رئیس انجمن مشاوره ایران در نامه ای به رئیس جمهور اعتراض خود را نسبت به واگذاری رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت اعلام کرد.
به گزارش سایک نیوز به نقل از خبرگزاری مهر، رئیس انجمن مشاوره ایران در واکنش به تصمیم اخیر رئیس جمهور مبنی بر واگذاری برخی رشته های مرتبط با سلامت مانند روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت نامه اعتراضی به رئیس جمهور نوشت.
متن این نامه بدین شرح است:
«سلام به رییس جمهور کشوری که سالهاست زیرخصمانهترین رفتارهای زورگویان جهان سرافراز و دلگرم برپای ایستاده است. کشوری که با ابهت و غرور در کمال متانت و آرامش در حلقه آتش حمله کنندگان، چشم در چشم خصم ترانه استقلال و آزادی می خواند.
سلام بر ریس جمهور مردمی که هنوز داغ های حکومت شاهی را بر دل داشت که به جرم انقلاب علیه ظلم متحمل ۸ سال جنگ بیامان زورگویان جهان شد و در اوج قدرت بدون آنکه وجبی از خاک آن را از دست دهد نمایندگان قلدری در جهان را، به میز مذاکره کشاند تا به جهانیان مشاهده گر اعلان کند که ما اَهل جنگ نیستیم گرچه مرد آن هستیم.
سلام به رییس جمهور مردمی که هنوز داغ هشت سال دفاع مقدس صلح مدار را بر سینه داشت که در مقابل تحریم ناجوانمردانه و غیر انسانی زورگویان “جهانِ مانده در جنگ” با متانت و استواری، صبوری، و بینیازی قَد بر افراشت و ثابت قدم ماند تا نامردمان جهان را به میز مذاکره کشاند.
سلام به رییس جمهور مردمی که، رهبرشان به آنها آموخت، میشود به خاطر اثبات حقانیت آرمان، نرمش قهرمانانه داشت و پرده از ادعاهای کاذب سلطه جویان … برداشت و نیات شوم آنها را برهنه ساخت.
سلام بر رییس جمهور مردمی که پشت سر رهبر خود مردان پیش تازی دارد که برای زنده ماندن آرمانشان آن سوی مرزها از حریم باورهای خدا محور انسان سازشان با جان خود دفاع می کنند و خانواده هایشان اما در سکوتی احترام برانگیز حتی حاضر نیستند خاطر هم وطنهای خود را مکدر کنند و در کمال عظمت، آرامش و نشاط میهن را، پاس می دارند.
سلام به رییس جمهور تدبیر و امید که نیک می داند گرچه مردم و رهبری پرچم عزت ایران را با اعتماد تمام به دستهای پرتوان او همکاران متعهد و متخصص او سپرده اند اما لحظه لحظه جریان حرکت را رصد کرده و حمایت می کنند و البته گاه سئوالهای روشنساز خود را برای رفع ابهام مطرح می کنند.
سلام به رییس جمهور تدبیر و امید که در انجام امور کشور همواره از مشورت صاحبنظران هر حیطه بهره برده و صبورانه می شنود و صاحبنظران هر حیطه نیک میدانند که باید با تمام وجود و دلسوزانه همپای مردمی به این عظمت در راستای وظایف خود با اظهار نظرات هوشمندانه به تکلیف خود عمل کنند.
آقای رییس جمهور دستور جناب عالی درباره انتقال رشتههای مرتبط با سلامت به وزارت بهداشت و درمان شوک عجیبی به جامعه روان شناسان و مشاوران کشور وارد کرد مطمئناً هر طرحی با میزانی از کارشناسی، میزانی از تدبیر و آگاهی نسبت به شرایط و عواقب، مقدمات و نتایج و فرآیند امور و البته میزانی از شخصیگراییها، شاید سودجوییها و قدرت طلبیها و بیتوجهیها و اشتباهات اساسی به تصویب میرسد. ما نیک می دانیم، در شرایط سخت کشور عزیزمان برای به نتیجه رساندن هر تغییری زحمات چند برابر است.
همه ما می دانیم برای املای ننوشته غلطی وجود ندارد همه ما می دانیم قطار بی حرکت از ریل خارج نمی شود و البته به جایی هم نمی رسد. همه ما می دانیم مردم به آنچه وجود دارد عادت دارند و تغییر و تحول با نگرانی و تردید همراه است.
