به گزارش سایک نیوز به نقل از مهرخانه، ناباروری یک مشکل جسمی است اما از دیدگاه روانی و اجتماعی نیز تأثیراتی بر زندگی زوجین میگذارد. به گفته کارشناسان، بیشترین مشکلات عاطفی و روانی زوجهای نابارور، ناامیدی، سرخوردگی، ترس و اضطراب است و کمتر با خشم و پرخاشگری مواجه هستند اما این مشکلات به همراه مشکلات اقتصادی که متوجه هزینههای درمان است و مشکلات خانوادگی و اجتماعی، احتمال برهم خوردن روابط زناشویی و بروز مسایلی از قبیل ازدواج مجدد و طلاق را بالا میبرد. همچنین، به دلیل پیشینه ذهنی جامعه که از زنانهبودن ناباروری وجود دارد زمانی که مشکل از سوی مرد باشد، ممکن است پذیرش این مسأله برای مردان و خانوادههایشان مشکل باشد و حتی به سختی تن به درمان بدهند که این موضوع کار را برای زن سخت میکند.
واکنش مردان نسبت به ناباروری خود متفاوت است
راحله زنی است که ۱۳ سال از ازدواجش میگذرد اما به دلیل ناباروری شوهرش و علیرغم تلاشها و درمانهای زیاد هنوز بچهدار نشده است. او در رابطه با واکنش همسرش و خانواده او نسبت به این مسأله میگوید: اوایل فکر میکردیم مشکل از طرف من است اما وقتی متوجه شدیم همسرم نابارور است، او به خوبی این مسأله را پذیرفت. وقتی این مشکل را با خانواده همسرم در میان گذاشتیم، مادر همسرم ابتدا گفت نمیشود که ناباروری یکطرفه باشد بالاخره دو طرف دخیل هستند و اوایل چندان باور نکردند اما چون پدر همسرم این قضیه را خیلی خوب پذیرفت، پذیرش آن برای سایر افراد خانواده هم راحتتر شد و زمان کمی طول کشید تا بپذیرند مشکل از ناحیه همسرم است.
راحله پذیرش این مشکل و واکنش به آن را به روحیات آدمها مرتبط میداند و ادامه میدهد: البته، همه مثل همسر و خانواده همسر من راحت با این موضوع کنار نمیآیند. من مدتی در مرکز درمان ناباروری ابنسینا کار میکردم و با آدمهای زیادی برخورد داشتم که همین مشکل را داشتند. خیلی از مردان اوایل که میفهمند مشکل از طرف آنهاست نمیپذیرند و انکار و فرافکنی میکنند حتی خیلی از مردان حاضر نیستند آزمایش بدهند. برای زنان زیادی هم اتفاق میافتد که با اینکه جواب آزمایش نشان داده مشکل از طرف مرد است، اما باز هم همسر و خانواده همسرشان انکار میکنند و اصرار دارند که ناباروری دوطرفه است، گویی عمیقاً باور نمیکنند مشکل از طرف پسر خودشان باشد.
مقاومت برخی مردان در مقابل درمان ناباروری
او در رابطه با مقاومت مردان نسبت به درمان خود میگوید: همسرم وقتی فکر میکرد مشکل از ناحیه من است، خیلی راضی به درمان نبود و میگفت خودت را اذیت نکن، ما بچه نمیخواهیم اما مورد ما استثنا بود و وقتی فهمید خودش در این مشکل دخیل است، بلافاصله شروع به درمان کرد اما معمولاً رفتار مردان به این شکل نیست. من خانمی را میشناسم که همسر او حاضر نبود آزمایش بدهد و خانم با تصور اینکه مشکل از خود اوست، دو سال نزد پزشک میرفت و دارو مصرف میکرد اما بعد از اینکه بالاخره مرد هم حاضر به آزمایش دادن شد و فهمیدند مشکل از طرف اوست، باز هم حاضر به درمان نشد.
