تصور کنید در تخت خواب خود دراز کشیده و کتابی را در دست دارید. گرمای پتو را احساس کرده و بسیار هیجان زده هستید؛ هفته کاری طولانی از فعالیت های مختلف داشته، و اگر بخواهم رو راست باشم، از هیچ چیز دیگری بیشتر از دراز کشیدن در آرامش هیجان زده نخواهید شد. همانطور که صفحه ای را ورق می زنید، دوستتان ویدئویی را برای شما می فرستد. به محض اینکه انگشت پشیمان خود را بر روی گزینه “پخش” فشار می دهید، تلفن همراه شما موزیکی را پخش می کند و همانطور که صدایش آرام می شود و دوربین می چرخد، شما جمعی از دوستان خود را در یک مهمانی شبانه می بینید که از زندگی خود نهایت لذت را می برند. موج عظیمی از فومو (ترس از دست دادن) به شما حمله ور می شود! دقیقاً چند دقیقه پیش شما در حالی که دراز کشیده بودید، کاملاً احساس سرخوشی داشتید اما اکنون حس ناکافی بودن دارید. ساعت ۱۰ پنجشنبه شب که با لباس راحتی بر روی تخت خود نشسته اید.
فومو مخفف کلمات Fear Of Missing Out (ترس از دست دادن) می باشد. فومو برای بشر تجربه ای جدید نیست. هرچند جوامع امروزی رسانه های گوناگونی دارند که این ترس را پرورش دهند. فومو الزاماً بد نیست بلکه زمانی که آن را درک کنیم و تشخیص دهیم می تواند ما را راهنمایی کند.
همه شما که اینجا نشسته اید احتمالاً این تجربه را داشته اید که در کنار خانواده و یا دوستان پشت میز شام نشسته باشید، در حالی که تلفن شما در جیبتان به خاطر یک پیام یا تماس تلفنی بلرزد! یا حتی موقعیتی بدتر. زمانی که شما در سکوتی وحشتناک و ناراحت کننده در کنار افرادی نشسته اید که در حال پیام فرستادن با تلفن همراه خود هستند!
[aparat id=”zEi8j”]
بنابراین ترس از دست دادن ما را از برقراری ارتباط با افراد دیگر دور می سازد، اما فقط همین نیست.
روزی را تجسم کنید که از زمانی که از تخت خواب بیرون می آیید، در پس فعالیت هایی نامشخص، لباس می پوشید، گرانولا (نوعی صبحانه) را در مسیر میل می کنید، با عجله از این جلسه به آن جلسه می روید و بین تلفن های کاری خود جلساتی برگزار می کنید، و در نهایت تصمیم می گیرید برای نوشیدن فنجانی قهوه استراحت مختصری داشته باشید. اما ما حتی زمانی که سعی می کنیم تا استراحت کنیم، با آن درگیر می شویم. احساس می کنیم باید کاری انجام می دادیم، با فردی صحبت می کردیم یا تلفن خود را چک می کنیم. تلاش بسیار زیادی می کنیم تا به نظر بیاید که تنها پشت میزی نشسته و در حال نوشیدن قهوه هستیم.
از این رو، ترس از دست دادن نه تنها ارتباط ما با دیگران را قطع می کند بلکه لذت بردن از لحظه حال را نیز می گیرد. آخرین تأثیر ترس از دست دادن این است که از رسیدن ما به اهدافمان ممانعت می کند.
[aparat id=”rgo3G”]
در زمانی هایی از زندگی، هر کدام از ما اهدافی را به تعویق انداخته ایم. می دانید، مثلاً زمانی که می دانیم باید در زمان مشخصی کاری را انجام دهیم، اما به جای آن تصمیم میگیریم کار دیگری را از روی مصلحت انجام دهیم، مانند بیرون رفتن با دوستان و تماشای یک مسابقه؛ و همواره در یکی از آن شب ها، ما لحظه ای را تجربه می کنیم که می فهمیم چه اشتباهی کردیم. در آن لحظه چیزی شبیه این اتفاق می افتد: تو داری با دوستات بیرون می ری، داری خوش می گذرونی، یادت نمی ره که برای آخرین فرصت برای تحویل کار داره نزدیک میشه… و ناگهان بوووم! شما استرس فراوانی را در درون خود احساس می کنید که بعد از آن دیگر از هیچ چیزی لذت نمی برید. تنها چیزی که به آن فکر می کنید کارهایی است که باید انجام می دادید، کارهایی که باید انجام می شد. فکر وحشتناکی از شکست! از آن زمان به بعد توجه شما از دوستانتان منحرف خواهد شد، از لحظه ای که در آن هستید لذت نمی برید، از اهدافتان دور می شوید و این تأثیرات جدید نیستند. فومو لغت جدیدی است برای آنچه که مدت ها بشر به آن مبتلا بوده است.
