به گزارش سایک نیوز به نقل از ایسنا، موضوع واگذاری “رشتههای مرتبط با سلامت” از وزارت علوم به وزارت بهداشت با دستور رییس جمهور در بهار امسال خبر داغ محافل دانشگاهی و رسانه ای بود. خبری که با وجود گذشت چند ماه از آب و تاب آن کاسته نشد و می توان گفت نقطه ثقل آن انتقال رشته روانشناسی بالینی بود که با مخالف های زیادی از سوی صاحبنظران این رشته مواجه شد. در این راستا اساتید و دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاههای بزرگ تهران روز گذشته در اعتراض به این انتقال ضمن خودداری از شرکت در کلاسها، در محوطه دانشکدهها تجمع کردند.
در ادامه نظر بعضی از اساتید این رشته در این خصوص اورده شده است:
دکتر محمد علی مظاهری رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تریبتی دانشگاه شهید بهشتی ضمن انتقاد از انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت، می گوید: اساتید و دانشجویان گروههای روانشناسی دانشگاهها، پژوهشکدههای خانواده و علوم شناختی دانشگاههای معتبر به شیوههای مختلفی از جمله حاضر نشدن در سر کلاسها و تجمع اعتراض خود را به انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت اعلام کردند. در واقع انتقال این رشته به وزارت بهداشت نوعی تجزیه رشته روانشناسی است و این تصمیم بیانگر نهایت ناآشنایی مسئولان با علم روانشناسی و بر هم زدن یکپارچگی این علم است.
وی ادامه می دهد: کسانی که برای انتقال رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم به وزارت بهداشت تصمیم گیری کردهاند، گویا در خصوص این علم هیچ شناخت و تخصصی ندارند. این در حالی است که ما در دانشگاههای خوب کشور دپارتمانهای متخلف روانشناسی داریم که برای این انتقال هیچ مشاوره ای از آنها گرفته نشده است.
دکتر مظاهری تاکید کرد: چرا وزارت بهداشت تنها باید در مورد سلامت روان جامعه تا این حد حساس شده باشد، در حالی که وزارت بهداشت میتوانست در تمام سالهای گذشته رشته روانشناسی بالینی را گسترش دهد،تنها یک درصد روانشناسان کشور در این وزارت خانه تربیت شدهاند. بنابراین اگر معتقد هستیم توانمندی و امکانات لازم برای توسعه رشته روانشناسی بالینی در وزارت بهداشت وجود ندارد چرا تا کنون بی توجهی زیادی به این رشته شده است.
وی همچنین با اشاره به اینکه تصمیم وزارت بهداشت برای واگذاری رشته روانشناسی بالینی به این وزارتخانه خیرخواهانه نیست، ادامه داد: وزارت بهداشت دو سال پیش با مصوبه دولت تمام خدمات روانشناسی را از شمول بیمهها خارج کرد و اگر مسئولان این وزارتخانه به علم روانشناسان معتقد هستند چرا باید چنین تصمیمی برای این گروه گرفته شود. بنابراین معتقد هستیم وزارت بهداشت با تصمیم خود دنبال ذبح رشته روانشناسی است و عملا هیچ اعتقادی به روانشناسان و خدماتی که در حوزه سلامت روان ارائه میدهند، ندارد و پافشاری این وزارتخانه برای انتقال این رشته یک موضوع کاملا صنفی است.
دکتر مظاهری ضمن تاکید بر اینکه ما روانشناسان به رفتار غیرتخصصی در زمینه انتقال رشته روانشناسی بالینی معترض هستیم،اظهار داشت: از حدود دو سال پیش وزارت بهداشت دنبال انتقال این رشته بود. نامه نگاریهای آنها در این زمینه، بهار سال جاری انجام شد و رییس جمهور ابتدا حکم انتقال این رشته را به وزارت بهداشت اعلام کرد اما به دلیل اعتراضاتی که صورت گرفت کمیسیون ویژهای برای پیگیری این موضع تشکیل دادند.
