به گزارش سایک نیوز به نقل از روزنامه رسالت، متاسفانه آمارها نشان می دهند که در سال های اخیر تمایل به مصرف مواد مخدر علی الخصوص از نوع صنعتی آن در میان زنان افزایش چشمگیری داشته است، این در حالیست که شاهد تغییر الگوی مصرف از روش های سنتی به مصرف مواد صنعتی و روان گردان ها هستیم. همین موضوع موجب نگرانی خانواده ها، سازمان ها و نهادهای آموزشی و تربیتی شده است. بنابراین برنامهریزی موثر و مدبرانه در این زمینه و افزایش آگاهی خانوادهها و زنان برای دوام و پایداری روابط خانوادگی یک ضرورت اساسی است.
افزایش اعتیاد در جامعه زنان و بررسی علل گرایش آنها به موادمخدر صنعتی و روانگردانها نیازمند مطالعات و پژوهش های علمی دقیق و نگاه از منظری کارشناسانه به این موضوع مهم است تا دلایل و عوامل تمایل و گرایش زنان به مصرف مخدرهای صنعتی و نتایج و پیامدهای آن و تأثیرات آن بر دوام و انسجام خانواده و تربیت فرزندان بررسی شود.
در این زمینه دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی، نقش مهم و اساسی دارند و مسئولان و مدیران میتوانند با حمایت از پایاننامههای دانشجویان و پژوهشهای انجام گرفته در ارتباط با موضوع اعتیاد در ارتقاء آگاهیهای والدین و جوانان نقش موثر و اساسی ایفا کنند.
شاید کاهش سن اعتیاد و افزایش مصرف موادمخدر علی الخصوص مخدرهای صنعتی در میان جوانان و از منظر آسیب شناختی زنان،نشان دهنده کمتوجهی به موضوع خانواده و روابط موثر خانوادگی باشد که لزوم برنامه ریزی های اساسی در راستای دوام و پایداری و سلامت خانواده را بیش از پیش یادآور می شود.
میزان اعتیاد در زنان از ۴ درصد در سال های گذشته به ۱۰ درصد افزایش یافته است و اعتیاد در زنان نیاز به مداخلات روانپزشکی دارد زیرا که این افراد غالباً دارای اختلالاتی چون PTSD و تجربه تروماها و شوکهای عاطفی زیادی هستند و البته باسد در نظر داشت که آسیبهای اعتیاد در زنان، بسیار پیشرفته تر از مردان است و آسیب هایی که به زنان وارد میشود آنقدر پیشرفته و ماندگار است که نیاز مندمداخلاتی مداوم و پیگیرانه می باشد تا در صورتی که امکان بستری شدن این افراد وجود نداشت، با درمان های این چنینی، امکان بازگشت به چرخه آسیبهای اجتماعی در آنها کاهش یابد.
زنان به لحاظ جایگاه مادری با درگیری به اعتیاد، فرزندان خود را نیز آلوده می کنند. علاوه بر این اعتیاد زنان باردار مخاطرات زیادی را شامل می شود. آمارها نشان میدهد شیوع مصرف مواد مخدر و نیز قرصهای روانگردان در میان زنان و مردان و در ردههای سنی بین ۱۵ تا ۶۵ سال است که از این میان ۹ درصد جمعیت معتادان را زنان و ۹۱ درصد را مردان تشکیل میدهند و با توجه به این آمارها لزوم اجرای برنامههای مداخلهای در بحث پیشگیری از اعتیاد زنان به شدت حس می شود و باید نظارت جامعتری بر بحث اعتیاد زنان انجام شود.
یکی از مشکلات اساسی در زمینه پیشگیری از افزایش آمار اعتیاد بالاخص اعتیاد زنان، وجود متولیان متعدد است. در زمینه آسیبهای اجتماعی نه سیاستها همگرا، و نه برنامهها، متمرکز بر هدف خاص هستند. دستگاه ها در زمینه کاهش اعتیاد موازی کاری می کنند و هر دستگاه متولی، آمار خود را میدهد در نتیجه نمی توان منتظر بود برنامهریزی متمرکز معطوف به یک هدف خاص انجام شود، این موضوع بنیادیترین مسئله در مواجهه با آسیب های اجتماعی است.
از سوی دیگر با توجه به تغییر الگوی مصرف و روی آوردن مصرف کنندگان مواد به مخدرهای صنعتی، رویکردهای نوین پیشگیری، روش های جدید درمانی و لزوم انجام پژوهش های جدید ضروری است زیرا برای دستیابی به هدف کاهش اعتیاد و پیشگیری از این بلای خانمانسوز، نیاز به بررسی و پایش مدام جامعه و رفتارهای انسانی داریم.
تغییر الگوی های مصرف در چند سال اخیر معتادان را به سمت استفاده از مواد صنعتی و خطرناک کشانده که حتی یک بار مصرف آن نیز اعتیاد به همراه دارد و این خطر در کمین جامعه زنان نیز هست و از سوی دیگر چند مصرفی و مصرف بیش از یک نوع ماده مخدر شرایط افراد مبتلا به اعتیاد را بسیار پیچیده تر می کند.
معضلات ناشی از موضوع اعتیاد و همچنین ابعاد گسترده تاثیرگذری منفی این بیماری از نظر فردی، اجتماعی و خانوادگی، ضرورت پرداختن به این آسیب اجتماعی را که خود سرمنشا و عامل به وجود آمدن سایر آسیب ها است دو چندان می کند، بنابراین باید ابعاد مختلف آن از جنبه اقتصادی، جامعه شناسی، پزشکی و روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
اهمیت اعتیاد زنان اما از نگاهی دیگر به آسیبپذیری آنها در شرایط اجتماعی بازمی گردد، هر چند آمار اعتیاد زنان در جهان بسیار پایینتر از آمار اعتیاد در مردان است اما علل و عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی و محیطی گرایش به اعتیاد برای هر دو گروه یکسان است و فقط تفاوت در روش گرایش به مصرف مواد مربوط میشود.