سایک نیوز به نقل از میگنا: تصمیمگیری مؤثر به بهبود کیفیت زندگی و افزایش اعتماد به نفس کمک میکند.
مهارت تصمیمگیری توانایی انتخاب بهترین گزینه از میان چندین گزینه موجود است. این مهارت شامل تحلیل اطلاعات، ارزیابی پیامدها و در نظر گرفتن ارزشها و اهداف فردی است.
مهارت تصمیمگیری توانایی انتخاب بهترین گزینه از میان چندین گزینه موجود است. این مهارت شامل تحلیل اطلاعات، ارزیابی پیامدها و در نظر گرفتن ارزشها و اهداف فردی است. برای تقویت این مهارت، میتوان از روشهایی مانند جمعآوری دادهها، مشورت با دیگران و استفاده از تکنیکهای حل مسئله بهره برد.
تصمیمگیری مؤثر به بهبود کیفیت زندگی و افزایش اعتماد به نفس کمک میکند.
به عنوان یک مدیر سازمانی یا رهبر یک تیم کاری، شما باید به طور مداوم اقدام به تصمیم گیری کنید. همیشه از شما انتظار می رود بهترین و مناسب ترین تصمیم ها را در سخت ترین شرایط اتخاذ کنید و کمترین اشتباه و تعلل را در این میان داشته باشید.
تصمیم گیری در مورد کسانی که باید جذب سازمان شوند، پروژه هایی که باید به مرحله اجرا درآیند و تصمیم گیری در مورد بودجه سازمان یا تصمیم های روزمره از جمله مواردی هستند که همگی دارای اهمیت و تاثیرگذاری قابل توجه و بلندمدت برای شما و سازمان تحت رهبری تان هستند. اگر یک مدیر تازه کار و کم تجربه باشید و پیش از این کمتر در معرض اتخاذ تصمیم هایی تا این حد مهم و تعیین کننده بوده اید، تصمیم گیری می تواند به چالشی بزرگ و خطرناک برای شما تبدیل شود. خبر خوب این است که هر مدیر تازه کاری می تواند مهارت تصمیم گیری خود را از طریق آموزش دیدن و تمرین عملی بهبود ببخشد و از این طریق تصمیم گیری های خوب و موفقی در موقعیت های دشوار و پیچیده سازمانی داشته باشد.
به طور کلی راه های مختلفی برای بهبود کیفیت تصمیم گیری های مدیران و رهبران وجود دارد که در ادامه به شش مورد از کاربردی ترین و موثرترین آنها اشاره خواهد شد.
تیم های کاری را وارد فرآیند تصمیم گیری کنید
یکی از اشتباهات رایج و خطرناک بین بسیاری از نومدیران این است که فکر می کنند فقط شخص مدیر است که باید تمام تصمیم ها را در درون سازمان بگیرد و سایر افراد نباید و نمی توانند در تصمیم گیری های مهم سازمان مشارکت داشته باشند. اگرچه این خود مدیران هستند که باید تصمیم نهایی را بگیرند و حرف آخر را در سازمان بزنند، اما تمام کارکنان می توانند و باید در این مسیر به مدیران مشاوره دهند و به آنها کمک کنند تا تصمیم های بهتر و مناسب تری بگیرند.
بدون مشارکت فعال کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی به میزان قابل توجهی از کیفیت تصمیم های اتخاذشده کاسته خواهد شد. مثلا اگر یک مدیر بخواهد در مورد راه های جدید افزایش کارآیی و بازدهی فرآیند تولید در شرکت اتخاذ تصمیم کند احتمال اینکه کارکنانی که از نزدیک دستی بر آتش دارند و در خط تولید حضور مستقیم و مستمر دارند بتوانند ایده های بهتری پیشنهاد دهند و در نهایت باعث اتخاذ تصمیم های بهتری در این زمینه شوند بسیار بیشتر خواهد شد.
بنابراین، لازم است که به منظور ایجاد حس تعلق و مالکیت در میان کارکنان به پیشنهادها و ایده پردازی های آنها بها داد و تصمیم هایی را اتخاذ کرد که با مشارکت اکثریت کارکنان شکل گرفته و به مرحله اجرا درمی آید.
مسوولیت های خود را در قبال ذی نفعان سازمان مدنظر داشته باشید
وقتی شما می خواهید تصمیم های بزرگ و مهمی در سازمان تحت رهبری خود بگیرید، باید منافع و خواسته های تمام ذی نفعان سازمان شامل سهامداران، کارکنان، مشتریان و عموم مردم و جامعه را مدنظر داشته باشید. به طور کلی سه نوع مسوولیت بر دوش مدیران قرار دارد که عبارتند از مسوولیت های قانونی، اقتصادی و اخلاقی.