همه ما می دانیم بعضی از منتقدان اصولاً مخالف هستند، بعضی قصد تخریب دارند از طرفی همه ما می دانیم بعضی از واقعیت ها آنچنان آشکار و واضح هستند که ندیدن آنها جای تعجب به جای میگذارند. آقای روحانی آیا سلامت یک حیطه ی چند وجهی است یا یک وجهی؟ آیا میشود همهی وجوه سلامت را به یک حیطه بسپاریم که متخصصان آن آموزش می بینند که تنها به یک وجه آن توجه داشته باشند و فضای ذهنشان به واسطهی حجم منابع و مطالعات گسترده آن حوضه بالاجبار در جهت خاصی سوق داده شده است؟
امروز ما بهداشت گردشگری، بهداشت ابزار و محیط یا ارگونومی،بهداشت ازدواج، بهداشت روابط بین شخصی، بهداشت معاملات روزانه، بهداشت اخلاق و سبک زندگی، بهداشت عبادت و ارتباط با خداوند، بهداشت رانندگی و سفر و …. الیآخر را در برنامههای تغییر و درمان خود داریم. آیا میخواهیم همه آنها را به وزارت بهداشت واگذار کنیم؟ راستی آیا ارزیابی شده است چند درصد کار یک روانشناس بالینی به مسائل جسمی و چند درصد به روابط درون شخصی، بین شخصی و محیطی مرتبط است؟ چنددرصد از حیطهی روانشناسی سلامت به مسائل جسمی و چند درصد به مسائل روابط درون شخصی و بین شخصی مرتبط است؟
آقای رییس جمهور تدبیر: آیا واقعاً در این مورد یک کار کارشناسانه همه جانبه بدون سوگیری صورت گرفته است؟ کاری که نشان دهد چطور میتوان فضای روانشناختی حاکم بر روانشناسی بالینی، روانشناسی خانواده و روانشناسی سلامت را با فضای حاکم بر بهداشت جسمی و پزشکی تبادل کرد؟ آیا این کار با پیشرفت و تصمیمگیریهای این امور در جهان انطباق دارد؟ زمانی که ابتدای کتابهای پزشکی داخلی نوشته شده است ۷۰ درصد مسائل داخلی مربوط به حیطه روانشناختی است و لازم است توجه داشته باشیم چند درصد از امور پزشکی نیز در حیطه داخلی است در نمی یابیم که این فضای پزشکی است که باید خود را با فضای روانشناختی تطبیق دهد؟
ما فرزندان ابنسینا هستیم فرزند مولانا نویسنده شاهکار کنیزک و پادشاه در رابطه جسم و جان و جهان و جهان آفرین ، آنها در صدها سال قبل این مسائل را روشن ساختهاند. در حالی که غرب به تازگی توانسته است از دنیای پارادایمیک مدرن بگیرد زیرا پس از سالها تنگ نظری در قالب نگاه کاهش گرایانه به هستی به این اطلاع دسترسی یافته است که مسئله سلامت اصولاً فضای تنگ آزمایشی و آزمایشگاه را بر نمیتابد و دیگر قرار نیست حتی خدا را هم در آن آزمایشگاه پیدا کند اما ما میخواهیم با یک دوره ۹ ماهه شناختی، رفتاری یا روانکاوی، متعلق به ۱۹۳۰ ،روانشناس و مشاور بالینی، خانواده و سلامت تربیت کنیم و همه استدلال ما برای چنین تصمیمی بحث کارورزی است.
این تصمیم مثل این است که بگوییم فرزندان یک خانواده را از خانواده اش جدا می کنیم چون اتاقهای ایشان فرش ندارد بهتر نیست در اینجا بودجه خرید فرش را در برنامه خود ببینیم تا اینکه فرزندان را به بیگانه بسپاریم؟. امروز دنیا در پارادیم پراگماتیزم وارد شده است و این یعنی این که دریافته با اثباتگرایی محض نمیشود جهان را تبیین کرد. آیا ما که تحت تأثیر آموزههای مترقی دینی همواره در واقعگرایی عمیق بسر بردهایم و جهانمان هرگز در اتاق تنگ آزمایشگاه جا نگرفته است، ما که حتی درمان جسمی را هم همراه دعا و امید به شفای الهی مرتبط میدانستهایم که امروز جهان در قالبهای گریز زننده از تبیینهای الهی محور، مجبور به پذیرش آن تحت عناوین معنا درمانی بدون موضوع و مثبت اندیشی سلمگین، طرح من برتر لایدر و غیره به آن پرداخته است میخواهیم به فضای تنگ آزمایش و آزمایشگاهی برگردیم.
