خود نشان دهد.
چه کودکانی در معرض خطر اختلال سلوک هستند؟
هیچ عاملی وجود ندارد که کودک را به سمت ابتلا به اختلال سلوک سوق دهد. در عوض، ترکیبی از عوامل خطر احتمال ابتلا به این بیماری را افزایش می دهد.
عوامل زیر خطر اختلال سلوک را در کودکان افزایش می دهد:
- عوامل بیولوژیکی مانند سطوح بالای تستوسترون، ژنتیک و سطوح پایین مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین
- قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی یا درگیری های مکرر والدین در خانه
- فرزندپروری ضعیف، مانند فقدان انضباط و نظارت مداوم، یا شیوه های تربیتی خشن، مانند پرخاشگری فیزیکی یا کلامی
- سوء استفاده از مواد یا رفتار مجرمانه در والدین
- استرس خانوادگی ناشی از وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین و بیکاری
- مشکلات عصبی یا آسیب مغزی تروماتیک
- تاخیر در رشد
- حضور در دسته جنایتکاران
علائم اختلال سلوک
کودکان و نوجوانان مبتلا، علائم مربوط به بی توجهی به حقوق دیگران و همچنین عدم توجه به قوانین و هنجارهای اجتماعی را نشان می دهند. برخی از علائم این بیماری به شرح زیر است:
- قلدری یا تهدید مکرر افراد دیگر
- وارد شدن به دعواهای فیزیکی
- استفاده از سلاح هایی مانند آجر، تفنگ یا چاقو که می تواند به دیگران آسیب جدی وارد کند.
- رساندن آسیب جسمانی به انسان یا حیوانات
- دزدی از دیگران به روشی تهاجمی، مانند کیف قاپی
- مجبور کردن کسی به انجام فعالیت جنسی
- تخریب اموال دیگران
- آتش زدن
- نفوذ به خانه یا اتومبیل دیگران
- مجبور کردن دیگران به انجام دادن کاری که خودشان می خواهند.
- بیرون ماندن تا دیروقت با وجود مخالفت والدین
- فرار از خانه
- فرار از مدرسه
تشخیص اختلال سلوک در کودکان
اختلال سلوک با استفاده از معیارهای موجود در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM 5) تشخیص داده می شود. یک متخصص، مانند یک مددکار اجتماعی بالینی، روانشناس یا روانپزشک، علائم را با کودک و مراقب بررسی می کند و سابقه پزشکی و اجتماعی کودک را برای تشخیص بررسی می کند. علاوه بر این، متخصص از والدین یا مراقب در مورد شروع و سابقه علائم می پرسد و اطلاعاتی در مورد هر گونه استرس در زندگی کودک یا خانواده جمع آوری می کند.
یک متخصص یک ارزیابی کامل روانپزشکی برای تعیین اینکه آیا یک کودک دارای شرایطی مانند ADHD است یا خیر، انجام می دهد. در حالت ایدهآل، آنها اطلاعاتی را از مدرسه کودک جمعآوری میکنند و تعیین میکنند که آیا کودک دارای ناتوانی یادگیری یا تاخیر شناختی است که ممکن است به علائم کمک کند. متخصص همچنین توضیحات جایگزین برای رفتار مخرب، مانند اختلال خلقی یا دوره روان پریشی را رد می کند. در نهایت، اگر سایر توضیحات رد شوند و کودک معیارهای DSM 5 زیر را داشته باشد، تشخیص داده می شود:
- الگوی رفتاری مداوم که نشان دهنده بی توجهی به حقوق افراد دیگر و نقض قوانین یا هنجارهای اجتماعی مورد انتظار برای سن کودک است.
