دههها است که متخصصان تلاش میکنند معمای افسردگی پس از زایمان را حل کنند از جمله اینکه چرا فقط برخی زنان به آن مبتلا میشوند و این اختلال که مشخصهاش احساس اندوه شدید و حتی فکر آسیب رساندن به خود یا کودک است میتواند برای مادر، نوزاد و کل خانواده ناخوشایند و نگرانکننده باشد.
مطالعهای جدید شاید پاسخ این معما باشد. گرچه افسردگی پس از زایمان با نوسانهای هورمونی دوره بارداری مرتبط است اما متخصصان میگویند که ممکن است سیستم ایمنی نقشی بزرگتر از آنچه پیشتر تصور میشد در این موضوع بازی کند.
این یافتهها میتواند شیوه تشخیص و درمان افسردگی مرتبط با بارداری را به کلی تغییر دهد. از همه مهمتر اینکه این مطالعه ممکن است به شناسایی مادرانی که بیشتر در معرض خطر قرار دارند کمک کند و به این ترتیب، حمایت و درمان قبل از بروز علائم آغاز شود.
تمرکز بر ارتباط بین سلامت سیستم ایمنی و افسردگی پس از زایمان بخشی از تغییری است که در حوزه مطالعه بیماریهای روانشناختی در حال وقوع است. متخصصان در سراسر جهان دریافتهاند که عارضههای زمینهای خودایمنی و التهابی میتواند تاثیر عمیقی بر مغز داشته باشد و ممکن است در بیماران مبتلا به انواع عارضههای عصبیروانشناختی از جمله افسردگی، شایعتر از آن باشد که پیشتر تصور میشد.
«بندتا لونر»، استاد روانشناسی در دانشگاه «اوهایو»، میگوید: یافتههای متخصصان نشان میدهد که مادر شدن، تغییر قابلملاحظهای در مغز ایجاد میکند که بسیاری از متخصصان آن را «دوره مهم دیگری از رشد و تکامل مغز مشابه اوایل زندگی یا نوجوانی» میدانند.
این تغییرات مغزی ممکن است کلید شناخت رفتار مادرانه و چگونگی بروز افسردگی مرتبط با بارداری باشد. به عقیده بسیاری از کارشناسان، اطلاع از سازوکار زیستشناختی افسردگی پس از زایمان به انگزدایی و شرمزدایی از این عارضه شایع کمک میکند.
عوارض زیستشناحتی افسردگی مرتبط با بارداری
بسیاری از مادران دورهای از اندوه، زودرنجی و تمایل به گریه دارند که معمولا تا چند روز پس از زایمان ادامه دارد. اما از هر پنج زن، یک نفر در دوره بارداری یا پس از آن، دچار شکل شدیدتر، طولانیتر و ناتوانکنندهتر افسردگی میشود که با حس ناامیدی شدید، بیعلاقگی و در موارد نادر، روانپریشی همراه است.
این احساسات ممکن است هفتهها، ماهها یا حتی سالها ادامه داشته باشند و در ایجاد الفت میان والد و نوزاد و مراقبت، مانع ایجاد کند. این عارضه همچنین عامل عمده مرگومیر قابلپیشگیری در مادران است.
پاسخ سیستم ایمنی به بارداری و مادری
به گزارش ایندیپندنت، اکنون متخصصان بیش از پیش پی بردهاند کل مسئله افسردگی پس از زایمان تغییر هورمونها نیست. فعالیت سیستم ایمنی بدن نیز در دوره بارداری دچار نوسان میشود.
در سه ماهه اول، التهاب در بدن افزایش پیدا میکند تا به لانهگزینی جنین کمک کند. در سه ماهه دوم، سیستم ایمنی بدن در وضعیت ضدالتهابی قرار میگیرد تا از حمله به جنین در حال رشد جلوگیری شود. در سه ماهه سوم و با نزدیک شدن به زمان زایمان، سیستم ایمنی بدن دوباره وارد حالت التهابی میشود تا به انقباضهای رحمی و تولد نوزاد کمک کند.