آقای رییس جمهور عزیز جهان امروز در پارادایم پراگماتیزم شاهد درمانهای عوامل مشترک و تلفیقی است، نه درمانهای دور افتاده روانکاوی دوره سنت غربی {که ما خوشبختانه و به یمن دین علم محور خود هرگز آن را تجربه نکردهایم. ما هرگز کپرنیکهای خود را در آتش نسوزاندیم و اگر درگیری بین علما و حکومتها بوده است ترس از دست دادن قدرتها و حسادت به علما بوده است که دین ما آن را زشت شمرده است و علمای دینی ما همیشه یافتههای علمی مثل شبیهسازی و تلقیح را قبل از حتی بعض از دانشمندان جهان غرب پذیرفتهاند چرا که جهان پیشروی خود را گسترده بین غیب و شهادت میبینیم} و یا درمانهای شناختی رفتاری که انسان را بیشتر یک دستگاه قابل ارزیابی تشبیه نموده و دستور العملهای سادهای جهت اداره آن ارائه میدهد {اشاره به برنامههای تدوین شده در طرح سلامت برای روانشناسان}
با این اوصاف آیا جامعه روانپزشکی ما که بسیار هم در جایگاه خود محترم هستند و ما در کمال احترام به تخصص ایشان امور مربوط به ایشان را که درصد بسیار محدودی از مراجعان حیطه روانشناسی و مشاوره هستند را به آنها ارجاع می دهیم میتوانند و یا باید به حیطه روانشناختی حاکم شوند.
اما اگر همه این چراها پاسخ داده شوند یک سوال اساسی همچنان باقی میماند آیا میشود برای یک جماعت بزرگ حداقل۵۰۰۰۰ نفری از روانشناسان بالینی، خانواده و سلامت بدون پرسیدن نظر آنها و لحاظ کردن موقعیت آنها تصمیم جا بجایی بگیریم مگر ما را اشیاء قابل انتقال فرض کرده باشند!!.
آیا این از دولت تدبیر پذیرفته است؟
جناب عالی که مردمیترین رفتارها را تشویق میفرمایید و تدبیر و امید را سرلوحه امور خود قرار دادهاید و به درستی میفرمایید باور باید با آگاهی و آزادی شکل گیرد و یا می فرمایید اعضای هیئت علمی و دانشجویان در خط مقدم تعالی و خدمت به جامعه و کشور هستند.
مگر امکان پذیر است دولتی بخواهد مسائل اقتصادی را حل و فصل کند در سیاست موفق باشد اما از نظرات اساتید دانشگاه استفاده نکند؟ سوال ما این است مگر میشود شما بخواهید یک جماعت بزرگ از اعضای هیئت علمی روانشناسان و مشاور را با تعالیم وسیع همه جانبهنگر ، از فضای مستقل خودش جدا کنید و آن را زیر گروه یک جماعت کوچک با تخصص کاملاً محدود قرار دهید بدون اینکه نظر آنها را بپرسید و یا لااقل آنها را توجیه و آماده بفرمایید و یا حداقل ابتدا این تغییر را در بخش کوچکی به صورت آزمایشی مورد بررسی قرار دهید و پس از ارزیابی و تصمیم روند اجرایی به چنین دستور عامی برسید.
آقای دکتر روحانی عزیز انقلاب اسلامی ما را فراخواند تا در تمام امور با چشم باز و حساس به مسائل اطراف خود زندگی کنیم. ما مانند خود شما مردمی تربیت شده انقلاب شکوهمند اسلامی هستیم. به همین دلیل همه تصمیمات دولت محترم تدبیر و امید و همه دولتهای دیگر را با دقت رصد کرده و با تمام وجود از تصمیمات عالی آن حمایت میکنیم اما در بعضی موارد سوالهایی داریم که با اعتماد به سعدصدر مسولین محترم نظام مقدس جمهوری اسلامی بلاخصجناب عالی که نام زیبای تدبیر را سرلوحه عمل خود قرار داده اید، به خود حق میدهیم آن را مطرح کنیم و منتظر پاسخ و عکسالعمل مناسب از سوی دولت محترم باشیم . ما هرگز به خود نمی گوییم دیگه دستور داده شده و فایده ای نداره چون از لوازم تدبیر بازگشت و اصلاح فرایندی در طول و تمام مسیر است. از خداوند منان سربلندی دولت تدبیر و امید را مسئلت می کنیم.
خداقوت
باتشکر