به گزارش سایک نیوز به نقل از ایرنا- بسیاری از کارشناسان و حتی مسئولان سالهاست درباره گسترش پدیده اعتیاد به مواد مخدر هشدار میدهند و هر ساله برنامههای مختلفی برای مقابله با این آسیب اجتماعی اجرا میشود اما انتشار برخی اخبار نگرانکننده، لزوم افزایش حساسیت و اقدام مسئولان را نسبت به مواد مخدر و پیامدهایش بیشتر میکند.
خبری که اواسط اردیبهشتماه گذشته به نقل از «احمد احمدیصدر» مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران منتشر شد، از آن دست اخباری است که نگرانیها را بیشتر کرده و هشدار میدهد که وضعیت اعتیاد در جامعه ما به مرز بحران رسیده است.
وی که همراه با برخی از اعضای شورای شهر و ستاد مبارزه با موادمخدر استان تهران، از پاتوقهای معتادین متجاهر بازدید کرده بود، اعلام کرد «سن اعتیاد به زیر ۱۸ سال کاهش یافته است.» خبری که به سرعت در رسانههای رسمی و غیررسمی کشور بازتاب یافت.
با گذشت بیش از دو هفته از انتشار این خبر و عدم تکذیب متولیان رسمی این موضوع (ستاد مبارزه با مواد مخدر)، متاسفانه میتوان آن را مقرون به صحت و دقیق دانست؛ حتی اگر با توجه به مسئولیت احمدیصدر، فقط مربوط به شهر یا استان تهران بوده باشد. فراموش نکنیم که «اسکندر مومنی» دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور نیز بهمنماه سال گذشته گفته بود: «میانگین سن اعتیاد در ایران، ۲۴ سال و چند ماه است و البته سن اعتیاد در دنیا، ۱۹ سال است».
با توجه به اخبار منتشر شده درباره این اوضاع نگرانکننده، بررسی ابعاد این پدیده خطرناک، روشهای علمی و عملی مقابله با گسترش آن، رویکردهای درمانی برای معتادان و روشهای حمایتی از خانواده آنان، یک ضرورت اساسی است.
کاهش سن اعتیاد به ۱۸ سال به این معنی است که برخی نوجوانان دبیرستانی _ حداقل در سالهای پایانی تحصیل- درگیر پدیده شوم اعتیاد شده و زنگ خطری بزرگ را به صدا درآوردهاند.
الف _ پیامدهای کاهش سن اعتیاد
کاهش سن اعتیاد به ۱۸ سال به این معنی است که برخی نوجوانان دبیرستانی _ حداقل در سالهای پایانی تحصیل- درگیر پدیده شوم اعتیاد شده و زنگ خطری بزرگ را به صدا درآوردهاند زیرا درگیری یک فرد به اعتیاد، گاه حتی تا پایان عمر، خود و خانوادهاش را مشغول کرده، هزینهها و پیامدهای سنگین اقتصادی و روانی میآفریند و از آنسو، بار بزرگی را بر دوش جامعه میگذارد.
وقتی از آلودگی فرد به مواد مخدر از سن پایین صجبت میکنیم، در واقع همه فرصتهای شغلی، اجتماعی، ازدواج، فرزندآوری، تولید علمی-صنعتی و نشاط اجتماعی و فردی او را باید تباهشده دانست؛ مگر آنکه به سرعت و با روشی علمی و جامع، به صورتی بلندمدت و موثر درمان شود و نجات یابد.
هرچه سن اعتیاد پایینتر باشد، به منزله ماندگارشدن بیشتر مدت زمان مصرف و بیشترشدن پیامدهای مخرب آن است؛ به ویژه که ترک و درمان اعتیاد فرآیندی بسیار پیچیده، زمانبر و مستلزم مراقبتهای چندوجهی از سوی فرد، خانواده و نزدیکان و نهادهای حمایتی اجتماعی است.
واضح است که وقتی فردی از ابتدای دوران جوانی گرفتار این معضل میشود، اگر به سرعت اقدام به درمان و ترک نکند، احتمال زیاد تا سالهای متوالی گرفتار آن خواهد بود و به نسبت سالهای اعتیاد، هزینههای آن افزون و فرصتهای از دست رفته نیز بیشتر خواهد شد.
