اعتیاد از هر نوعش که باشد سخت و خانمان سوز است. درد خماری و نئشگی که به جان میافتد، زن و مرد، کوچک و بزرگ نمیشناسد. استخوان را خرد میکند و پیش میرود. اما وقتی صحبت از اعتیاد کودکان و نوجوانان به میان میآید، استخوان که هیچ، روح و روان کودکان هم له شده و همراه تمام آرزوهای کودکیشان دود میشود. دیگر مهم نیست کدامشان رویای خلبان شدن داشت و کدام یک میخواست خانم معلم شود.
پدران و مادران معتاد، محیط زندگی ناسالم، مدارسی که توجهی به دانشآموزان در معرض خطر ندارند و بسیاری از عوامل دیگر کودکان و نوجوانان آسیب پذیر را به کام اعتیاد میکشد؛ معضلی که نخستینبار ۶ سال قبل، در سال ۱۳۹۰و پس از انتشار نتایج پایش ملی اعتیاد و شناسایی کودکان دچار وابستگی به مواد مخدر، قد علم کرد اما آن زمان دولت وقت به جای حل مساله، صورت مساله را پاک کرد و همهچیز از اساس تکذیب شد. همین امر هم سبب شد تا غول اعتیاد ریشه بدواند و از کودکان و نوجوانان قربانی بگیرد. اکنون با گذشت ۶ سال از اعلام اولیه مساله اعتیاد کودکان و نوجوانان، هنوز هم کمک به این قشر از گردن یک سازمان به سازمان دیگر انداخته میشود. این میان سازمانهای مردمنهاد هم که گامی در راه کمک به این کودکان بر میدارند اغلب با در بسته بیمارستانها و تماسهای بیپاسخ با بهزیستی رو به رو میشوند.
سال گذشته بود که جمعیت دانشجویی امام علی، دو کودک مبتلا به اعتیاد که ترک تحصیل هم کرده بودند را شناسایی کرده و برای ترک اعتیاد به یکی از بیمارستانهای پایتخت برد اما آنطور که طراوت مظفریان، مسوول طرح مادرانه جمعیت امام علی (ع) میگوید، بعد از یکسال از این اتفاق یکی از این دو کودک به دلیل همکاری نکردن سازمان بهزیستی در زمینه نگهداری از خانه فرار کرده و هیچ اطلاعی از او در دست نیست. مظفریان درباره جزییات ماجرا به ایسنا، میگوید: « با توجه به وجود آییننامه وزارت بهداشت برای بستری کودکان معتاد در بیمارستانها برای سمزدایی و انجام روند درمان روانی آنها، حامد را به بیمارستانهای بسیاری برای بستری شدن بردیم اما آنها از پذیرش وی امتناع میکردند. یکی از پیششرطهای پذیرش بیمارستانها اختلالات روحی روانی کودکان معتاد عنوان میشود این در حالی است که حتی بیمارستان روزبه نیز حامد را پذیرش نکرد.»
مسوول طرح مادرانه جمعیت امام علی (ع) با تاکید بر اینکه آثار خودزنیهای متعدد به روی دستان و بدن حامد به وفور دیده میشود، از پذیرش وی توسط بیمارستان امام حسین (ع) خبر داد و گفت: « شرط این بیمارستان نیز برای پذیرش این کودک وجود علائم روانپزشکی در حالت اورژانسی بود که با توجه به خودزنی و دعواهایی که انجام داده بود، بالاخره توانستیم وی را بستری کنیم.
هرچند طول مدت سمزدایی ۱۰ روز است اما به دلیل خودزنیهای شدید، بیش از ۳۰ روز این کودک در بیمارستان بستری شد. »
وی با تاکید بر اینکه به دلیل آنکه حامد بعد از ترخیص از بیمارستان به شرایط محیطی آن منطقه برنگشته و دوباره دچار اعتیاد به شیشه نشود، گزارشی به دادگستری استان تهران ارائه کردیم که سریعا نامهیی به دادستانی شهریار دادند تا از طریق بهزسیتی این کودک جذب و ساماندهی شود.
مسوول طرح مادرانه جمعیت امام علی (ع) افزود: با وجود پیگیریهای بسیار بهزیستی با بهانههای بسیاری وی را جذب نکرد به همین دلیل حامد پس از ترخیص و بازگشت به محیط، مصرف مواد را از سر گرفت که باز به دلیل خودزنیها و اعتیاد شدید وی را به بیمارستان بردیم؛ اینبار ۱٫۵ ماه بستری و بعد ترخیص شد.
همین روند از بهزیستی پیگیری اما باز هم از پذیرش وی خودداری شد و این کودک باز مصرف را از سر گرفت تا اینکه ۱۰ روز پیش باز به بهزیستی گزارش کردیم این کودک علاوه بر خودزنی، چاقوکشی نیز کرده است.