به گفته متخصصان، با التهاب بلندمدت و فعالیت سیستم ایمنی، سیتوکینهای التهابی از بدن به مغز میروند، باعث التهابعصبی میشوند و در نهایت بر نواحی مغزی دخیل در افسردگی اثر میگذارند.
«لنا بروندین»، استاد علوم زوال عصبی در موسسه «ون اندل»، میگوید: افسردگی مرتبط با بارداری ممکن است نمونهای شاخص از زیرمجموعه التهابی افسردگی باشد که به دلیل تغییر عمده در فعالیت ایمنی در دوره بارداری و پس از زایمان رخ میدهد.
در مطالعهای که اخیرا روی ۱۶۵ زن پس از زایمان انجام شد، بروندین و همکارانش دریافتند که افزایش سیتوکینهای التهابی با افزایش خطر ابتلا به افسردگی شدید و حتی خودکشی پس از زایمان همراه است.
یافتههای یک مطالعه دیگر نشان داده است در زنانی که به افسردگی پس از زایمان مبتلا میشوند، فعالیت برخی سلولهای ایمنی که در دوره بارداری سرکوب میشوند، پس از زایمان به وضعیت قبل بازنمیگردد.
اختلال در خواب و افزایش استرس و فشار عصبی نیز بر سیستم ایمنی بدن تاثیر میگذارد و التهاب را افزایش میدهد. ارتباط بین استرس و سیستم ایمنی بدن همچنین توضیح میدهد که چرا افسردگی پس از زایمان ممکن است حتی در والدینی بروز کند که تجربه مستقیم بارداری و زایمان ندارند. از هر ۱۰ پدر، یک نفر به افسردگی پس از زایمان مبتلا میشود و همچنین این موضوع در مورد برخی والدین که کودکی را به فرزندی میپذیرند نیز صدق میکند.
چند توصیه مفید
یک متخصص در این باره میگوید: افسردگی و اضطراب به خودی خود از بین نمیروند اما با انجام بعضی از روشها، امید برای درمان و مدیریت آنها وجود دارد از جمله اینکه:
– بحث در مورد مسائل و مشکلات با یک روانشناس یا مشاور میتواند راهحلهایی را برای کمک به کاهش و مدیریت افسردگی یا اضطراب در مادران به همراه داشته باشد.
– به مادرانی که دچار این اختلال هستند توصیه میشود با دیگر زنانی که به تازگی مادر شدهاند، ارتباط برقرار کنند.
– مشاور، معمولا از مادران میخواهد که برای خودشان وقت بگذارند.
– در زمانهای فراغت فعالیتهایی را که از انجام آنها لذت میبرند مانند گوش دادن به موسیقی آرامبخش، خواندن کتاب یا تماشای یک فیلم مورد علاقه را انجام دهند.
– به زنانی که تازه مادر شدهاند توصیه میشود که واقعبین باشند. لازم نیست همه کارها را دقیق و کامل انجام دهند بلکه فقط کاری را که میتوانند و فشار زیاد از حد بر آنها تحمیل نمیکند، انجام دهند و بقیه را رها کنند.
– متخصصان همچنین به مادران میگویند که برای مراقبت از نوزاد یا در انجام کارهای خانه از دیگران درخواست کمک کنند.
– به مادر توصیه میشود زمانی که کودک استراحت می کند، او نیز استراحت کند. خواب کافی به همان اندازه که برای کودک مهم است برای مادر نیز حیاتی است.
– همچنین به مادران گفته میشود که با خانواده و دوستان خود وقت بگذرانند.
– به علاوه چندین دارو می توانند افسردگی و اضطراب را به طور موثر درمان کنند و برای زنان باردار، مادران شیرده و نوزادانشان بی خطر هستند. مشورت با یک پزشک میتواند در این زمینه کمککننده باشد.
خانواده، جامعه و ارائهدهنده های مراقبتهای بهداشتی اولیه، نقشی حیاتی در کمک به مادران برای عبور از این مرحله از اضطراب و افسردگی دارند و با ارائه کمکهای مورد نیاز و جلوگیری از بدترین پیامدهای آن، این روند را متوقف میکنند.