چه زمانی باید به فکر «کودک‌ درمانی» باشید؟

چه زمانی باید به فکر «کودک‌ درمانی» باشید؟

سایک نیوز به نقل از نیک آرام: اینکه چه زمانی باید به «کودک‌درمانی» یا «روان‌درمانی» کودکِ خود فکر کنید، شاید امری دشوار باشد. اما وجود برخی از نشانه‌ها ممکن است به این معنا باشد که کودک شما، به کمکِ تخصصی نیاز دارد. این مقاله علاوه بر نگاهی موشکافانه به «کودک‌درمانی» یا «روان‌درمانی کودک» به چگونگیِ عملکرد و زمان شروع آن می‌پردازد.

«کودک‌درمانی» چیست و چگونه عمل می‌کند؟

«کودک‌درمانی» یا «روان‌درمانی کودک»، نوعی از درمان محسوب می‌شود که مشخصا بر حیطه‌‌ی عاطفی، فیزیکی، رفتاری و شناختیِ مرتبط با تحول سلامت کودک تمرکز دارد. مشاوران حوزه‌ی کودک می‌توانند در رابطه‌ با مشکلات گوناگونی مانند تروما، اضطراب، افسردگی، مجموعه مشکلات رفتاری و ضعف در مهارت‌های اجتماعی یاری‌رسان باشند. آن‌ها با بهره‌گیری از تکنیک‌های متنوع مانند «بازی‌درمانی»، «هنر‌درمانی» و «گفتاردرمانی» به رفع مشکلات کودکان کمک می‌کنند.

بازی‌درمانی

«بازی‌درمانی» باعث می‌شود تا کودکان از طریق بازی، احساساتِ خود را بهتر منتقل کنند. این تکنیک، به دو شیوه‌ی «بازی‌درمانی مستقیم» و «بازی‌درمانی غیرمستقیم» انجام می‌شود.

«بازی‌درمانی مستقیم» با یک هدفِ خاص در ذهن  کودک سازماندهی می‌شود. در این روش، درمانگر در انتخاب مواد و مراحلِ بازی نقشی کلیدی دارد. به‌عنوان مثال: او به کودک یک عروسک هدیه می‌دهد تا آن را در گفتگو در مورد شرایط فعلی زندگیِ خود درگیر سازد.

در «بازی‌درمانی غیرمستقیم»، این خودِ کودک است که اسباب‌بازی‌ها و موادِ بازی را انتخاب می‌کند. در این روش، نقش درمانگر این است که محیطی دلگرم‌کننده و عاری از قضاوت را فراهم سازد تا کودک بتواند جلسه‌ی بازی را با حداقل میزانِ راهنمایی پیش ببرد.

هنردرمانی

«هنردرمانی»، به‌واسطه‌ی هنر، به کودکان کمک می‌کند تا آن دسته از احساسات و تجربیاتی که احتمالا قادر به بیانِ شفاهی آن‌ها نیستند، بروز دهند. یک هنردرمانگر- در این راستا- ممکن است از تکنیک‌های مختلفِ هنری از جمله طراحی، نقاشی، مجسمه‌سازی و کلاژ استفاده کند.

گفتاردرمانی

«گفتاردرمانی» شامل گفتگو با یک درمانگر در رابطه با احساسات و تجربیات شخصی است. «گفتاردرمانی» انواع مختلفی دارد که درمان شناختی-رفتاری (CBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) از محبوب‌ترین آن‌ها محسوب می‌شوند.

گفتار درمانی

درمان شناختی-رفتاری (CBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)

«درمان شناختی-رفتاری»، یک نوع متداول از رویکرد «گفتاردرمانی» است که نحوه‌ی کنترل رفتار و احساسات شخصی را به کودکان می‌آموزد. درمان شناختی-رفتاری با تمرکز بر تغییرِ الگوهای افکار منفی، به تغییر رفتارهای منفی منجر می‌شود. آموختنِ برخی مهارت‌ها به کودکان، از جمله نحوه‌ی شناسایی و طبقه‌بندی احساسات، چگونگی ادراک و ابراز احساسات به روش‌های مناسب و شیوه‌ی حل مسئله، از کاربردهای آن محسوب می‌شود. کودک، از طریق درمان شناختی-رفتاری می‌تواند بیاموزد که افکار منفی خود را شناسایی کند و آن‌ها را به چالش بکشد؛ فرآیندی که در نهایت به بهبود سلامت روان و افزایش اعتمادبه‌نفس منجر خواهد شد.

