به گزارش سایک نیوز به نقل از ایرنا، ‘أمل’ دختر هشت ساله مبتلا به سرطان که رویای ‘پرنسس’ شدن را داشت، به آرزوی خود رسید.
أمل کوچولو حدود ساعت ۹ شب سوار بر کالسکه ای با اسب سفید، میدان ‘سید خلف’ در منطقه ‘کیانپارس’ را دور زد تا به میان جمعیتی که در کنار نمایشگاه بین المللی منتظر ورودش بودند برسد.
پس از آن، از میان صدای موسیقی و هلهله و شادی جمعیت، که دو طرف فرش قرمز صف بسته بودند پیاده به طرف جایگاه خود در بلندای ماکت قصری که برایش برپا شده بود حرکت کرد و با خوشحالی رو به عکاس ها لبخند زد.
تعداد زیادی از شهروندان اهوازی، فعالان اجتماعی و تشکل های مردم نهاد، ‘أمل’ کوچولو را در رسیدن به آرزوی ‘پرنسس شدن’ همراهی کردند.
برآورده کردن آرزوی کودکان مبتلا به سرطان ایده ای است که یکی از بانوان نیکوکار اهوازی از پارسال آن را به اجرا درآورده است.
هدی رشیدی برگزار کننده این برنامه و مدیرعامل موسسه فرهنگی ‘پنجمین فصل قشنگ’ در این باره می گوید: أمل از بیماری خود بسیار ناراحت و از زندگی نیز کاملا مایوس بود به طوری که از حضور در جمع خودداری می کرد؛ رویای أمل این بود که پرنسس شود.
وی اظهار امیدواری می کند که أمل بهبودی کامل یابد و می گوید: أمل بیست و یکمین کودکی است که آرزویش محقق می شود و هفتمین کودکی است که توانستیم به صورت میدانی برنامه ای برایش اجرا کنیم.
رشیدی، هدف از این برنامه را تشکیل زنجیره محبت توسط مردم عنوان می کند و می افزاید: اکنون زنجیره های محبت در شهرهای تهران و مشهد نیز آغاز شده اما برای اینکه بتوانیم آرزوی بیماران بیشتری را برآورده کنیم نیاز است که حلقه های محبت در شهرها به یکدیگر متصل شود.
وی اظهار می کند: آرزوی أمل بسیار احساسی و دخترانه بود اما به دلیل نوع پوشش و وجود یکسری قوانین تصور نمی کردم بشود آن را در فضای باز اجرا کرد ولی با حمایت ستاد برگزاری هفته دولت توانستیم این ایده را اجرا کنیم.
رشیدی همچنین می گوید: در تحقق آرزوی ‘أمل’ گروه خیریه همیاران بی نام، گروه بازاریابی شبکه خانواده ای کارآفرینی، انجمن رفتگران طبیعت خوزستان و انجمن درختکاران شوش همکاری کردند.
‘بشیر’ نخستین کودک مبتلا به سرطانی بود که در این طرح به آرزوی خود رسید. این نوجوان ۱۲ ساله آرزو داشت که شهری پاک داشته باشد. ۲۴ دی پارسال با هماهنگی موسسه پنجمین فصل قشنگ و همکاری فعالان اجتماعی و مردم، خیابان سلمان فارسی(نادری) اهواز که بازار مرکزی و از پرازدحام ترین خیابان های شهر است نظافت شد. پس از آن نوبت به ‘عباس’ ۱۳ ساله رسید که رویای ‘پلیس شدن’ داشت. او ۱۰ بهمن پارسال فرمانده کلانتری ۱۳ اهواز شد.
پس از آن محسن آتش نشان شد. نرگس، اعظم، هدی، امل و سجاد به زیارت امام رضا (ع) و جواد و زینب به زیارت کربلا رفتند. مهزیار، مریم، یوسف، آیلا و دالیا نیز به آرزوی دکتر شدن دست یافتند.
سونیا دلش می خواست یک عالمه اسباب بازی داشته باشد؛ مهدی یک عالمه ماشین پلیس، و آرزوی ستاره، داشتن تبلت بود که با کمک این انجمن ها به آرزوی کودکانه خود رسیدند. یاسمین هم صاحب یک عروسک کیتی شد. همچنین سعید دشت بزرگ نیز کتاب زندگینامه خود را از شروع سرطان به نام ‘بهشت همین نزدیکی است’ با کمک همیاران بی نام و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان به چاپ رساند.