به گفته وی، این کمیته جلسات مشترکی بین مسئولان دو وزارت خانه برگزار کرد و این در جلسات تصمیم به انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت گرفته شد که البته این تصمیم هنوز اجرا نشده و گویا رئیس کارگروه روانشناسی بالینی در اعتراض به این موضوع استعفاء داده است.
مظاهری در ادامه می گوید: موضوع انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت ضمن اینکه اقدامی کاملا غیرعلمی است، حتی به علم روانشناسی هم آسیب میرساند و سلامت روان کشور را نیز به خطر خواهد انداخت. در واقع تمام سیستم با این موضوع دچار اختلال می شود.
وی همچنین اظهارکرد: وزارت بهداشت با انتقال رشته روانشناسی بالینی به زیرمجموعه خود، وارد یک مسئله صنفی شده است. چرا که در بخشهایی از فعالیت روان پزشکان و روان شناسان نوعی همپوشانی ایجاد شده و روان پزشکان معتقد هستند روانشناسان حق کار جداگانهای ندارند، به همین دلیل بعد از سالها خدمات روانشناسان را از شمول بیمه خارج کردند و تلاش دارند روانشناسها زیرنظر روانپزشکها آموزش ببیند و این تصمیم در مصوبه سازمان بیمهها نیز اجرایی شد. این در حالی است که خدماتی که روانشناسان ارائه میدهند در کریکولوم آموزشی روانپزشکان تعریف نشده است.
دکتر آزاد فلاح مدیرگروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس نیز در این خصوص می گوید : اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای مختلف نه فقط به موضوع انتقال رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم به بهداشت، بلکه اعتراض به طرح چنین بحثی نیز هست. چرا که اگر قرار باشد تصمیمی در خصوص رشته روانشناسی بالینی گرفته شود، این تصمیم باید در دپارتمانهای علمی و تخصصی این رشته صورت بگیرد و رفتار فعلی مسئولان در این خصوص نوعی نقض علم و اهداف آن بهشمار میرود، مثل این میماند که علمای فیزیک (کاربردی و بنیادی) توسط یک حکم دولتی مورد قضاوت قرار بگیرند.
وی تاکید کرد: کمیتهای که به منظور تصمیمگیری برای انتقال رشته روانشناسی بالینی تشکیل شده است یک جایگاه حقوقی دارد و الگوی آموزشی فعلی رشته روانشناسی در کشور ما همان الگوی رایج جهانی است، صاحب آن فرد، کشور یا دانشگاه خاصی نیست و برخوردهای فعلی مسئولان در خصوص روانشناسی بالینی کشور ما را در مقایسه با نهادهای علمی همتا، بیاعتبار خواهد کرد.
دکتر آزاد فلاح در ادامه می گوید: این روش علوم است که تعیین میکند یک رشته در کجا باید قرار بگیرد. اگر به شیوه فعلی در خصوص جایگاه علم تصمیمگیری شود آن وقت باید گفت بسیاری از رشتهها ماهیت این را دارند از وزارت بهداشت به وزارت علوم منتقل شوند.
وی تاکید کرد: متاسفانه وزارت بهداشت هر موضوعی که به کلینیک مربوط میشود را به حوزه خود ربط میدهد. این در حالی است که کلینیک بیشتر معطوف به ساختمان است و باید رویکرد علمی در این زمینه داشته باشیم و این نادرست است که ما در ارزیابیهای خود آن را به درمانگاه محدود کنیم. معتقدم حتی نظرسنجی در خصوص امکان انتقال رشته روانشناسی بالینی به بهداشت نیز اشتباه است و نباید این موضوع توسط همکاران ما صورت بگیرد.