واکنش زنان و مردان نسبت به ناباروری مشترک است
راحله درباره واکنش مردان نسبت به ناباروری خود میگوید: یکنوع حالت سرخوردگی در مردان ایجاد میشود و گاهی اوقات اقدامات فرافکنانهای انجام میدهند. روحیات آدمها متفاوت است، برخی به سختی میپذیرند مشکل از ناحیه خودشان است و ممکن است پی درمان را نگیرند، برخی هم خیلی درونگرا میشوند. مثلاً یکی از دوستان من که همسرش نابارور است چون خانواده پرجمعیتی دارند، مرد باور نمیکرد مشکل از طرف اوست اما وقتی متوجه این مشکل شد، روحیه خود را از دست داده بود و در کار و روابط اجتماعی او اثر گذاشته بود. بهطوریکه به محض اطلاع از این موضوع حتی با خانواده خودش و کسانی که بچه داشتند، قطع ارتباط کرد؛ درحالیکه وقتی نمیدانست مشکل از ناحیه اوست، این رفتارها را نداشت. به نظر من واکنش مردان و زنان در برابر ناباروری خود خیلی به هم شباهت دارد. جدا از اینکه زنان ترجیح میدهند درمان را شروع کنند اما عدهای از مردان راضی به درمان نمیشوند. اما واکنشهایی مانند درونگرا شدن، حس سرخوردگی و ناتوانی، واکنشهای مشترک بین زنان و مردان است.
وقتی رابطه مردان نابارور با همسر خود تغییر میکند
راحله ادامه میدهد: با تجربهای که از کار در مرکز ابنسینا داشتم متوجه شدم آدمهایی که احساس سرخوردگی میکنند دو نوع واکنش نشان میدهند. ممکن است رابطه آنها با همسرشان بد شود و اخلاق بدی پیدا کنند یا حتی با خانواده همسرشان برخورد بدی داشته باشند؛ فقط برای اینکه قدرت خود را ثابت کنند و بگویند چیزی تغییر نکرده است و من چیزی کم ندارم. واکنش دیگری که در برخی از مردها دیدم این بود که فرافکنی و فرار به جلو دارند و چند مورد دیدهام برای اینکه ثابت کنند مشکلی ندارند و میتوانند صاحب فرزند شوند، حتی به ازدواج مجدد هم روآوردهاند. البته، برخی از مردها هم رفتار خوبی با همسرشان دارند و رفتار آنها با گذشته فرق نمیکند.
واکنش مردان به ناباروری خود بستگی به نوع برخورد همسرشان دارد
او افزود: نکته دیگری که وجود دارد این است که در میان مردانی که ناباروری را طی میکنند، خطر فروپاشی خانواده و وارد شدن یک زن دیگر در خانواده بعد از نتیجهگرفتن از درمان و بچهدار شدن زیاد است؛ چون احساس ضعف و ناتوانی را از دست میدهند و قدرتی میگیرند که فکر میکنند میتوانند هر کاری انجام دهند. البته، این مسأله به نوع برخورد خانم هم بستگی دارد. مثلاً برای یکی از آشنایان من این اتفاق افتاده بود؛ چون زمانی که خانواده مرد فکر میکردند مشکل از طرف زن است، رفتار تحقیرآمیز و بسیار بدی با آن خانم داشتند و حتی به پسر خود پیشنهاد ازدواج مجدد داده بودند. به همین دلیل وقتی زن فهمید مشکل از ناحیه مرد است، رفتار بد و تحقیرآمیزی را با او در پیش گرفت. مرد هم که از این رفتار زن دلخوشی نداشت، بعد از درمان و بچهدار شدن، خانم دیگری را به عقد موقت خود درآورد.
واکنش همسرم معقول بود
مهسا یکی دیگر از زنانی است که به دلیل ناباروری همسر خود تاکنون از نعمت داشتن فرزند محروم مانده است. او و همسرش با گذشت حدود ۵ سال از شروع درمان و نتیجه نگرفتن، هنوز ناامید نشدهاند و تصمیم دارند راههای باقیمانده را هم امتحان کنند. او همسر خود را مرد معقولی میداند و در خصوص واکنش همسرش نسبت به ناباروری خود میگوید: اوایل همسرم فکر میکرد مشکل از من است، راستش خودم هم همین نظر را داشتم یعنی چون در میان اطرافیانم زوجی را ندیده بودم که مشکل از مرد باشد. اصلاً فکرش را هم نمیکردم که مشکل از طرف همسرم باشد. وقتی هم که جواب آزمایش آمد، هر دو تعجب کردیم. همسرم هم واکنش معقولی نشان داد یعنی پذیرش این موضوع برایش سخت نبود اما به هر حال، خیلی ناراحت و گوشهگیر شد.