«درمانِ مبتنی بر پذیرش و تعهد»، بر یاری رساندن به کودکان در راستای تشخیص و تغییر باورها، ارزش‌ها و پیش‌فرض‌های مربوط به خود و جهان تمرکز دارد. هدف از اکت (ACT)، کمک به کودکان در خلقِ حس پذیرش و خودآگاهی و همچنین تواناییِ متعهد شدن به تغییرات مثبت است. از طرفی دیگر، (ACT) بر اهمیتِ ذهن‌آگاهی- که به معنای حضور و عدم قضاوت در لحظه است- تاکید قابل‌توجهی دارد. (ACT) به کودکان کمک می‌کند تا به‌طور چشمگیری با احساسات دشوار مقابله کنند و این فرآیند را از طریق آموختنِ برخی از تکنیک‌ها- مانند تمرکز مجدد و پذیرشِ عاری از قضاوت- عملی می‌کند. بررسی‌ها نشان داده‌اند که هم درمان شناختی-رفتاری (CBT) و هم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) می‌توانند در درمانِ طیف وسیعی از اختلالات سلامت روان کودکان- از جمله اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلال سلوک- موثر باشند.

اختلالات اضطرابی

«اختلالات اضطرابی»، گروهی از اختلالات روانی هستند که با نشانه‌هایی از اضطراب و ترس همراه هستند. «اضطراب» ناشی از نگرانی در مورد آینده است و «ترس» واکنشی به رویداد کنونی محسوب می‌شود. احساس اختلال اضطرابی می‌تواند با نشانه‌های فیزیکی همانند تپش قلب و لرز همراه باشد. از انواع اختلالات اضطراب می‌توان به اختلال اضطراب فراگیر، فوبیاهای خاص، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب جدایی، هراس از فضا‌های باز، اختلال ترس و سکوت انتخابی اشاره کرد. لازم به ذکر است که افراد غالبا بیش از یک اختلال اضطرابی دارند.

اختلالات افسردگی

«اختلالات افسردگی» جزو اختلالات خُلقی به شمار می‌روند. افسردگی، شیوه‌ی دیدِ فرد از خود، دیگران و جهان را تعریف می‌کند. اختلال افسردگی، قدرت قضاوت را تضعیف می‌کند و باعث رفتارهای نامعقول می‌شود. در این نو‌ع اختلال، فرد قادر نیست زندگی روزمره و عادیِ خود را داشته باشد. افسردگی می‌تواند باعث ابتلای فرد به انواع بیماری‌های جسمی و روانی و منجر به عدم تمرکز و مسئولیت‌پذیری در زندگی شود. بنابراین، ممکن است که فرد افسرده، کنترل و تمایل خود را برای ادامه‌ی زندگی از دست بدهد و این عامل، موجب لذت نبردن فرد از زندگی می‌شود. فرد افسرده به بدبینی، ایرادگیری، فقدان اعتمادبه‌نفس، کاهش احساسات و ضعفِ قدرت تخیل دچار می‌شود.

اختلال سلوک (CD)

«اختلال سلوک»، مجموعه‌‌ی پایداری از رفتارها در کودکان یا نوجوانان است که به مرور زمان شکل می‌گیرد و تحول می‌یابد و عمدتا مشخصه‌ی آن، یکی از اختلالات روانی است که در کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می‌شود. این اختلال، وجود یک الگوی تکراری و مداوم از رفتاری است که در آن، حقوق اساسیِ دیگران یا مقررات زیر پا گذاشته می‌شود. مشکلات اختلال سلوک، به وسیله‌ی رفتارهای ضداجتماعی- مانند دزدی، دروغگویی، جدال و انفجار خشم- توصیف می‌شود که هر کدام از این رفتارها می‌تواند مشکلات قابل‌توجهی برای کودکان و خانواده‌های آنان ایجاد و البته هزینه‌ی قابل‌توجهی را نیز به جامعه تحمیل کند.

چرا «روان‌درمانی» برای برخی از کودکان یک ضرورت محسوب می‌شود؟

بسیاری از والدین نیز با این موضوع موافق هستند که کودکان، این روزها با مسائل بیشتری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. مابین‌ِ مسائل مختلفی مانند استرس ناشی از شروع سال تحصیلی جدید، زورگویی و آزار و اذیت از جانب هم‌کلاسی‌ها و نگرانی در مورد پاندمی کرونا، چندان جای تعجب ندارد که کودکان بعضا برای مقابله با این مسائل، رنج قابل‌توجهی را متحمل شوند.