تاثیر گذاری قدرت و ضعف وزرا در آینده روانشناسی بالینی
دکتر عباس رحیمینژاد مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تهران، معتقد است: وزارت علوم یک وزارتخانه آکادمیک است که برای توسعه علم و تربیت نیروی انسانی با جهتگیری آکادمیک و دانشگاهی تاسیس شده است. اگر قرار باشد هر گرایشی از رشتههای این وزارتخانه به جهت ملاحظات صنفی به وزارتخانه دیگر منتقل شود باید وزارت علوم منحل شود، چرا که در این صورت رشتههای هنری باید به وزارت ارشاد، رشتههای اقتصادی به وزارت اقتصاد و همچنین هر رشته به وزارتخانه مرتبط به خود انتقال یابد. در حالی که این رویکرد در همه کشورهای دنیا پذیرفته شده نیست و در کشور ما نیز به دلیل قدرت یک وزیر و ضعف وزیری دیگر این جابهجاییها صورت میگیرد.
وی ادامه می دهد: متاسفانه از حدود ۱۰ تا ۱۵ سال پیش آموزش پزشکی در حالی از وزارت علوم به بهداشت منتقل شد که این کار در هیچ کشور دنیا سابقه نداشت و در شرایط فعلی نیز به دلایل مختلف مسئولان وزارت بهداشت فکر میکنند که اگر این رشته منتقل شود، مناسبتر است در حالی که اگر قرار باشد این وزارتخانه که متصدی امر سلامت است در این زمینه نیز تصمیمگیری کند، باید وزارت علوم را تعطیل کنیم.
دکتر رحیمی نژاد با اشاره بر اینکه وزارت بهداشت جایگاه و زیرساخت لازم برای تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی را ندارد، افزود: این وزارتخانه با پافشاری که برای انتقال این رشته انجام میدهد فقط این هدف را دنبال میکند که متخصصان روانشناسی را دستیار روانپزشکان قرار دهند. ما معتقدیم علم و توسعه آن باید در جایگاه خود اتفاق بیفتد و وزارتخانههایی که کار اجرایی دارند تمرکز خود را به وظایف خود معطوف کنند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه تا روشن شدن تکلیف روانشناسان بالینی به اعتراض خود ادامه میدهیم، ادامه داد: مشکلی که وجود دارد این است که دو مسئولی که هر دو پزشک هستند در خصوص آینده یک رشته روانشناسی تصمیمگیری میکنند.
عدهای دنبال تجزیه علم روانشناسی هستند
حمیدرضا پوراعتماد رئیس پژوهشکده علوم شناختی ومغز دانشگاه شهید بهشتی در این خصوص گفت: رشته روانشناسی، دو بعد علمی و خدماتی دارد، یعنی کسانی که در این رشته فارغ التحصیل میشوند و مدرک دکتری میگیرند میتوانند فعالیت آکادمیک انجام بدهند و در عین حال اجازه دارند خدمات بالینی به جامعه ارائه دهند. در واقع این رشته جزء یکی از قدیمی ترین رشتههای دانشگاهای ایران است و در همه دنیا روانشناسی به همین شیوه که در کشور ما وجود دارد، تدریس میشود.
وی افزود: ماهیت علم چیزی نیست که ما تصمیم اجرایی برای آن بگیریم عدهای دنبال این هستندکه علم را تجزیه کرده و از حالت یکپارچگی خارج کنند. اساسا امکانات لازم نظیر اعضای هیات علمی (کسانی که ph.d و دکترای روانشناسی داشته باشند) همچنین سایر زیرساختهای دیگر برای ارائه رشته روانشناسی بالینی در وزارت بهداشت وجود ندارد تا بتواند از طریق تربیت دانشجو نیاز کشور را برطرف سازد.
دکتر پوراعتماد ادامه داد: از لحاظ اجرایی نیز انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت امکان پذیر نیست چرا که تصور میکنیم حدود ۹۷ درصد روانشناسان بالینی و دانشجویان این رشته در وزارت علوم و دانشگاههای تابعه آن مستقر هستند. با توجه به اینکه عملکرد وزارت بهداشت در بخشهایی از سلامت نظیر اعتیاد، خانواده و غیره موفق نبوده است چگونه میتواند در تربیت دانشجویان روانشناسی بالینی توفیق داشته باشد.