ناباروری مردانه و جریحهدار شدن غرور
او ادامه میدهد: ما بهخاطر همین مسأله بسیاری از ارتباطات فامیلی را کم یا حذف کردیم چون مردم دائم میخواهند بدانند چرا بچهدار نمیشویم و حرف زدن راجعبه این موضوع تمامی ندارد؛ درحالیکه ما آن زمان واقعاً نیاز به آرامش داشتیم. یکی از مشکلاتی که در این مورد مرا آزار میدهد، برخی از رفتارهای همسرم است مثلاً وقتی که سر موضوعی با هم بحثمان میشود، بیشتر وقتها آن را به مشکل خودش ربط میدهد و طوری وانمود میکند که گویی من به خاطر این مشکل دنبال بهانه میگردم، هرچند وقتی دوباره آشتی میکنیم از این حرفها نمیزند. اما به نظر من مردها وقتی میفهمند بچهدار نمیشوند، انگار غرورشان جریحهدار میشود و حس ناتوانی بدی به آنها دست میدهد چون بالاخره این موضوع با قدرتشان ارتباط دارد. اوایل هم که این موضوع را فهمیده بودیم چند بار به من گفت خوب فکرهایت را بکن و اگر میبینی بچه برایت خیلی مهم است، من مشکلی با جدا شدن ندارم. من هم به او اطمینان دادم که زندگی با او برایم مهمتر از بچه است.
نقش والدین در کاهش مقاومت نسبت به درمان
مهسا در خصوص مقاومتهای همسرش برای درمان میگوید: اوایل کمی نسبت به درمان بیمیل بود و میگفت خدا اگر خودش میخواست به ما بچه میداد. پدر و مادر همسرم خیلی در این رابطه به من کمک کردند و با صحبتهایی که با همسرم داشتند او را متقاعد کردند که سراغ درمان برود. الان هم به درمان ادامه میدهیم.
دکتر سید علی آذین؛ متخصص پزشکی اجتماعی و عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی در خصوص وضعیت ناباروری مردان ایرانی گفت: من پیمایش مجزایی سراغ ندارم که روی مردان ایرانی انجام شده باشد ولی مطالعات متعدد نشان میدهد که در ایران حدود یکپنجم از زوجها با موضوع ناباروری اولیه مواجه میشوند که میزان بسیار قابل توجهی است. در ارزیابیهای جهانی، علل مردانه ناباروری زوجها از ۲۰ درصد تا ۷۰ درصد گزارش شده است ولی به نظر میرسد در ایران به اعداد بالایی این دامنه، نزدیکتر باشیم. یعنی در بررسی زوجها نسبت به بسیاری از نقاط دنیا، علل مردانه بیشتری مشاهده میشود. البته تأیید این موضوع پژوهشهای متعددی را میطلبد.
جنسینگی به همه ابعاد زندگی اجتماعی فرد گره خورده است
او در رابطه با نوع واکنشهایی که مردان ایرانی به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نسبت به ناباروری خود نشان میدهند بیان داشت: علیرغم تغییرات جدی در سبک و ظواهر زندگی امروزی شاید بتوان مدعی شد که دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی در این خصوص نسبت به گذشته چندان تغییر جدی پیدا نکرده است. در جامعه ما کماکان این پیام از طرق مختلف در حال ارسال است که جنسینگی (Sexuality) در انسان صرفاً یک غایت نهایی دارد و آن هم تولیدمثل است. طبیعی است در چنین حالتی وقتی فرد درمییابد که قادر به این کار نیست، همه ابعاد جنسینگی او تحتتأثیر قرار میگیرد و ازآنجاییکه جنسینگی به همه ابعاد زندگی اجتماعی فرد گره خورده، اثر این موضوع بر جنبههای گوناگون زندگی او قابل مشاهده است. به عبارت سادهتر، موضوع بچهدارشدن گاه وزنی مشابه یا حتی بیشتر از نفس ازدواج و روابط عاطفی و جنسی زوجین پیدا کرده است و در چنین شرایطی، پذیرش موضوع ناباروری به مراتب دشوارتر میشود.
