به گزارش سایک نیوز به نقل از مهرخانه، سلامت روان، حالتی از سلامتی عاطفی و اجتماعی است که در آن فرد از تواناییهای خویش آگاهی یافته و قادر است با استرس و فشارهای معمول زندگی تطابق حاصل کرده و به عنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت و همکاری کند. این مفهوم، قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بهطور منطقی، عادلانه و مناسب را در برگرفته و صرفاً نداشتن بیماری روانی نیست، بلکه توان واکنش در برابر انواع گوناگون تجربیات زندگی به صورت انعطافپذیر و معنیدار است. در این پژوهش به بررسی ارتباط میان انزوای اجتماعی و سلامت روان در میان زنان و مردان پرداخته شده است.
نگاهی به آمار منتشرشده در زمینه شیوع اختلالات روانی در کشورهای مختلف جهان، حاکیاز بحرانیبودن وضعیت سلامت روان است. طبق برآورد کارشناسان سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۱) بالغ بر ۴۶۶ میلیون نفر در دنیا مبتلا به یکی از انواع اختلالات روانی هستند. مشکلات روانی ۱۰% از حجم کل بیماری در سال ۱۹۹۰ را به خود اختصاص داده و پیشبینی میشود که آمار این اختلالات تا سال ۲۰۲۰ به حجم ۱۵% افزایش یابد. همهگیرشناسی اختلالات روانی انجامشده در ایران (۱۳۸۵) بیانگر متغیر بودن این اختلالات از ۱۱٫۹ تا ۳۰٫۲ درصد است. بهطوریکه در میان برخی گروههای خاص چون دانشجویان، اختلالات روانی مشکوک تا ۳۶۴٫۳ نیز گزارش شده است. از جانبی دیگر، افراد در میزان آسیبپذیری نسبت به بیماریهای روانی با یکدیگر تفاوتهای زیستی و فردی دارند اما میزان این تفاوتها متأثر از عوامل اجتماعی بوده و بخش عظیمی از اشکال بیماریهای روانی با مدلهای اجتماعی رابطهای قوی دارند. انزوای اجتماعی (انفصال شبکه روابط اجتماعی) و میزان حمایت اجتماعی دریافتی، از جمله همین عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان هستند.
انزوای اجتماعی اشاره به زندگی بدون مصاحبت، فقدان دیگران مهم و مناسبات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دورههای بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکههای روابط اجتماعی اعضای جامعه کرده و بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه تأثیر منفی میگذارد. لذا در پژوهشی به بررسی ارتباط میان انزوای اجتماعی و سلامت روان پرداخته شد که نتایج آن را در زیر خواهید خواند:
تحلیل یافتهها
ویژگیهای جمعیت مورد مطالعه: از ۵۲۴ شهروند مورد بررسی، ۵۱% را مردان و ۴۹% را زنان تشکیل میدهند. از این تعداد، ۵۰٫۸% متأهل، ۴۶٫۱ درصد مجرد، ۱٫۵% مطلقه و ۱٫۵% نیز همسرانشان فوت کرده است، جوانترین پاسخگویان ۱۸ ساله و مسنترین آنها ۸۰ ساله بوده و میانگین سنی ۳۴٫۰۲ است. از نظر وضعیت تحصیلی، دارندگان مدارک دیپلم، لیسانس و فوقلیسانس، بهترتیب ۳۴، ۳۳٫۴، ۱۲٫۱% از پاسخگویان را شامل شده و ۹% از افراد دارای مدرک سیکل و مقاطع پایینتر بوده و ۱٫۴ درصد نیز مدرک دکتری دارند. پایگاه اجتماعی و اقتصادی ۴۶% از پاسخگویان در حد متوسط به پایین، ۳۵٫۵% در حد متوسط، ۱۰٫۵% در حد متوسط به بالا، ۶٫۷% در حد پایین و ۴/۰% نیز در حد بالا ارزیابی شد.