وی تصریح کرد: وزارت بهداشت نتوانسته است تعداد روانپزشکان مورد نیاز کشور را تامین کند. ما در جامعه به ۸ تا ۱۰ هزار روانپزشک نیاز داریم این در حالی است که حدود ۱۲۰۰ تا ۱۲۵۰ فارغ التحصیل رشته روانپزشکی در کشور وجود دارد. که از این تعداد ۴۷ درصد آنها در تهران مستقر هستند. بنابراین وزارت بهداشت وظیفه اصلی خود در این حوزه را انجام نداده است حتی عدالت را نیز در ارائه خدمات روانپزشکی رعایت ننموده به همین دلیل از نظر علمی صلاحیت اداره رشته روانشناسی بالینی را نخواهد داشت.
وی تاکید کرد: وزارت بهداشت از لحاظ اجرایی نیز صلاحیت اداره رشته روانشناسی بالینی را ندارد. چون هیات دولت سال ۹۴ مصوبهای تصویب کرد که بر اساس آن روانشناسان از ارائه خدمات روان درمانی منع شدند و این خدمات در اختیار روانپزشکان قرار می گیرد. تصمیمی که در هیچ یک از کشورهای دنیا سابقه نداشته است. این در حالی است که یک فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه معتبر داخلی میتواند در کشور دیگر فعالیت بالینی انجام دهد امری که در داخل کشور از انجام آن محروم است. بنابر این وزارت بهداشت با چه منطقی میخواهد در این زمینه عدالت را رعایت کند.
دکتر پوراعتماد افزود: وزارت بهداشت نه از دیدگاه علمی و اجرایی صلاحیت دراختیار گرفتن رشته روانشناسی بالینی را ندارد. با انتقال این رشته بخش اعظم آموزش که در حال حاضر در اختیار وزارت علوم قرار دارد از بین می رود چرا که روانشناسانی که در وزارت بهداشت آموزش میبینید بخش حرفهای را درست آموزش نمیبینند. این در حالی است روانشناسان بالینی از نظر کار با بیماران نیازمند خدمات روانی درمانی یا نیازمندان خدمات سرپایی روان درمانی به خوبی آموزش دیدهاند.
رئیس پژوهشکده علوم شناختی ومغز دانشگاه شهید بهشتی گفت: بر اساس آمار های موجود ۲۵ تا ۳۰ درصد افراد جامعه به خدمات روانشناسان بالینی در سطح پیشگیری نیازمند هستند و تنها ۲ یا ۳ درصد نیازمند خدمات ویژه و یک درصد نیازمند تختهای بیمارستانی هستند. بنابر این نمیشود به خاطر این یک درصد، ۲۹ درصد از بیماران دیگر را که به خدمات در سطح پیشگیری نیاز دارند را نادیده بگیریم.
دکتر پوراعتماد یادآورشد: در همه کشورهای دنیا مسئولین حوزه بهداشت و درمان برای تامین خواستههای بیمارانی که نیازمند تختهای بیمارستانی هستند و به خدمات روانشناسان بالینی احتیاج دارند نیروهایی در سطح دکترای حرفهای روانشاس بالینی تربیت میکنند یعنی افراد بعد از دوره کارشناسی حدود دوسال در بیمارستانها آموزش میبینند. وزارت بهداشت هم میتواند نیازهای یک درصد این بیماران را از طریق آموزش دورههای حرفهای رفع کند واحتیاجی به انتقال رشته روانشناسی بالینی به این مجموعه نیست.
