خستگی ذهنی مانند خستگی جسمانی است، با این تفاوت که بهجای عضلات، ذهن شما خسته میشود. خستگی جسمی ممکن است با استراحت چندساعته برطرف شود اما خستگی ذهنی میتواند خستگی جسمی را به دنبال داشته باشد و فرد را در شرایط روحی وخیمی قرار دهد. وقتی مغز احساس خستگی میکند و نمیتواند بهدرستی کار کند، بهرهوری، مهارت تصمیمگیری، حافظه و بهطورکلی زندگی تحت تأثیر قرار میگیرد؛ بهعنوانمثال، زمانی که شما ازنظر ذهنی خسته هستید، بهسختی میتوانید بر انجام امور تمرکز کنید و حتی کارهای ساده خانگی مانند شستن ظرفها یا شستن لباسها دستوپا گیر به نظر میرسند. ازآنجاییکه خستگی ذهنی به یک احساس نسبتاً شایع در بین مردم تبدیلشده، یادگیری نحوه کنار آمدن و شناخت علائم آن بسیار مهم است.
چه عواملی باعث خستگی ذهنی میشود؟
خستگی ذهنی می تواند از عوامل متعدد یا فقط یک عامل استرسزای خاص ناشی شود. یافتن علت اصلی خستگی ذهنی اولین قدم مهم برای درمان و غلبه بر آن است.
اضطراب، یکی از شایعترین علائم خستگی ذهنی است.
اضطراب به این دلیل ایجاد میشود که خستگی ذهنی طولانیمدت باعث تحریک سیستم عصبی سمپاتیک میشود و این مسئله باعث میشود که دائماً در حالت ترس یا نگرانی در مورد آینده باشید؛ بنابراین، احساس اضطراب دائمی بهعنوان یک زنگ خطر، خبر از خستگی ذهنی میدهد.
احساس بیحالی، ناشی از خستگی مغز است.
بیحالی را میتوان بهعنوان احساس پوچی و ناامیدی توصیف کرد. این احساس زمانی ایجاد میشود که ذهن شما احساس کند، انرژی ندارد. شخصی که دچار بیحالی میشود، اغلب احساس بیتفاوتی و قطع ارتباط با دوستان و همکاران خود میکند. اگر این احساس ادامه یابد، میتواند شما را به یک فرد منزوی و افسرده تبدیل کند.
خستگی ذهنی، غلبه بر چالشها را تقریباً غیرممکن میکند.
فقدان قدرت درونی و اعتمادبهنفس باعث میشود در مواجهه با یک عامل استرسزای حاد کمتر انعطافپذیر باشید. درواقع، انعطافپذیری پایین باعث میشود چالشهای کاری یا زندگی را بهجای فرصتی برای یادگیری و رشد، بهعنوان یک عقبگرد در نظر بگیرید.
خستگی ذهنی و افسردگی با هم مرتبط هستند.
خستگی ذهنی از علائم افسردگی است و بالعکس. افسردگی یک اختلال سلامت روان است که میتواند دلایل متعددی ازجمله رویدادهای استرسزا در زندگی داشته باشد. افسردگی غالباً بااحساس ناامیدی و کمبود انرژی برای درگیر شدن در زندگی روزمره مشخص میشود.
علائم خستگی ذهنی فقط احساسی نیستند.
علائم خستگی ذهنی گاهی میتوانند بهعنوان علائم فیزیکی ظاهر شوند و سلامت و تندرستی شما را مختل کند:
سلامت روان تأثیر مستقیمی بر سلامت جسمانی شما دارد.
درجایی که خستگی ذهنی وجود دارد، حتماً خستگی جسمی نیز وجود دارد. سطح بالای استرس که منجر به خستگی ذهنی میشود نیز باعث میشود که شما احساس خستگی، تحریکپذیری و بیحالی کنید.
مغزهای خسته، راحت نمیخوابند.
افرادی که از فرسودگی ذهنی رنج میبرند اغلب مشکلات خواب و حتی بیخوابی را تجربه میکنند. مشکلات خواب به دلیل عوارض عاطفی خستگی ذهنی مانند اضطراب یا افسردگی ایجاد میشود و همچنین نگرانی دائمی، خواب راحت شبانه را سختتر میکند.
وقتی انجام کارهای کوچک هم طاقتفرسا میشود.
وقتی ازنظر ذهنی خسته هستید، انجام هر کاری سخت به نظر میرسد. حتی انجام کارهای معمولی مثل بلند شدن از خواب، تا کردن لباسها و شستن ظرفها طاقتفرسا است و مغز شما برای انجام هر کاری حتی کوچک، احساس خستگی میکند.
