زمانی بود که طلاق لرزه بر اندام خانوادهها میانداخت، زن و مرد به خاطر حرف خانوادهها و مردم هم که شده، به زندگیای که به نقطه پایانش رسیده بود، ادامه میدادند و در این میان اگر فرزندی در بین بود، او را تنها دلیل ادامه زندگی مشترک خود میدانستند. این درحالی است که به واسطه ادامه همین زندگی سرد و به دور از عواطف، این فرزند بود که بیش از والدینش بسیاری از آسیبها را تجربه میکرد.
به گزارش سایک نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، اما امروز با تغییر شرایط جامعه و گرایش به زندگی مدرن و افزایش فردگرایی، ذهنیت افراد هم نسبت به طلاق عوض شده و دیگر جدایی به مذمومی گذشته نیست و حتی شروعی برای زندگی دوباره است. همین امر باعث شده است آمار طلاقهای توافقی نیز افزایش یابد و زن و مرد به دور از تنشها و دعواهایی که به داستان طبیعی طلاق تبدیل شده بود، با رضایت از هم جدا شوند.
سالانه ۲۷هزار طلاق توافقی در تهران
بنا بر آمارها در تهران سالانه بیش از ۳۴هزار طلاق اتفاق میافتد که نزدیک به ۲۷هزار آن به صورت طلاق توافقی است. آمار بالای طلاق توافقی باعث شده است برخی این حق قانونی را ابزاری برای سودجویان معرفی کنند.
بهطوری که گفته میشود برخی دفاتر ثبت طلاق و موسسات حقوقی با قصد سودجویی و کسب درآمد، زوجهایی را که با هم اختلاف دارند به طلاق توافقی تشویق میکنند و این باعث شده بنیان خانواده سست شود. اما باید در نظر داشت که در مواقعی طلاق توافقی تنها راهحلی است که میتوان به یک زوج پیشنهاد داد.
محمد محمدیاصل، جامعهشناس میگوید: «مواردی وجود دارد که به دلیل مکانیسم غلط انتخاب همسر در جامعه ما ادامه زندگی دو فرد به منزله خودکشی آنهاست، اینجاست که خاتمه زندگی هم به نفع جامعه و هم به نفع خود زوجهاست.» محمدیاصل با اشاره به اینکه ادامه این نوع از زندگیها آسیبهای بسیاری را متوجه زوجها میکند، میافزاید: «زندگیای که با طلاق عاطفی روبهروست و به نطقه پایانش رسیده است موجب ناهنجاریهای زیادی میشود، در ابتدا پتانسیل روحی دو نفر رشدی نخواهد داشت.»
به گفته او یکی از اهداف اصلی زندگی مشترک آرامش و ایجاد تعادل روحی در افراد است و اگر قرار باشد دو نفر به سوهان روح یکدیگر تبدیل شوند، سرآغاز شروع بسیاری از ناهنجاریهاست. به اعتقاد او نبود آرامش باعث ایجاد استرس، عصبانیت و کاهش آستانه تحمل افراد میشود که در اشتغال و روابط اجتماعی آنها هم تاثیر میگذارد و کاهش راندمان زندگی حرفهای و روزمره را به همراه دارد و باعث بسیاری از درگیریهای ذهنی میشود.
روابط پنهانی به خاطر زندگی اجباری
محمدیاصل یکی از آسیبهای جدی ادامه این نوع از زندگیها را ایجاد روابط پنهانی و خارج از عرف میداند که به گفته او این مساله در میان مردان بیش از زنان است. البته او نیز به دشواریهای بعد از طلاق برای زوجها بهویژه زنان اعتراف میکند و میگوید، باید آن سوی طلاق و مشکلات پیشروی زوجها را دید.
به اعتقاد این جامعهشناس گذار ما از جامعه سنتی به زندگی مدرن به صورت ناقص اتفاق افتاده و همین باعث شده است که مکانیسمهای انتخاب همسر همانند امکانات فیزیکی زندگی بهروز و متناسب با شرایط نباشد. بهویژه آنکه همچنان در جامعه ما آموزشهای لازم برای همسریابی وجود ندارد و اگر چیزی باشد براساس مسائل و موضوعات مذهبی مطرح میشود که این مساله جوانان و خانوادهها را دچار سردرگمی میکند.
به گفته او باید واقعیتهای جامعه را در نظر داشت و جوانان را براساس واقعیتهای جامعه آموزش داد، چراکه کلیگویی در دنیای امروز دردی را دوا نمیکند.