به گزارش سایک نیوز به نقل از ایسنا، یک روانشناس در مورد وسواس فکری و عملی، می گوید: باید بدانیم وسواس، یک بیماری و اختلال است که با خوددرمانی از بین نمیرود و برای درمان مراجعه به روانشناس ضروری است.
وسواس عبارت است از عقاید، افکار، رفتارها یا تصوراتی که، ناخواسته، تکرارشونده و پایدار هستند که برخی رویکردهای روانشناسی عقیده دارند، این اختلال غریضی و ناخودآگاه است، به طوری که عقیده و میل که اغلب هذیانی و اشتباه است آدمی را در خود میگیرد و اختیار را از او سلب میکند.
میزان شیوع وسواس عملی و فکری در بسیاری از فرهنگهای گوناگون دنیا، شبیه به یکدیگرند، ریشه بیماری وسواس، اضطراب است که به دو شکل فکری و عملی بروز میکند و افرادی که دچار وسواس میشوند با انجام عمل وسواسی، سعی در کاهش اضطرابشان دارند.
چنانچه کسی در مقابل رفتار وسواسی مقاومت از خود نشان دهد، معمولا اضطرابش افزایش پیدا میکند، در نتیجه وسواس تا میزان قابل تحملی در تمام افراد وجود دارد و به صورت تردید، نداشتن تمرکز، کمخوابی و … ظاهر میشود.
این وسواس یکی از شایعترین اختلالات است و تنها بزرگسالان را تحت تاثیر قرار نمیدهد و سن شیوع این اختلال در دوره بلوغ یا اوایل کودکی است که به طور معمول در حدود ۱۲ سالگی و در بزرگسالان در حدود ۲۱ سالگی شروع میشود. معمولا نشانههای آن در کودکان رفتار پرخاشگرانه، تکرار کلمات و لجبازی با اطرافیان است.
برخلاف تصور عموم، احتمال ابتلا به وسواس در بین زن و مرد یکسان است، اما در گروه سنی نوجوانی، میزان مبتلا شدن به این اختلال به دلایل ژنتیکی در پسران بیشتر از دختران بوده همچنین ابتلا افراد مجرد نسبت به متاهلان بیشتر است و در مجموع میزان شیوع حدود سه درصد است.
علائم و نشانههای وسواس فکری و عملی : ترس ارتباط با آلودگی، احساس ناتوانی روبهرویی با مشکلات، کنترل کردن، شک کردن در انجام فرایض دینی، افکار منفی و مزاحم، آداب و رفتار خرافی، وسواس در تقارن وسایل، پرخاشگری، جزئیاتگویی است.
فرد مبتلا به وسواس فکری و عملی، همواره به ترس از اینکه حادثهای رخدهد، دچار است به طور مثال احساس تصادف در عبور از خیابان و برای رهایی از این ترس به راهکاری خطرناک دست میزند.
افکار تکرارشونده در ارتباط با این وسواسها میتواند موضوعاتی نظیر قرار نگرفتن اشیا در یک خط یا مرتب نبودن آنها، کنترل اجاق گاز، پنجره و … به طور پی در پی باشد.
از جمله نشانههای آداب و رفتار خرافی این است که این گروه به بعضی از اشیاء خاص حساس است به طور مثال اعتقاد به اینکه در هنگام خروج از منزل، تماس با قفل در موجب رخ دادن اتفاقی ناگوار میشود یا روزهای خاصی از نظر این افراد نحس و بدشگون است.
افراد در این دسته زمان زیادی را برای رسیدن به ایدهآل ذهنی خود صرف میکنند به طور مثال، دو ساعت از وقت خود را برای تنظیم خط سبیل خود اختصاص میدهند.
معمولا افراد وسواسی سعی میکنند رفتارهای وسواسگونه خود را برای جلوگیری از مسخره شدن، پنهان کنند و افرادی هستند که از اختلال وسواسی خود آگاهی ندارند و زمانی فرا میرسد که به رفتارهای افراطی و نامعقولانهای که انجام میدهند، پی برده که ناراحتی و معذب بودن را برای فرد ایجاد میکند.
عوامل تشدید کننده: سابقه وجود اختلال در پدر و مادر میتواند یکی از این عوامل باشد، در صورتی که هیچیک از محققان ژنی را که در اختلال وسواسی دخیل باشد را پیدا نکردهاند، همچنین حوادث استرسزا در زندگی تاثیرگذار است به طوری که اگر فرد به شدت به استرس واکنش نشان می دهند یا در برابر عوامل استرسزا آسیبپذیر باشد، امکان ابتلا به وسواس در او افزایش پیدا میکند.
برخی از تحقیقات نشان میدهد که زنانی که باردار هستند یا به تازگی مادر شدهاند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند، اما دلیل علمی آن تاکنون مشخص نشده است که در این موارد علائم اختلاس وسواس روی جنین یا نوزاد تاثیر دارد.
علل وسواس: سه علت اصلی برای ابتلا به این اختلال وجود دارد که عبارت است از عوامل زیستی، محیطی، سروتونین ناکافی
برخی از محققان معتقدند اختلال و وسواس در نتیجه تغییرات شیمیایی در بدن است که علت زیستی را بیان میکند و در خصوص علت محیطی اختلال وسواس بر اثر عبارتهای رفتاری که با گذشت زمان آموخته و در درون فرد نهادینه میشود.
سروتونین که بافتی عصبی و یکی از گیرندههای مغز است میتواند به اختلال وسواس دامن بزند و برخی مطالعات تصاویر مغزی افراد دارای وسواس را با کسانی که دارای این اختلال نیستند مقایسه کرده و اختلافاتی در الگوهای عملکرد مغزی آنها پیدا شده است که به دلیل سروتونین ناکافی مغز است،
اختلال شخصیت وسواسی: اینگونه از افراد ویژگیهای خاصی دارند، به طور مثال معمولا توانایی بیان عواطف گرم و لطیفی ندارند و به احساسات دیگران توجهی نمیکنند، به آنچه خود قبول دارند اصرار میورزند و برای مثمر ثمر بودن در انجام کاری تمرکز افراطی دارند، همچنین اینگونه افراد معمولا سخت کوش هستند، اما به علت توجه زیاد به جزئیات قادر به تمرکز بر روی موضوع اصلی نیستند و در مواردی به علت ترس از اشتباه کردن دچار تردید در تصمیمگیری میشوند.
درمان وسواس: آرام کردن محیط خانه و خانواده و جلوگیری از قضاوت، انتقاد یا مسخره کردن بیمار و پذیرفتن این اختلال به عنوان یک بیماری، دفع نکردن بیمار از رفتارهای وسواسی خود توسط اعضای خانواده از مهمترین راهکارها است.
همچنین در پی درمان این اختلال نباید منتظر پاسخ سریع از جانب بیمار بود بلکه پیشرفت اندک در درمان را باید موفقیتی بزرگ پنداشت و سعی در تقویت اعتماد به نفس بیمار داشته و با بیمار همراه و دوست باشیم تا در درمان سریعتر به او کمک رسانده و بیمار را تشویق و دلگرم کنیم تا درمان نتیجهبخش باشد.
بیشتر بخوانید:
وسواس فکری را بشناسید!
اختلال بد شکل انگاری بدن چیست؟