به گزارش سایک نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، با لباس سفید عروسی رفتن و با لباس سفید برگشتن! این جمله ای است آشنا که از پدر و مادرهای دیروز زیاد شنیده می شد. در آن روزگار شنیدن اسم طلاق به قدری وحشتناک بود که خانواده ها تلاش زیادی داشتند تا این رویداد تلخ در شناسنامه فرزندانشان ثبت نشود.
افزایش طلاق امروزه به چالشی مهم میان جامعه شناسان و روانشناسان و حتی سیاستگذاران کشور مبدل شده و افزایش این معضل در میان افراد متمول جامعه جای بسی تامل دارد.
تب طلاق در شمال تهران بالا رفته و علی رغم اینکه اکثر ساکنان این مناطق تحصیل کرده و بی نیاز از مسائل مالی هستند اما طلاق در میان آنها رایج تر است.
گسترش استفاده از فضای مجازی، ماهواره و رسانه های غربی در این بین موجب شده که برخی جوانان ایرانی، بیشتر وقت خود را صرف الگو برداری از این رسانه ها کنند.
طلاق فارغ از آسیب های اجتماعی بیش از همه کودکانی با دردهای روحی و روانی را به جامعه تحویل می دهد که این افراد باید آینده سازان کشور باشند اما جای خالی کانون گرم خانواده همواره بر بدنه رنجور این قشر افراد خودنمایی می کند.
دردی که شاید این روزها چندان به عوارض آن توجه نشود اما سونامی این معضل تا چندسال آینده بخش عمده ای از افراد را تحت تاثیر قرار می دهد.
آمار تکان دهنده طلاق در مناطق بالا شهر نشین
یک مشاور خانواده می گوید: اکنون آمار طلاق رو به افزایش است و طبق آمار کلینیک های روانشناسی در شهر تهران از هر سه ازدواج، ۲ مورد به صورت طلاق رسمی و از هر ۲ ازدواج یک ازدواج منجر به طلاق عاطفی می شود.
وی اظهار داشت: خیانت اصلی ترین عامل افزایش آمار طلاق در شمال تهران در بین متولدین دهه ۵۰ تا ۶۰ است، همچنین برآورده نشدن نیازها و کاهش صمیمیت از دیگر عوامل موثر در طلاق است.
موضوع فقر و مسائل اقتصادی عموما در این مناطق بر میزان طلاق تاثیرگذار نیست، فقر اقتصادی و فرهنگی، نیازهای ارضا نشده و افزایش استفاده از ماهواره ها و ورود فرهنگ غربی در روستاهای ما موجب افزایش آمار طلاق در روستاها شده است.
خود شیفتگی یا مهر طلبی؟
این مشاور خانواده عنوان کرد: منشا اختلافات زوجین در پنج دسته می گنجد؛ چالش های شخصیتی زوج، نیازها و شخصیت زوجه، چالش های ارتباطی زوجین (تعارض ها و صمیمیت ها در رابطه )، عوامل اجتماعی( شغل دوستان و وسایل ارتباطی) و نفر سوم که وارد رابطه زوجین می شود و موجب ایجاد رابطه مثلثی، اختلاف و در نهایت منجر به طلاق می گردد.
در بحث طلاق دو تیپ شخصیتی بیشتر مشاهده می شود، یکی فرد خودشیفته که لزوما در حالت اختلال نیست، چنین فردی همواره خودش را در اولویت می بیند و آسیبی که به دیگران وارد می کند، برایش اهمیت چندانی ندارد این موضوع در زوجین به وفور مشاهده می شود.
همچنین شخصیت مهر طلب افرادی هستند که به قیمت آسیب به زندگی خود ناجی زندگی دیگری می شوند. این ویژگی در خانم ها بیشتر مشاهده می شود، این افراد توان نه گفتن را ندارند و حتی اگر بدانند آسیبی را به خود وارد می کنند با این وجود باز هم آن کار را انجام می دهند.
شناخت نیازها اساس دوام زندگی زناشویی
شناخت نیازهای همسر و سعی در برآورده نمودن بدون چشمداشت آن سبب افزایش عشق دو علاقه بین زوجین و از رموز یک ازدواج بدون شکست است.
زوجین باید نیاز های یکدیگر را بشناسند و به این نکته توجه داشته باشند که هر شخصی منحصر به فرد و با نقشه ذهنی متفاوت از دیگری است که بسترمتفاوت فرهنگی و تربیتی افراد موجب ایجاد نیازهای متفاوت در آن ها شده است که بی توجهی به این موضوع سبب ایجاد چالش های فرهنگی در زندگی زناشویی افراد شده است.
یکی از فاکتورهای خیانت کاهش صمیمیت است که این موضوع به دلیل افزایش مشکلات و مشغله کاری زوجین در ابعاد عاطفی، عقلانی، جسمانی، جنسی، زیبایی شناختی، معنوی، اجتماعی، زمانی به فراموشی سپرده شده است.
صمیمیت فراموش نشود
پنج نیاز اصلی که در روابط زوجین برآورده شود احترام و صمیمیت امنیت که در همه انسان ها این نیاز مشترک است اما میزان آن در افراد متفاوت است و زوجین باید آموزش ببینند تا این نیازها را بشناسند.