شاخص انزوای اجتماعی بالاتر از سطح متوسط است
نتایج بررسیهای آماری بیانگر این هستند که میانگین شاخص انزوای اجتماعی در حجم نمونه مورد بررسی، بالاتر از سطح متوسط است (۶۲٫۹۴ درصد). به نحوی که نسبت افرادی که انزوای اجتماعی را در سطوح نسبتاً بالا و متوسط به بالا تجربه میکنند (۶۴٫۳ درصد)، چندین برابر افرادی است که انزوای اجتماعی را در مقیاس پایین و متوسط به پایین ادراک میکنند (۵٫۷ درصد). همچنین بالاترین میزان توسعه انزوا در بعد پیوندهای انجمنی (۸۰٫۹۹) و روابط محلی (۷۳٫۱۲) و پایینترین میزان انزوا در بعد روابط خانوادگی (۳۰٫۴۶) قابل مشاهده است: بدین معنی که عضویت و مشارکت افراد در انجمنهای داوطلبانه بسیار ضعیف بوده و شهروندان در توسعه روابط محلی خود روابط همسایگی و معاملات محلی با مشکلاتی روبهرو هستند.
میانگین سلامت روان شهروندان تهرانی ۶۷٫۷۳ است
ارقام مرتبط به شاخصههای سلامت روان بیانگر این هستند که حجم نمونه مورد بررسی از منظر وضعیت سلامتروان از شرایط مطلوبی برخوردار است؛ به نحوی که میانگین میزان سلامت روان شهروندان تهرانی ۶۷٫۷۳ است و درصد افرادی که از سلامتروان در سطح بالا و متوسط به بالایی برخوردارند، چندین برابر افرادی است که از وضعیت سلامت روان مناسبی برخوردار نیستند. بررسی ابعاد این متغیر دلالت بر این دارد که کمترین آسیبپذیری و بالاترین میزان سلامت مرتبط به بعد افسردگی و گرایش به خودکشی است و معدود مشکلات موجود به بعد اضطراب و بیخوابی بازمیگردد که این بعد نیز از منظر سلامت بالاتر از حد متوسط (۵۰) است.
برخورداری از حمایت اجتماعی بالاتر از حد متوسط
یافتههای آماری پیرامون وضعیت متغیر مذکور نشانگر این هستند که میزان برخورداری حجم نمونه از حمایت اجتماعی بالاتر از حد متوسط است (۶۱٫۶۰ درصد) به نحوی که حمایت اجتماعی دریافتی ۴۷٫۱ درصد از افراد در سطح بالا ارزیابی شده؛ درحالیکه تنها ۱۷٫۲ درصد از سطح پایین و ۳۵٫۷ درصد از سطح متوسط حمایت اجتماعی برخوردارند. مقایسه ابعاد حمایت اجتماعی نشان میدهد که بالاترین میزان حمایت متعلق به بعد عاطفی (۶۶٫۸۶) است؛ بدین معنی که اکثریت ۶۲ درصدی از شهروندان در سطح بالایی از حمایت عاطفی برخوردارند.
رابطه معکوس میان انزوای اجتماعی و دریافت حمایت اجتماعی
ضریب همبستگی ارائهشده دلالت بر این دارد که بین متغیر انزوای اجتماعی و حمایت اجتماعی دریافتی، رابطه معنادار، منفی و معکوس وجود دارد. بدین معنا که با افزایش در میزان انزوای اجتماعی شهروندان، از سطوح حمایت اجتماعی دریافتی آنها کاسته میشود. درحقیقت به هر اندازه میزان انزوای اجتماعی شهروندان بیشتر شود، از میزان کمکهای مادی و مواظبتهای رفتاری و نیز راهنمایی، مشاوره، اطلاعات و بازخوردها از سوی دیگران نسبت به آنها کاسته خواهد شد.