باید توجه داشت هر تصمیمی که در یک سازمان گرفته می شود دارای پیامدهای قانونی و اقتصادی و اخلاقی است و باید قبل از اتخاذ هر تصمیمی به این مسوولیت ها و ملاحظات مرتبط با آنها توجه کامل و کافی داشت.
بعضی از تصمیم هایی که در سازمان ها گرفته می شوند، نه کاملا سفیدند و نه کاملا سیاه. این تصمیم های خاکستری دارای ابعاد مثبت و منفی متفاوتی هستند و اتخاذ آنها بعضی از ذی نفعان را خشنود و برخی دیگر را ناخشنود خواهد ساخت. آنچه ضرورت دارد این است که پیامدهای مثبت یک تصمیم بسیار بیشتر از پیامدهای منفی و زیان بار آن باشد و رضایت تعداد بیشتری از ذی نفعان سازمان را جلب کند.
به استراتژی سازمانی و ارزش ها نیز توجه داشته باشید
تصمیم هایی که در یک سازمان گرفته می شوند باید بر اساس استراتژی ها و چارچوب های کلی ترسیم شده و اهداف بلندمدت سازمان باشند و خطوط قرمز آنجا را زیر پا نگذارند. به عنوان مثال اگر استراتژی اصلی یک شرکت جلب رضایتمندی حداکثری مشتریان باشد، هر گونه تصمیمی مبنی بر کاستن از هزینه های تولید که باعث کاهش کیفیت محصولات یا خدمات شرکت شود تصمیمی مردود و نامناسب تلقی می شود که باید از آن پرهیز کرد و به جای آن باید بر تصمیم گیری هایی تمرکز کرد که برای مشتریان ارزش آفرین باشند و رضایت آنها را به دست آورند.
مهارت های مالی تان را ارتقا دهید
هر تصمیمی که به عنوان یک مدیر در سازمان می گیرید دارای پیامدهای مالی است و صورت های مالی و ترازنامه شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین تقویت مهارت های مالی و آشنایی نسبی با صورت های مالی شرکت از جمله الزاماتی است که مدیران باید به آن توجه داشته باشند و فکر نکنند که این صرفا وظیفه مدیران مالی است که از شرایط حاکم بر صورت های مالی و ترازنامه و سایر اسناد مالی شرکت آگاهی داشته باشند.
به طور کلی سه صورت مالی مرتبط با شرکت ها که مدیران باید نسبت به آنها و وضعیتشان حساس باشند عبارتند از ترازنامه، صورت های درآمدی و صورت وجوه نقد که تسلط نسبی مدیران در مورد آنها می تواند تصویری روشن و دقیق از وضعیت مالی شرکت و نحوه تاثیرگذاری تصمیم های اتخاذشده توسط آنها ارائه دهد.
به تمام داده های موجود در شرکت توجه داشته باشید
وضعیت مالی و داده های مرتبط با صورت های مالی، تنها داده هایی نیستند که مدیران در زمان اتخاذ تصمیم های مهم باید به آن توجه داشته باشند. انواع مختلفی از داده وجود دارد که مدیران در زمان تصمیم گیری باید به آنها توجه کنند.
از جمله مهم ترین داده هایی که مدیران در زمان تصمیم گیری باید بر آنها تمرکز داشته باشند شاخص های کلیدی عملکرد یا KPIs است که شامل موارد کلیدی و بسیار مهمی می شوند و آگاهی از آنها باعث می شود تصمیم های گرفته شده کمترین اثر منفی و بیشترین پیامدهای مثبت را بر بهبود این شاخص ها داشته باشند. علاوه بر این، خروجی حاصل از فعالیت های صورت گرفته در بخش تحقیق و توسعه و بازاریابی شرکت نیز از جمله داده های مفیدی است که مدیران در زمان تصمیم گیری های خود باید به آن توجه ویژه ای داشته باشند.
از سایر مدیران یاد بگیرید
نومدیران هیچ گاه نباید فواید آموختن از سایر مدیران و آگاهی یافتن از ترفندهای مدیریتی آنها را دست کم بگیرند. لازم است آنها از همان آغاز فعالیت مدیریتی شان و حتی قبل از آن، نسبت به حضور فعال در شبکه های تشکیل شده از مدیران اقدام کنند، در گردهمایی های حضوری و آنلاین مدیران حاضر باشند، از تجربیات مدیران باسابقه و مجرب نهایت استفاده را ببرند و به هیچ عنوان خود را بی نیاز از یادگیری و ایده گرفتن از سایر مدیران ندانند.