در نظر داشته باشیم با روشهای معمول ترک اعتیاد در کشور، امار بازگشت به اعتیاد در خوشبینانهترین حالت فقط ۲۰ درصد است که ادعای «پرویز افشار» سخنگوی وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۱۳۹۷ است اما مشاهدات و تجارب بسیاری از افراد نشان میدهد این رقم خوشبینانه است. بنابراین با اقدامات، روشها و امکانات کنونی جامعه، ۸۰ درصد افرادی که از سنین پایین (از جمله ۱۸ سالگی) شروع به مصرف مواد میکنند، نمیتوانند آن را ترک کنند.
البته باید توجه داشت که این نگاه، به معنای نفی ارزش و اهمیت همه روشهای موجود ترک اعتیاد و زحمتهای مراکز بازپروری نیست؛ بلکه منظور این است که برای درک علت بازگشت بیشتر معتادان به مصرف دوباره، وقت آن رسیده است که از تجربههای علمی دنیا و متخصصان توانمند داخلی استفاده کنیم؛ پیش از آنکه سن اعتیاد به زیر ۱۸ و ابتدای دوره دبیرستان برسد.
با روشهای معمول ترک اعتیاد در کشور، امار بازگشت به اعتیاد در خوشبینانهترین حالت فقط ۲۰ درصد است.
ب_ اعتیاد؛ از جرم انگاری تا بیماری پنداری
آنها که پدیدههای اجتماعی به ویژه از نوع آسیبزای آن – همچون اعتیاد – را دنبال میکنند، به خوبی به یاد دارند که تا همین دو سه دهه پیش، در جامعه ما، اعتیاد به عنوان جرم و بزه تلقی میشد و معتاد، مجرمی خطرناک بود.
مرور سخنان مسئولان دهه ۶۰ و حتی بازبینی فیلمها و سریالهای تلویزیونی آن زمان، به خوبی نشانگر بزه دانستن اعتیاد (معتاد و قاچاقچی هر دو باهم) بود و چه تبلیغات و هزینههای برای بازداری مردم از آلودگی به این «جرم» که انجام نشد!
اگرچه طبق قوانین بیشتر کشورهای جهان و مقررات قضایی ما، حمل، کاشت، توزیع و ساخت مواد مخدر همچنان جرم است و به حق باید با آن مبارزه قضایی، امنیتی، فرهنگی و پیشگیرانه کرد اما گذشت زمان و غلبه نگاه علمی و البته بینتیجه بودن اقدامات بزهانگارانه درباره فرد معتاد، سبب تغییر نگرش مردم و مسئولان شد و خوشبختانه اکنون بیشتر افراد، به این پدیده به عنوان نوعی بیماری روانی و جسمانی مینگرند.
پیش از پرداختن به روشهای مقابله با توزیع و پخش مواد مخدر و نقد برخی رویههای جاری، بیمناسبت نیست که از تعبیر یکی از استادان روانشناسی درباره فرآیند ترک اعتیاد یاد کنیم:
از جدا کردن جلد کتاب تا تصحیح محتوای آن!
نگارنده به یاد دارد که در یکی از کلاسهای مقطع دکترا، دکتر «نعمتالله ستوده» (از روانشناسان برجسته کشور)، تعبیر گویا و بسیار دقیق از پدیده اعتیاد داشت که کاش خانوادهها و متولیان این امر، به آن توجه میکردند. به تعبیر او، ترک ظاهری اعتیاد (به طور مثال در کمپ یا با روشهای سمزدایی)، اگرچه گام نخست برای رهایی است اما فقط به منزله کندن جلد کتاب شخصیت معتاد است که محتوای آن هیچ تغییری نکرده! یعنی تا زمانی که مشکلات موجود در محتوای درون ذهنی، روانی و شخصیتی فرد معتاد بررسی، احصاء و درمان نشود، کندن جلد کتاب شخصیت او و چسباندن جلدی تازه، هیچ فایدهای نخواهد داشت و محتوای کتاب همان درونمایه گذشته باقی خواهد ماند؛ همچنان که بیشتر روشهای ترک کنونی که در جامعه ما متداول است، نتیجهبخش نبوده و بیشتر معتادان به سمت مصرف دوباره، بازخواهند گشت.