وی به تماسهای مکرر با سامانه ۱۲۳ نیز اشاره کرد و گفت: هربار با این سامانه تماس میگرفتیم ما را ارجاع میدادند به سامانه بهزیستی شهریار اما آنها نیز تلفن را یا قطع میکردند یا اینکه میگفتند ما کودک را از بیمارستان تحویل نمیگیریم و باید اعلام میکردید تا وی را از بیابان ساماندهی میکردیم نه بیمارستان!.
ابلاغیهای که بیمارستانها رعایت نمیکنند
اتفاقی که برای حامد رخ داده است تنها یکی از صدها موردی است که کسی از آن آگاه نمیشود. بیمارستانها هر بار به بهانههای مختلف از پذیرش کودکان معتاد خودداری کرده و سازمانهای مردمنهاد را در کمک به این کودکان تنها میگذارند، این در حالی است که به گفته حبیبالله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، بیمارستانها ملزم هستند پرونده کودکان معتاد را برای بهزیستی ارسال کنند.
او میگوید: «اخیرا طی ابلاغیهیی رسمی، بهزیستی تمامی استانهای کشور مکلف به انعقاد تفاهمنامه با دانشگاه علوم پزشکی استانهای مربوط شدند و در تمامی این تفاهمنامهها مساله ارجاع پرونده کودکان و نوزادان معتاد یا مشکوک به اعتیاد یا حتی آن دسته از کودکان و نوزادانی که دارای والدین معتاد هستند از سوی بیمارستانها به اورژانس اجتماعی، مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
مسعودی فرید گفت: نیروهای اورژانس اجتماعی مکلفند در اسرع وقت با حضور در بیمارستان فرآیند مددکاری فرد را آغاز کنند تا در صورت نیاز اقدامات بعدی نیز صورت گیرد برهمین اساس به محض ورود نوزادان و کودکان معتاد یا مشکوک به اعتیاد به بیمارستانها سریعا فرآیند درمان و مداخلات اورژانس اجتماعی آغاز میشود.
از طرف دیگر اخیرا وزارت بهداشت ابلاغیهیی را برای همکاری هرچه بیشتر بیمارستانهای سراسر کشور با اورژانس اجتماعی صادر خواهد کرد.»
سرنوشت مراکز ترک اعتیاد کودکان
سال ۱۳۹۰، برای نخستینبار صحبت از اعتیاد در کودکان و نوجوانان به میان آمد، سه سال بعد از آن در سال ۱۳۹۳، دو مرکز درمان اعتیاد برای این قشر آسیب پذیر برای نخستینبار در زاهدان تاسیس شد و حال بعد از گذشت سه سال از تجربه فعالیت این دو مرکز در زاهدان، آنطور که مجید رضازاده، رییس وقت مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در خرداد امسال اعلام کرد قرار است مرکزی در استان البرز افتتاح و پس از آن یک مرکز در خراسان جنوبی و یک مرکز در تهران راهاندازی شود. از طرف دیگر آنطور که معاون دفتر سلامت روان، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت میگوید، در شش بیمارستان تخصصی کودکان، مراکز درمان اعتیاد این گروه سنی به صورت آزمایشی راهاندازی شده که خدمات آن از طریق گروههای تخصصی روانپزشکی، متخصصان کودک و نوجوان و روانشناسان ارائه میشود.
این در حالی است که محمدرضا آذرنیا، دبیر شوررای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران، سال گذشته از ایجاد یک بیمارستان مخصوصی برای درمان دانشآموزان معتاد خبر داده بود که هنوز خبری از افتتاحش نیست.
کاهش هزینه بیمارستان به قیمت اعتیاد دوباره
ممانعت بیمارستانها از پذیرش کودکان معتاد و کمبود مراکز ترک اعتیاد این قشر از معتادان یکی از مشکلاتی است که در زمینه کمک به بهبود نوجوانان معتاد وجود دارد، در بسیاری از موارد برگردانده شدن این کودکان به شرایط نا مناسب زندگیشان زمینه را برای بازگشت دوباره آنها به اعتیاد، سبب میشود تا تمامی تلاشهای انجام شده از بین برود، طراوت مظفریان، مسوول طرح مادرانه جمعیت امام علی، میگوید در بسیاری از موارد بیمارستانها به دلیل کاهش هزینه هتلینگ بیمارستانی، این کودکان را به خانواده تحویل میدهد، حال آنکه به گفته مجید رضازاده، رییس وقت مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، در شرایطی که سرپرست فاقد صلاحیت باشد، مددکاران بهزیستی، فردی از نزدیکان کودک مانند خواهر یا برادر بزرگتر، خاله، عمه، دایی و عمو را پیدا میکنند تا کودک را به آنها بسپارند. البته این افراد نیز باید حاضر باشند سرپرستی کودک را قبول کنند.
در نهایت کودکانی که سرپرستی از بین اقوام پیدا نکردند، به مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست سازمان ارجاع شدند تا در آنجا مانند سایر کودکانی که از قبل دچار اعتیاد نبودند، زندگی کنند.