در سال ۱۹۳۸، مطالعه ای که در دانشگاه هاروارد انجام شد، که یکی از جامع ترین مطالعاتی که بر روی علل شادمانی انجام شده می باشد، سلامت جسمی و روانی ۲۵۰ مرد با تحصیلات دیپلم را مورد بررسی قرار دادند. آنها این تحقیق را در تمامی مراحل رشدی شامل نوجوانی، جوانی و بلوغ ادامه دادند. بعد از ۷۵ سال، به این نتیجه رسیدند که در کل دنیا کلید رسیدن به شادمانی، ارتباط داشتن و پیشرفت است.
اگر به تأثیرات ترس از دست دادن فکر کنیم، می بینیم که این مسئله ما را از ارتباط داشتن و رسیدن به اهداف باز می دارد. بنابراین در این خصوص باید کاری انجام دهیم. اما اول باید در این مورد صحبت کنیم که تکنولوژی چه نقشی در زندگی همه ما دارد. برداشت اشتباهی نداشته باشید. ارتباط از طریق تکنولوژی باورنکردنی است. ما توانایی برقراری ارتباط با دوستان در موقعیت هایی فوری و در جای جای جهان را داریم. اما در مورد اینکه چقدر می توانیم مرتبط باشیم محدودیت وجود دارد و زمانی که بیش از حد ارتباط برقرار می کنیم، این خستگی را احساس می کنیم.
[aparat id=”CnP9a”]
مطالعات نشان داده استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی و تلفن های همراه با اضطراب بالا و کارکرد پایین همبستگی دارد. این مسئله نباید کسی را متعجب کند. ضرورتی درک شده که ما را مجبور می کند تا حضور خود در رسانه های اجتماعی را به صورت کامل و به روز رسانی کنیم، می تواند در ما استرس ایجاد کند. پیام هایی از دوستان، تماس های پاسخ داده نشده از همکاران، ایمیل از سایرین، یا حتی برخی از ویس میل ها که از طرف افرادی مانند مادر من که نمی دانند دیگر کسی از آنها استفاده نمی کند، می تواند استرس ایجاد کند. اما زمانی که این اتفاق می افتد، حل کردن مسئله آسان است. اگر قول دادید که هنگام شام با دوستانتان باشید یا پروژه ای را به اتمام برسانید، یا حتی نیاز به استراحت دارید، وسایل مربوط به تکنولوژی را خاموش کنید. این کار به شما کمک می کند اما مشکل را حل نمی کند، چرا که تکنولوژی علت تجربه کردن فومو نیست.فقط یک مرحله قبل از آن است. ما همچنین از تکنولوژی برای کنار آمدن استفاده می کنیم. مثلاً عکس پروفایل خود در فیس بوک را عوض می کنیم، به این امید که افراد بسیاری آن را لایک کنند (دوست داشته باشند). یا حتی به دوستان قدیمی خود پیام می دهیم که سلام، چطوری، خیلی وقته ندیدمت و می دانیم که چقدر به پاسخ آنها نیاز داریم. البته اشتباه نکنید این خیلی خوبه که عکس پروفایلی هزار تا لایک داشته باشد. در واقع خیلی هم خوبه چون حتما عکس خیلی قشنگی هست. اما فقط برای مدت کوتاهی حال خوبی را در شما ایجاد می کند چرا که منبع اصلی ترس از دست دادن شما را در بر نمی گیرد. علت اصلی اینکه ما ترس از دست دادن را تجربه می کنیم این است که با سؤالات بسیار مهمی درگیر هستیم. خب، آیا من به هرچی برسم برای دیگران مهم است؟ آیا من دوست داشتنی هستم؟ آیا خانواده ام مرا دوست دارند؟ دوستانم مرا دوست دارند؟ آیا ارزش دوست داشته شدن را دارم؟ حتی برخی از ما به سؤالاتی ترسناکی فکر می کنیم مانند اینکه آیا من مهم هستم؟ بعضی مواقع حتی ما جواب این سؤالات را نمی دانیم. آیا مهم هستم؟ علت ایجاد احساس ترس از دست دادن همین است. اما من پاسخ مناسبی دارم. ما هیچ وقت نمی توانیم بر ترس از دست دادن غلبه کنیم. خبر خوبیه. مگه نه؟ واقعاً هست. امکان ندارد بتوانیم این ترس ضروری انسان را از بین ببریم. بله، این خبر فوق العاده ایه.
[aparat id=”vyC9z”]
ترس از دست دادن ما را مجبور می کند تا بهتر دوست داشته باشیم، به موفقیت های بهتری دست پیدا کنیم. بیشتر زندگی کنیم. سؤالی که باید بپرسیم این است که چگونه می توانم ترس از دست دادن غلبه کنم؟ سؤال دیگر این است که این ترس چه چیزی را به من می گوید؟ و زمانی که علت تجربه این ترس را بیابیم، می تواند به ما در دستیابی به زندگی کامل تری کمک کند.
ترس از دست دادن زنگ خطر طبیعی ماست و می توانیم از آن برای تصمیم گیری های بهتر استفاده کنیم. ترس از دست دادن خود را درک کنید و آنچه را که شما را شاد می کند انجام دهید. متشکرم.