مشکلات در مدرسه

با وجود آن که آغاز سال تحصیلی جدید، برای بسیاری از کودکان یک فرصت هیجان‌انگیز به حساب می‌آید، اما برای برخی دیگر می‌تواند یک رویداد طاقت‌فرسا باشد. به‌طور مشخص، شروع سال تحصیلی جدید، برای آن دسته از کودکانی که تحت آزار‌ و‌ اذیت قرار می‌گیرند، می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و افسردگی شود. اما برخی از کودکان ممکن است در طول سال تحصیلی، به طُرق دیگر دچار مشکل شوند. اگر فرزندتان در انجام تکالیف مدرسه مشکل دارد یا عمدتا در کلاس به بازیگوشی می‌پردازد، روان‌درمانی می‌تواند به او کمک کند تا نحوه‌ی شناسایی مشکل اصلی را بیاموزد، با عوامل استرس‌زا مقابله و در نهایت پیشرفت تحصیلی را تجربه کند.

قلدری یا زورگویی

قلدری یک معضل جدی محسوب می‌شود که می‌تواند آثار ماندگاری برای قربانیان خود به دنبال داشته باشد. آمارها نشان می‌دهند که حدودا ۶۷ درصد از کودکان، در برخی موارد، قلدری یا زورگویی را تجربه می‌کنند و از هر چهار کودک، یک کودک (۲۴ درصد) «قلدری مزمن» را تجربه می‌کند. آن دسته از کودکانی که موردِ فحاشی و قلدری قرار می‌گیرند، ممکن است از افسردگی، اضطراب و اعتمادبه‌نفسِ پایین رنج ببرند. یک «درمانگر کودک» می‌تواند کودکان را حمایت و راهنمایی کند تا تکنیک‌ها و مهارت‌های مقابله‌ایِ کارآمد را ارائه دهد.

اما اگر شخصیت قلدرِ مورد بحث، «فرزند شما» باشد، چه باید کرد؟ غالبا قلدری راهکاری است که کودکان از آن به قصد بیان احساسات بنیادین مانند غمگینی، تزلزل یا خشم استفاده می‌کنند. مشاوران کودک می‌توانند از طریق کار کردن با کودک شما، دلایل اصلی رفتار قلدرمابانه‌ی او را متوجه شوند.

مشاوران کودک، از طریق یاری رساندن به فرزند شما در راستای درک و پردازش احساسات مذکور، می‌توانند به او کمک کنند تا برای کنار آمدن با احساسات خود روش‌های موثرتری را پیدا کند. مشاوران کودک می‌توانند رویکردهای مقابله‌ایِ جدید، مهارت‌های اجتماعی و تکنیک‌های مدیریت خشم را به فرزندان شما بیاموزند. از دیگر وظایف مشاوران کودک این است شما را- به‌عنوان والدین- حمایت و راهنمایی کنند. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا یک راه‌‌ و روشِ فرزندپروری ثمربخش را در پیش بگیرید که از طریق آن بتوانید نیازهای فرزند خود را برطرف و به پیشگیری از رفتارهای قلدرمابانه‌ی او در آینده کمک کنید.

مشکل در دوست‌یابی یا حفظ دوستان

اگر فرزندتان در دوست‌یابی یا حفظ دوستی مشکل دارد، روان‌درمانی می‌تواند به او کمک کند تا مهارت‌های اجتماعیِ لازم را با هدفِ ایجاد و حفظ روابط گسترش دهد. همچنین «کودک‌درمانی» می‌تواند به کودکان کمک کند تا انواع الگوهای فکری منفی یا هر رفتار احتمالی که ممکن است آن‌ها را از ایجاد دوستی‌های سالم باز دارد، موردشناسایی قرار دهد.

رفتار پرخاشگرانه یا گستاخانه

کودکانی که با عواطف یا هیجانات خود درگیر هستند، ممکن است برای بیان احساسات خود به دنبال راهکاری باشند. این موضوع می‌تواند خود را به صورت «ایجاد مشکل در مدرسه» یا «تاختن به خواهر و برادر در محیط خانه» نشان دهد.

مشکلات رفتاری در کلاس درس، همواره از شایع‌ترین دلایل محرومیت از مدرسه به شمار می‌روند. کودکانی که مشکلات مربوط به یادگیری و سلامت روان دارند، بیشتر از سایر کودکان، از مدرسه کنار گذاشته می‌شوند. اگر کودک شما رفتاری توام با پرخاش یا عصبانیت دارد یا اینکه دائما مرزهای رفتاری را آزمایش می‌کند تا از این طریق دریابد که شما تا چه میزان با رفتارهای او سازگاری دارید، ممکن است نشانه‌ای از این باشد که او به کمک نیاز دارد تا یاد بگیرد چگونه با احساسات خود به شیوه‌ای سالم دست‌و‌پنجه نرم کند.

تجربه‌ی حوادث تروماتیک (حوادث آسیب‌زای درونی)

اگر کودک شما یک رویداد تروماتیک مانند مرگِ یکی از عزیزان، بلایای طبیعی یا سوء‌استفاده‌ی جنسی را تجربه کرده باشد، روان‌درمانی می‌تواند به او کمک کند تا احساسات خود را مورد بررسی قرار دهد و روندِ بهبودی را آغاز کند.