خستگی ذهنی به خاطر یک رویداد چالشبرانگیز.
رویدادی که زندگی شمارا کاملاً زیرورو میکند، میتواند فشار زیادی بر سلامت روان شما وارد کند. اغلب اوقات، افراد انواع مختلفی از غم و اندوه را در زندگی تجربه میکنند. اندوه بدون عارضه باعث خستگی ذهنی کوتاهمدت میشود و غم و اندوه پس از سانحه، مانند مرگ یکی از عزیزان یا طلاق، میتواند باعث خستگی روانی شود که بر سلامت روان شما در یک دوره طولانی تأثیر میگذارد.
علائم خستگی ذهنی را نادیده نگیرید.
علائم خستگی ذهنی زمانی که به یک اتفاق عادی روزمره تبدیل میشود، نادیده گرفته میشود. به همین دلیل مهم است که هرچند وقت یکبار خودتان را مورد ارزیابی قرار دهید و ببینید که ازنظر فیزیکی، عاطفی و ذهنی چگونه عمل میکنید چراکه خستگی ذهنی در طولانیمدت زندگی شما را در زمینههای مختلف از جمله پیشرفت شغلی، انگیزه، تمرکز، کیفیت خواب و… در معرض خطر قرار میدهد. فرسودگی ذهنی شرایطی است که میتوان با ایجاد تغییرات سالم در زندگی، آن را مدیریت و بر آن غلبه کرد.
راهکارهایی برای مقابله و درمان خستگی ذهنی
گاهی اوقات، شما میتوانید منبع خستگی ذهنی خود را بهطورکلی حذف کنید. بهعنوانمثال، تغییر شغل میتواند فرسودگی ذهنی ناشی از محیط کاری پراسترس را برطرف کند اما موقعیتهای دیگر مانند زندگی با یک بیماری، چندان ساده نیستند. در این موارد میتوان خستگی ذهنی را مدیریت کرد. در اینجا چند راهکار ساده برای کنار آمدن با خستگی ذهنی و بهبود سلامت روانی آورده شده است:
یک برنامه خودمراقبتی ایجاد کنید.
با طراحی یک برنامه خود مراقبتی متناسب با نیازهایتان، روی سلامت روان خود تمرکز کنید. روزانه فعالیتهایی که از انجام آنها لذت میبرید را در برنامه خود بگنجانید؛ این فعالیتها میتواند شامل مدیتیشن، تنفس عمیق، پیادهروی یا هر چیزی دیگری باشد که سلامت ذهنی، عاطفی و جسمی شما را بهبود میبخشد.
بهطور منظم ورزش کنید.
ورزش منظم یکی از بهترین راهها برای به حداقل رساندن اثرات خستگی ذهنی است. بر اساس یک مطالعه اخیر، فعالیت بدنی بدون در نظر گرفتن سن یا جنسیت منجر به خستگی کمتر میشود. ورزش کردن همچنین منجر به مثبت اندیشی میشود، به شما انرژی میدهد و خوابتان را بهبود میبخشد. تمرینات هوازی و تقویت عضلات نیز به درمان فیبرومیالژیا و پیشگیری از سایر بیماریها کمک میکند.
رژیم غذایی مغذی داشته باشید.
آنچه میخورید تأثیر مستقیمی بر سلامت روان شما دارد. نوشیدن آب کافی و خوردن غذاهای مفید باعث افزایش سروتونین میشود. سطح بالای سروتونین باعث افزایش سطح انرژی ذهنی، انعطافپذیری و سیستم ایمنی بدن شما میشود.
بهاندازه کافی بخوابید.
کمبود خواب یک علت شایع یا یک عارضه جانبی مه مغزی است. اگر بهاندازه کافی نمیخوابید، اقداماتی را برای تنظیم مجدد ساعت خواب و بهبود بهداشت خواب خود انجام دهید. بهبود خواب اضطراب، استرس و علائم خستگی ذهنی را کاهش میدهد. اگر با بیخوابی دستوپنجه نرم میکنید و روشهای زیادی را برای بهبود کیفیت خوابتان امتحان کردهاید و به نتیجه مطلوب نرسیدهاید، وقت آن است تا از یک متخصص کمک بگیرید.
اطرافتان را مرتب و منظم کنید.
به گفته کارشناسان، بینظمی باعث حواسپرتی، افزایش بار شناختی و تولید کورتیزول و هورمون استرس میشود. اگر محل کار یا خانه شما نامرتب است، توصیه میکنیم بهمنظور حفظ سلامت روانتان آنها را مرتب کنید چراکه منظم بودن، خستگی ذهنی را کاهش میدهد و فعالیت شناختی شما را بهبود میبخشد.