- نشان دادن حداقل سه مورد از رفتارهای زیر در سال گذشته و حداقل یک رفتار در شش ماه قبل از تشخیص:
- قلدری، تهدید یا ارعاب دیگران
- شروع مکرر دعواهای فیزیکی
- سابقه استفاده از سلاح هایی مانند اسلحه، چاقو یا آجر که می تواند آسیب جدی ایجاد کند
- درگیر شدن در آسیب جسمانی به انسان
- آسب جسمانی به حیوانات
- شرکت در کیف قاپی یا سرقت مسلحانه
- مجبور کردن کسی به شرکت در فعالیت جنسی
- آتش زدن عمدی برای ایجاد خسارت
- تخریب عمدی اموال دیگران
- نفوذ به خانه، ساختمان یا ماشین
- دروغ گفتن برای جلب لطف یا اجتناب از تعهدات
- سرقت اقلام با ارزش با سرقت از مغازه
- بیرون ماندن در شب علی رغم مخالفت والدین، قبل از 13 سالگی
- فرار از خانه در طول شب دو یا چند بار یا یک بار و غیبت برای مدت طولانی
- فرار مکرر از مدرسه قبل از 13 سالگی
- مشکلات قابل توجه در عملکرد در محیط های تحصیلی، کاری یا اجتماعی به دلیل رفتارها
اگر 18 سال یا بیشتر باشد، فرد معیارهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی را نداشته باشد.
فراتر از این معیارهای تشخیصی عمومی، مشخصکنندههایی با تشخیص اختلال سلوک وجود دارد:
علل اختلال سلوک در کودکان
هیچ دلیل قطعی برای اختلال سلوک وجود ندارد. در عوض، تحقیقات پزشکی به عوامل مرتبط با اختلال اشاره می کند و بنابراین خطر ابتلای کودک به این بیماری را افزایش می دهد. اغلب، ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است که منجر به ایجاد اختلال سلوک می شود.
یک مطالعه بر روی عوامل ژنتیکی مرتبط با اختلال سلوک نشان داد که ژنتیک به میزان متوسطی در ایجاد این بیماری نقش دارد. برخی از ژنهای خاص ممکن است با اختلال سلوک مرتبط باشند، اما به نظر میرسد این وضعیت به دلیل تأثیرات محیطی و عوامل خطر ژنتیکی ایجاد میشود. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کودکانی که دارای خطر ژنتیکی اختلال سلوک هستند ممکن است بیشتر خود را در محیطهای پرخطر قرار دهند، که بر پیشرفت این بیماری تأثیر میگذارد.
مطالعه دومی که عوامل خطر محیطی را برای اختلال سلوک ارزیابی کرد، نشان داد که عوامل زیر به شدت با ایجاد اختلال سلوک مرتبط هستند:
- تکانشگری
- ضریب هوشی پایین
- عملکرد تحصیلی ضعیف
- عدم نظارت والدین
- انضباط سخت یا ناسازگار
- فقدان صمیمیت والدین
- آزار جسمی دوران کودکی
- تعارض والدین و اختلال در خانواده
- سطح بالای جنایت محله
- قرار گرفتن در معرض والدین و همسالان ضد اجتماعی
- خانواده ای کم درآمد
- حضور در مدرسه ای با نرخ بزهکاری بالا
نویسندگان مطالعه خاطرنشان کردند که در حالی که عوامل فوق خطر اختلال سلوک را افزایش می دهند، شواهد کافی وجود ندارد که بگوییم این عوامل مستقیماً باعث ایجاد اختلال سلوک در کودک می شوند.
پیشگیری از اختلال سلوک در کودکان
هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از اختلال سلوک وجود ندارد. با این حال، برخی شواهد حاکی از آن است که فرزند پروری محبت آمیز، الگوهای نقش مثبت و توسعه مهارت های تنظیم عاطفی سالم می تواند در برابر اختلال سلوک محافظت کند. مداخله و درمان زودهنگام نیز می تواند مفید باشد. کودکان باید برای تروما و سایر اختلالات عصبی، مانند ADHD، مرتبط با اختلال سلوک تحت درمان قرار گیرند. یک مطالعه اخیر نشان داد که یک برنامه آموزشی مبتنی بر مدرسه به طور موثری باعث کاهش بیعاطفی، تکانشگری و علائم اختلال سلوک در کودکان میشود. با توجه به اینکه علت دقیقی برای اختلال سلوک وجود ندارد، پیشگیری از هر موردی از آن غیرممکن است. با این حال، اقداماتی وجود دارد که والدین و مراقبان می توانند برای کاهش عوامل خطر انجام دهند.