دوران سخت پاندمی کرونا

دوران درگیر بودن جهان با بیماری کووید ۱۹،  برای کلیه‌ی افراد بسیار دشوار بوده، اما این دوران مشخصا برای کودکان طاقت‌فرسا بوده است. بسیاری از کودکان در دوران پاندمی کرونا، مجبور شدند با معضلات بسیاری همانند تعطیل شدن مدارس و مراکز نگهداری از کودکان، از دست دادن ناگهانی تعاملات اجتماعی و استرس والدینِ شاغل در خانه مواجه شوند… و اما نتیجه چیزی شد که امروز با آن مواجه هستیم: تعدادِ قابل‌توجهی از کودکان که در حال حاضر با افسردگی و اضطراب دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. «کودک‌درمانی» می‌تواند در زمینه‌ی فائق آمدن بر چالش‌های مرتبط با دوران پاندمی کرونا،  بسیار مفید واقع شود. یک مشاور کودک می‌تواند به شما راهکارهایی ارائه بدهد تا به واسطه‌ی آن‌ها، اضطراب فرزندتان را کاهش دهید و به او کمک کنید تا با مقاطع دشوارِ مشابه با دوران کووید ۱۹ کنار بیاید.

کدام علائم ممکن است نشان‌دهنده‌ی اضطراب یا افسردگی کودک شما باشند؟ 

به‌عنوان والدین، تشخیص این موضوع که آیا فرزندتان در حال گذر از مرحله‌ا‌‌ی مشخص است یا اینکه ممکن است با مشکلاتی جدی‌تر مواجه شود، می‌تواند امری دشوار باشد. در ادامه به چند مورد اشاره شده است که نشان می‌دهند کودک شما ممکن است درگیر اضطراب یا افسردگی شده باشد:

غمگینی یا تحریک‌پذیری مداوم

«غمگینی» یکی از حالات هیجانی است که فرد در آن، بعضا بدون علت احساس غم می‌کند. اگر کودک شما به طور مداوم غمگین یا تحریک‌پذیر به نظر می‌رسد، ممکن است علت چیزی فراتر از فراز‌ و‌ نشیب‌های معمول در دوران کودکی باشد. با وجود اینکه که هر کودکی، بعضا نوسانات خُلقی را تجربه می‌کند، ضروری است که مراقب علائم هشدار‌دهنده باشید؛ چرا که «غمگینی» یا «تحریک‌پذیری» چیزی فراتر از یک مرحله‌ی گذرا محسوب می‌شود.

اگر فرزند شما در حال حاضر، از انجام آن فعالیت‌هایی که قبلا از آن‌ها لذت می‌برد‌ه است، دیگر لذت نمی‌برد، دلبستگیِ خود را به دوستان یا سرگرمی‌ها از دست داده، درگیرِ گفتگوی درونی یا خودگوییِ منفی شده است و الگوهای مرتبط با غذا خوردن یا خوابِ او تغییر کرده‌اند، شاید نشانه‌ای از یک مشکل جدی‌تر باشد.

نگرانی یا ترس مفرط

کودکانِ مبتلا به اضطراب ممکن است در مورد برخی چیزها، نگرانی یا ترس داشته باشند؛ این در حالی است که سایر کودکانِ هم‌سن‌و‌سالِ آن‌ها، به آن چیزها اهمیتی نمی‌دهند. اگر ترس‌های فرزند شما به‌حدی است که تواناییِ او را برای برقراری ارتباط با دوستان و خانواده و انجام کارهای روزمره مختل ساخته است، باید بدانید که این نوع ترس، ارزش بررسیِ بیشتری دارد.

عوارض جسمی مداوم

اگر کودک شما به طور مرتب از علائم جسمی مانند سردرد، معده‌درد و خستگی شکایت دارد، ممکن است به اضطراب یا افسردگی مبتلا شده باشد.

یافتن یک مشاور کودکِ مناسب

«کودک‌درمانی» تنها مختص کودکانی نیست که با مشکلاتِ سلامت روان دست‌وپنجه نرم می‌کنند یا رویدادهای تروماتیک را تجربه کرده‌اند؛ بلکه این نوع درمان، می‌تواند به برخی مشکلات دیگر از جمله عزت‌نفس پایین، مشکلات تحصیلی و روابط خانوادگی نیز کمک کند. مشاوران کودک، برای کار با کودکان در هر سن‌و‌سالی، و کمک کردن به آن‌ها در راستای غلبه بر چالش‌های متعدد آموزش دیده‌اند. اگر نگران تحول یا بهزیستیِ فرزندتان هستید، «کودک‌درمانی» را امتحان کنید.