پذیرش ناباروری برای مردان سختتر است
عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی در خصوص مقاومتهای فرهنگی مردان در مقابل درمان اظهار داشت: در مجموع مردان در مقایسه با زنان به لحاظ توجه به سلامت و اتخاذ یک سبک زندگی سالم تا حدی بیتوجهتر هستند. اما در بحث ناباروری با تناقضی هم مواجه هستیم و اینکه به هر حال موضوع بچهدارشدن برای اغلب آنها از اهمیت بهسزایی برخوردار است. مقاومت به درمان اغلب قبل از مراجعه و تشخیص وجود دارد. به عبارتی، برخی زوجین حتی وقتی متوجه میشوند که در بحث باروری احتمالاً مشکلی وجود دارد، تا مدتها و حتی چندین سال مراجعه به کلینیکهای ناباروری را به تعویق میاندازند. بعد از اقدامات تشخیصی نیز گاه مقاومتهایی وجود دارد؛ مخصوصاً برای مردان سختتر است که بپذیرند اشکال اصلی در ناباروری متوجه آنها است. یعنی مشکل را شخصی تلقی میکنند و حتی با مراجعه مکرر به پزشکان یا مراکز مختلف مدتها مترصد انکار آن هستند.
اطرافیان زوجهای نابارور نباید به آنها فشار بیاورند
او با اشاره به تبعاتی که ناباروری به لحاظ خانوادگی و اجتماعی برای مردان دارد عنوان داشت: متأسفانه موضوع توانایی جنسی و همچنین تولیدمثل از گذشتههای دور به لحاظ فرهنگی با مردانگی و هویت جنسیتی افراد گره خورده است. به این ترتیب، بسیاری از مردان وقتی در این دو حیطه دچار مشکل میشوند، به لحاظ شخصی دچار احساسات منفی شدید خواهند شد و از سوی دیگر، ناچار هستند بعضاً انگها و برچسبهای خانوادگی و حتی اجتماعی را هم تحمل کنند. باید تلاش شود تا این تصورات نادرست که بهجای عنایت به مفاهیم انسانی، بر کارکردهای تولیدمثلی تمرکز دارد، اصلاح شود. بسیاری از زنان نابارور نیز با همین مشکلات مواجه هستند. والدین و اطرافیان زوجهای درگیر موضوع ناباروری مسئولیت سنگینی بهعهده دارند. شاید بتوان گفت بزرگترین حمایت و مسئولیت آنها عدم فشار بر زوج نابارور است تا زن و شوهر بتوانند متناسب با انتخاب خود در مورد اتخاذ تدابیر درمانی و زمان توقف تلاش در این خصوص تصمیم بگیرند.
نقش درمانگران در کاهش مقاومت مردان برای درمان
آذین در خصوص راهکارهایی که میتواند مقاومت مردان را برای درمان کاهش دهد، اظهار داشت: در درجه اول باید به لحاظ فرهنگی باری را که در این زمینه متوجه زوجین است، کاهش داد. طبیعتاً این کار تا حدی زمانبر است اما همکاران فعال در حوزه سلامت باید ناباروری را از مشکلی فردی به مسألهای زوجی تبدیل کنند. یعنی صرفنظر از آنکه محدودیت باروری به لحاظ زیستشناختی عمدتاً متوجه کدام طرف است، هر دو باید مسئولانه به دنبال حل مسأله باشند. نقش درمانگران میتواند در ایجاد چنین فضایی بسیار مهم باشد. مواردی مانند حفظ کرامت مراجعهکنندگان، همدلی کافی با آنها، ایجاد رابطهای توأم با اعتماد و احترام، ارائه توضیحات کافی به زوجین در خصوص مراحل تشخیصی و درمانی و شانس موفقیت هر روش و بالاخره دخیل دانستن ترجیحات و خواستههای زوجین در تنظیم طرح درمان بسیار پراهمیت هستند.