نیازهای اصلی انسانها که در دوران کودکی توسط والدین ارضاء و یا توسط همسر و افراد مهم زندگی برآورده نشود سبب می شود شخصیت فرد از حالت سالم به سمت بیمارگونه پیش رود.
نیاز به دلبستگی ایمن به دیگران( نیاز به امنیت در روابط بین فردی و محبت و ارزشمندی) نیاز به خودگردانی کفایت و هویت (دوره استقلال فرد) آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم، خود انگیختگی فردی، محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری از جمله نیازهای اساسی افراد است که نتیجه آن یک شخصیت سالم و مطلوب است.
رمز موفقیت ازدواج در گذشته چه بود؟
امروزه ارزش ها وسنت های نیاکان به خوبی اجرا نمی شود و ما در حال گذار از یک مرحله سنتی به یک مرحله مدرنیته هستیم و تعارض ها، تغییر ارزش ها و تغییر معیار های انتخاب همسر موجب افزایش شکست و ازدواج های ناموفق شده است.
در گذشته مشورت با خانواده و نظارت بزرگترها و آگاهی آن ها در مقوله ازدواج جوانان سبب انتخاب های مناسب تر و کاهش آمار طلاق بود همچنین قبیح بودن طلاق در گذشته از دیگر عوامل موثر در کاهش میزان آن بوده است.
در حال حاضر عموما ازدواج ها بدون مشورت با مشاوران خانواده صورت می گیرد و مشاوره قبل از ازدواج از سوی جوانان با استقبال چندانی مواجه نشده است.
تنوع طلبی و زیاده خواهی مالی و جنسی زوج ها وافزایش رقابت با دیگران موجب افزایش نارضایتی زوجین اززندگی شده است. که همین موضوع سبب ایجاد کشمکش، تعارض و درگیری میان زوجین و نهایتا منجر به طلاق جنسی، عاطفی و واقعی می شود.
تاثیر فضای مجازی در افزایش طلاق
متاسفانه رواج استفاده از فضای مجازی موجب کاهش سطح گفتگو در خانواده ها ، بدبینی، خیانت و ایجاد شکاف بین زوجین شده است که مسئله فضای مجازی یک موضوع بسیار گسترده و نیازمند بازنگری، آگاهی بخشی و بستر سازی برای استفاده مناسب از آن است.
مهمترین فاکتور تاثیر فضای مجازی افزایش آمار طلاق در متولدین دهه ۵۰ و۶۰ افزایش کار و تلاش در جهت رسیدن به هدف های زندگی و کاهش و ئفراموش نمودن ایجاد صمیمیت و هیجان در زندگی زناشویی است.
فضای مجازی جزء مواردی که بدون بستر وآموزش قبلی وارد خانواده ها شد و متاسفانه هیچ ناظری برای آن وجود ندارد. و کاهش صمیمیت و هیجان در زندگی زناشویی و موجب شده است تا افراد تحت تاثیر توجهات متعدد در فضای مجازی قرار گیرند.
رواج فرهنگ غربی عامل اصلی سستی بنیان های خانواده
کمرنگ شدن مبانی معنوی و اخلاقی در بین خانواده ها، گسترش تفکر روشن فکری غربی مانند جشن طلاق، ازدواج سفید و رواج روابط چندگانه در بین زوجین به خصوص در مناطق بالاشهر نشین موجب از بین رفتن حریم و مرز ها در خانواده، بی رهبتی زوجین به یکدیگر خانواده و در نهایت موجب از بین رفتن بنیان خانواده شده است.
گسترش استفاده از مواد مخدر نوین و اختلالات روانی در مقوله ازدواج از عوامل موثر در ازدواج های کورکورانه و افزایش طلاق در جامعه شده است.
آموزش مسئولیت پذیری به نوجوانان شاه کلید کاهش آمار طلاق در آینده
آموزش مهارت های زندگی، از طریق نهاد های آموزشی مانند آموزش و پرورش و دانشگاه ها در تمام رده های سنی، اجبار انجام مشاوره های قبل و بعد از ازدواج ، ساخت برنامه های آموزش مهارت زندگی توسط رسانه ها می تواند در خنثی سازی موضوعات نامتعارف ترویج شده توسط ماهواره ها بسیار موثر باشد..
آموزش مهارت های مختلف توسط خانواده و نهاد های آموزشی مانند مسئولیت پذیری، مهارت زندگی زناشویی، مهارت تصمیم گیری، حل مسئله، استقلال، مهارت خودآگاهی و ارتباط موثر بسیار می تواند در داشتن یک زندگی موفق و انتخاب های مهم فرد در تمام ابعاد مختلف زندگی موثر باشد و فرد می تواند با یادگیری این مهارت ها در مقابل دخالت ها، کنجکاوی و تجسس ها و هر عامل بیرونی مقاومت کنند و برخورد های مناسبی داشته باشند.
مهم ترین عاملی که یک خانواده به فرزند خود بیاموزد حس مسئولیت پذیری است. کودکی که مسئولیت پذیر بار بیاید در بسیاری از تصمیات مهم زندگی مانند کار، اشتغال، درس ازدواج، ارتباط با دیگران و حتی محیط زیست احساس تعهد دارد و آموزش حس مسئولیت پذیری بزرگ ترین ثروتی است که خانواده می تواند به فرزند خود هدیه کند.