وی با تاکید بر این که ما روانشناسان بالینی زیر بار اصرار وزارت بهداشت برای انتقال از وزارت علوم به این وزارت خانه نمیرویم افزود: وزارت بهداشت عملکرد خوبی در تامین سلامت جامعه نداشته است که نمونه بارز آن برنامه ریزی برای مقابله با اعتیاد است که میتوانست در این زمینه اقدامات کاربردی زیادی انجام دهد لذا چگونه میتواند در حوزه آموزش روانشناسی بالینی موفق باشد بنابر این وزارت بهداشت اگر میخواهد نیازهای جامعه را در حوزه روانشناسی برطرف کند بهتر است از نظر خدمات و کارهای علمی اقدمات مشترکی را با وزارت علوم شروع کند.
رئیس پژوهشکده علوم شناختی ومغز دانشگاه شهید بهشتی در پایان خاطر نشان کرد: موضوع فقط انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت نیست رشتههای خانواده درمانی، توانبخشی شناختی و روانشناسی بالینی کودک نیز منتقل خواهند شد. اگر وزارت بهداشت دراین رشتهها احساس خطر می کند چرا با وجود داشتن مجوز راه اندازی این رشتهها، تا کنون نیرو تربیت نکرده است. اما وزارت علوم باتاسیس پژوهشکده تحصیلات تکمیلی خانواده و توانبخشی شناختی نشان داده است که برای تامین سلامت جامعه بسیار هوشیارانه عمل میکند. این موارد نمونههای خوبی برای اثبات این موضوع است که وزارت علوم حتی در حوزه سلامت نیز آیندهنگرتر از وزارت بهداشت وارد شده است.
نگران آینده خود هستیم
شهرام علیزاده نماینده دانشجویان معترض روانشناسی بالینی دانشگاه شهید بهشتی تصمیم به انتقال این رشته به وزارت بهداشت را عجولانه خواند و ادامه داد: متاسفانه تصمیم فوق از سوی افرادی گرفته شده است که ما نمیدانیم چه کسانی هستند و تا چه اندازه صلاحیت اظهارنظر در این مورد را دارند، ضمن اینکه برای این انتقال هیچ مشاورهای نیز از مسئولان حوزه روانشناسی نگرفتهاند.
وی با تاکید بر اینکه ما دانشجویان رشته روانشناسی بالینی نگران آینده خود هستیم، ادامه داد: هیچ زیرساختی برای آموزش دانشجویان روانشناسی بالینی در وزارت بهداشت وجود ندارد و ضمن اینکه این وزارتخانه رویکرد خود را به طور دقیق و منطقی در این زمینه اعلام نکرده و ما نگران آینده خود و سلامت روان جامعه هستیم.
این دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی،افزود: اگر وزارت بهداشت نگران سلامت روان جامعه است، چرا رشته روانشناسی بالینی را از دفترچه رشتههایی که تحت پوشش بیمه هستند خارج کرده است، بنابراین هدف آنها رفع دغدغه سلامت جامعه نیست، فقط اهداف و مقاصد صنفی دارند.
علیزاده افزود: براساس تصمیمی که گرفته شده است گرایشهای مختلف رشته روانشناسی از یکدیگر تجزیه خواهد شد. یعنی گرایشهای خانواده درمانی، روانشناسی سلامت و تربیت به وزارت بهداشت منتقل میشوند، اما تکلیف سایر گرایشها در ابهام باقی می ماند.
وی در ادامه گفت: وزارت بهداشت با تصاحب رشته روانشناسی بالینی فقط دنبال این است که اختیارات روانشناسان را محدود و آنها را به روانپزشکان منتقل کند و عملکرد روانشناسان بالینی را تحت نظر روانپزشکان قرار بدهد. خواسته ما دانشجویان این است که اولا کسی به صورت کارشناسانه پاسخ دهد که این انتقال به چه دلیلی باید انجام گیرد و اگر هم در این زمینه قرار است تصمیمگیری شود، چرا نظر روانشناسان و کارگروههای تخصصی این گروه گرفته نشده است.