دریافت حمایت اجتماعی بیشتر، سطح سلامت روان مطلوبتر
آزمون ضریب همبستگی که پیرامون آزمون ارتباط میان حمایت اجتماعی و سلامت روان شهروندان تهرانی ترسیم شده است نیز حاکی از رابطهای معنادار، مثبت و مستقیم میان دو متغیر یادشده است. بدین ترتیب، به هر میزان که شهروندان حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کنند، از سطوح سلامت روان مطلوبتری برخوردار خواهند بود. همچنین یافتهها نشان میدهد که بعد افسردگی و گرایش به خودکشی بالاترین میزان همبستگی را با سازه حمایت اجتماعی دارد، لذا به هراندازه شهروندان از میزان حمایت بیشتری برخوردار باشند، از گرایشات منفی آنها به افسردگی و تمایل به خودکشی کاسته خواهد شد.
بررسی ارتباط میان دو متغیر انزوای اجتماعی و سلامت روان نیز بیانگر رابطهای معنادار، منفی و معکوس است؛ بدین معنی که با افزایش میزان انزوای اجتماعی شهروندان از سطوح سلامت روان آنها کاسته شده و آسیبپذیری آنها در برابر اختلالات روانی افزایش مییابد. همچنین، یافتهها دلالت بر این دارند که بعد پایداری و مقابله با مسائل، میزان همبستگی بالاتری نسبت به سایر ابعاد سلامت روان با انزوای اجتماعی دارد، لذا به هر اندازه که میزان انزوای اجتماعی شهروندان افزوده شود، میزان پایداری و توانایی مقابله آنان با مسائل و مشکلات زندگی تنزل مییابد.
چه باید کرد؟
در مجموع، نتایج مطالعه حاضر بیانگر این هستند که روابط اجتماعی در جامعه مدرن برای عملکرد اجتماعی و روانی انسانها ضروری بوده و افرادی که نمیتوانند در جامعه مشارکت داشته باشند و قادر به ساختن و حفظ روابط معنادار نیز نیستند، گرفتار انزوای اجتماعی شده و از منابع حاصل از روابط محروم میشوند و فقدان این شبکههای حمایتی، منجر به افزایش اضطراب شده و دورههای بحران، تنش و اختلالات روانی را به همراه میآورد.
بر این اساس، پیشنهادات ذیل جهت مواجهه و رفع انزوای اجتماعی و متعاقب آن بهبود سلامت روان شهروندان توصیه میشود:
۱٫ توسعه فعالیتهای اجتماعی و گروهی در سراهای محله شهر تهران جهت بسط روابط اجتماعی و تعاملات محلی میان شهروندان.
۲٫ ایجاد فضا و امکانات مناسب برای انجام فعالیتهای تفریحی- خانوادگی و برگزاری مسابقات ورزشی و فرهنگی گروهی میان مناطق و محلات مختلف درونشهری جهت توسعه روابط اجتماعی درونشبکه و برونشبکهای در راستای افزایش ارتقای سلامت روان شهروندان.
۳٫ ترغیب مشارکت بیشتر شهروندان در انجمنهای اجتماعی و گروههای ادبی- هنری، انجمنهای علمی، فرهنگسراها، مؤسسات خیریه و احزاب و تشکلهای سیاسی بالأخص از این جهت که بر اساس آمارهای برآوردشده انزوا، میزان مشارکت ساکنین مناطق مختلف تهران در این قبیل انجمنها و شبکههای اجتماعی رسمی بسیار پایین است. مشارکت حداکثری، از عوامل محدودکننده انزوای اجتماعی در میان شهروندان است.
۴٫ توسعه نهادهای محلی حمایتی، بالأخص نهادهایی که انواع حمایتهای عاطفی را برای ردههای سنی مختلف تأمین میکنند.
لازم به ذکر است پژوهش حاضر با عنوان کامل “انزوا و سلامت: بررسی ارتباط میان انزوای اجتماعی و سلامت روان شهروندان +۱۸ سال تهرانی با عطف توجه به نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی” توسط دکتر عبدالحسین کلانتری و سید سعید حسینیزادهآرانی انجام و سال ۱۳۹۴ در دوفصلنامه پژوهشهای جامعهشناسی معاصر منتشر شده است.
بیشتر بخوانید: