تغییر سبک دلبستگی امکان پذیر است؟
از مراجع خود بپرسید آیا در ارتباطات خود گاهی نیازمند و گاهی بی تفاوت است؟
آیا افراد تنها یک سبک دلبستگی خاص دارند؟ آیا سبک دلبستگی قابل تغییر است؟ چرا افراد در برخی روابط نیازمند و در برخی دیگر بی تفاوت هستند؟
این سؤالات مسائلی را در ارتباط با استمرار یک رابطه ایمن ایجاد می کند: اینکه آیا سبک دلبستگی افراد در هر رابطه ای یکسان است؟ و دیگر اینکه آیا سبک دلبستگی افراد در طول یک رابطه ثابت می ماند؟ (فرالی، ۲۰۱۰). اگرچه ممکن است ما تنها به سبک دلبستگی افراد توجه کنیم اما دلبستگی به تغییرات شخصیتی، شریک (شریک های) زندگی و خود تنظیمی وابسته است.
قبل از اینکه به این مسئله بپردازیم، اجازه دهید در مورد طبقه بندی دسته ای از افکار، عواطف و رفتارها صحبت کنیم. برچسب های روانشناسانه ای که به افراد تخصیص می دهیم، همانند علائم رانندگی هستند که با هدف راهنمایی ما برای شناسایی اینکه افراد به طور معمول چگونه رفتار می کنند و در آینده چه عملکردی خواهند داشت، مورد استفاده قرار می گیرند.
انسان ها شخصیت های متفاوتی دارند که ممکن است کاملاً در یک طبقه بندی جای نگیرند. ممکن است شخصی که به شما مراجعه کرده شخصیت خودشیفته داشته باشد اما در ارتباط با فردی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی است، اضطرابی رفتار کند. حتی ممکن است فردی اکثر رفتارهای یک شخصیت اجتنابی را داشته باشد اما کاملاً اجتنابی نباشد.
با تمرکز بر طرز فکر کردن، نوع عواطف و رفتارها در یک رابطه عاطفی می توان متوجه شد که مراجع ما در کدام قسمت از این طیف قرار دارد. با توجه به اینکه بسیاری از مطالعات نشان داده که ما خود را آنچنان که فکر می کنیم نمی شناسیم، اما می توان با توجه به برخی علائم رازگشا به سبک دلبستگی فرد شناخت پیدا کرد. اگر او همواره نگران این است که شریک زندگی اش او را ترک کند، حتی زمانی که احتمال آن بسیار پایین است، سبک دلبستگی اضطرابی را از خود نشان می دهد. اگر رابطه ای صمیمانه نداشته، حتی زمانی که افراد متعددی به او ابراز علاقه کرده اند، بنابراین احتمال اینکه سبک دلبستگی اش اجتنابی باشد افزایش پیدا می کند.
بگذارید کمی در مورد سبک دلبستگی صحبت کنیم. دلبستگی برقراری ارتباطی عاطفی است با فردی دیگر، که اعتماد و ایمنی که فرد در آن رابطه احساس می کند را منعکس می کند. تئوری دلبستگی براین اصل استوار است که نحوه برقراری ارتباط ما با والدین خود در کودکی، بر ارتباطات ما در بزرگسالی تأثیر می گذارد. اینکه میزان این تأثیر تا چه حد است هنوز کاملاً ثابت نشده است. ممکن است گله و شکایت های مادر در کودکی فرد سبب ایجاد سبک دلبستگی اضطرابی در او شده باشد، اما احساس ایمنی در روابط با اطرافیان از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد.
تغییرات شخصیتی بر سبک دلبستگی تأثیر می گذارد.
اگرچه هر کدام از ما خصوصیات شخصیتی داریم که در طول عمر همراه ما هستند، اما نوع رفتار ما در روابط می تواند با توجه به دوره ای از زندگی که در آن قرار داریم، تغییر کند. به عنوان مثال، در برخی از دوره های زندگی ممکن است بیشتر/کمتر اعتماد به نفس داشته باشیم. زمانی که در رأس امور قرار دارید (کار جدیدی پیدا کرده اید، زندگی بر وفق مراد است یا ورزش را شروع کرده اید) احساس ایمنی بیشتری در روابط خود احساس می کنید. هرچند، زمانی که زمام امور از دست شما خارج شده است، کار شما رونقی ندارد و در روابط عاشقانه خود احساس رضایت ندارید، احتمالاً دلبستگی ناایمن را تجربه خواهید کرد.
به عنوان مثالی دیگر، در نوجوانی، ما تجربه کمتری داشته و تحت تأثیر هورمون ها رفتار می کنیم. به علاوه، قشر پیش پیشانی (که در تمرکز کردن، برنامه ریزی، کنترل محرک ها و تصمیم گیری نقش بسزایی دارد) به اندازه کافی رشد نکرده است. عدم اطمینان از روابط در این دوران می تواند ناایمنی را در ما ایجاد کند. با گذشت زمان و شناخت بیشتر نسبت به خود و روابطمان، احساس ایمنی افزایش پیدا کرده و با توجه به اینکه با چه کسی در رابطه قرار می گیریم، می توانیم روابط بهتری را در آینده پی ریزی کنیم.
شریک عاطفی رابطه می تواند بر سبک دلبستگی تأثیر بگذارد.
رفتار شریک عاطفی می تواند بر نوع ارتباط عاطفی که با او برقرار می کنید تأثیر بگذارد. اگر زمانی که مراجع احساس اضطراب دارد، شریک عاطفی اش او را طرد کند، احتمالاً بیشتر مضطرب خواهد شد. اما از طرفی دیگر، اگر شریکش در اینگونه مواقع اطمینان او را جلب کند، احساس اعتماد و امنیت در رابطه تقویت می شود.
متأسفانه، برخی موارد نمی توان اطمینان تیپ شخصیتی مضطرب را جلب کرد، چرا که او ممکن است تا حد یک بیماری مضطرب باشد. اما نکته اینجاست که میتوان روابط قابل ترمیمی را ایجاد کرد که به ما یاد می دهد چگونه احساس ایمنی را که والدین ما نتوانستند برای ما ایجاد کنند، در روابط خود به وجود آوریم.
جالب است که فردی که از ابتدا سبک دلبستگی ایمن داشته نیز می تواند در روابط بزرگسالی خود دچار ناایمنی شود. همانگونه که دکتر بروگارد (۲۰۱۵) عنوان می کند “…ماهیت روابط دوستی و عاشقانه می تواند به همان اندازه ای که در کودکی تحت تأثیرروابط با والدین بوده، در دلبستگی بزرگسالی نیز تأثیر گذار باشد. زورگویی مداوم، شریک بی رحم و یا یک شکست عاطفی شدید می تواند از یک فرد با سبک دلبستگی ایمن، فردی ناایمن بسازد، یا فردی که تیپ اضطرابی دارد را به اجتنابی تبدیل کند.”
برخی مواقع ممکن است شخصی که سبک دلبستگی اضطرابی دارد وارد رابطه ای شده و احساس اضطراب را تجربه نکند. نمی توان گفت که او دیگر در روابطش اضطرابی نیست، بلکه شاید به این علت است که نسبت به طرف مقابل کمتر احساس دلبستگی می کند. تلاش فرد برای ادامه رابطه بر میزان استرسی که متحمل می شود تأثیر می گذارد. هنگامی که در رابطه ای قرار می گیریم که چندان تعلق خاطری نسبت به شریک خود نداریم، سبک دلبستگی ما به طور واقعی خود را نشان نمی دهد، چرا که وابستگی به رابطه نداریم.
خود – تنظیمی بر سبک دلبستگی تأثیر می گذارد.
اگرچه ممکن است در کودکی رفتارهای مرتبط با سبک دلبستگی ناایمن را فراگرفته باشیم، اما می توان در بزرگسالی با آنها روبرو شد. بنابراین در هنگام روبرویی با مراجعین، با توجه و تمرکز بر نحوه برخورد فرد در روابط، می توان متوجه شد که در کدام قسمت نیاز به پیگیری و یا درمان دارد. زمانی که عدم امنیت و ناایمنی را در ارتباط با شریک اش تجربه میکند، به دنبال احساسات او و آنچه که درک می کد، باشید (اضطراب، خشم یا بی اعتمادی؟) و اینکه چگونه این نوع رابطه سبب کاهش ارتباط متقابل و یا اجتناب او می شود. با آموختن تکنیک های مربوط به درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی می توان به تنظیم این عواطف پرداخت.
دکتر بریت بروگارد با تحقیقی که در مورد سبک های دلبستگی و نحوه تغییر آنها انجام داده اند، پرسشنامه ای را تهیه کرده که می توان با انجام این پرسشنامه تا حدودی به سبک دلبستگی مراجع شناخت پیدا کرد.
(پرسشنامه به زبان انگلیسی می باشد).
Brogaard, Berit. (2015) “Attachment Styles Can’t Change, Can They?”
Fraley, R. Chris. (2010) “A Brief Overview of Adult Attachment Theory and Research.”
تیم تخصصی سایک نیوز