سایک نیوز به نقل از ایسنا: یک روانشناس خانواده با ارائه راهکارهایی برای کنترل خشم و جلوگیری از پرخاشگری، گفت: با جامعهای روبرو هستیم که پرخاش، تهدید و نادیدهانگاری در آن جواب نمیدهد، ایجاد فضای همدلانه و مسئولانه در عین انتقادپذیری و راهاندازهای درک هیجانی(هوش) بسیار ضرورت دارد و مصادیق پرخاشگری را در جامعه کاهش میدهد.
مژده ارشادی در خصوص علل ایجاد خشم در افراد و راهکارهای پیشگیری از خشونت و پرخاشگری در زمان عصبانیت، اظهار کرد: ایران جزو کشورهای جهان سوم محسوب میشود، به همین علت در حال گذر از سنتهای دیرینه و حرکت به سمت تکنولوژی هستیم، مردم نیاز دارند که بهصورت مداوم اطلاعات خود را بهروز کنند و در معرض هجمهای عظیم از اطلاعات قرار دارند.
وی با بیان اینکه طبق آمار ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی خشونت در جهان افزایش پیدا کرده است، گفت: طرح سنجش کنترل خشم توسط مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شد که در ۳۱ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی در مقابل رفتارهای پرخاشگرانه، رفتار متقابل دارند.
ارشادی با اشاره به اینکه در حال تبدیل شدن به یک جامعه خشمگین هستیم، عنوان کرد: خشم یک واکنش غریزی در انسان محسوب میشود، خشم همیشه چیز بدی نیست، بلکه مسیری است برای ابزار ناراحتی و هر فردی ناراحتی خود را بهگونهای بیان میکند، برای مثال نوزاد ناراحتی خود را با گریه به اطرافیان نشان میدهد.
وقتی بزرگ میشویم در مقابل خواستهها “نه” میگوییم و “نه” میشنویم و این مسئله واکنشهای درد گونهای را دارد که وقتی آن را ابزار میکنیم به نحوه ابراز آن خشم میگوییم، خشم همیشه ناسالم نیست و کارکردهای سالم نیز دارد، ابراز رنج و ناراحتی، یعنی فرد بهدنبال حفظ بقا است و میخواهیم مشکل بهوجود آمده را حل کنیم.
وقتی درد و رنجی از طریق آسیب زدن به خود و دیگران ابراز میشود، آن را پرخاشگری مینامیم، این روش منجر به حل مسئله نمیشود، بلکه آن را پیچیدهتر میکند، ابراز ناسالم خشم مصادیق بسیاری در جامعه دارد، متاسفانه گاهی مشاهده میشود اگر نسبت به موضوعی با آرامش اعتراض کنیم، کسی توجه نمیکند، اما اگر کسی شروع به پرخاشگری کند، تمام توجهها به سمت او جلب میشود و ما را به سمت یادگیری خشونت سوق میدهد.
ارشادی با اشاره به مظاهر خشونت در جامعه، توضیح داد: رفتارهایی بیاحترامی، فحاشی، تهمت، تنه زدن در خیابان، تهدید و … نشان از اختلال روان دارد، در جامعهای قرار داریم که افسردگی در آن در حال افزایش است و از مرز هشدار عبور کرده است، افراد در معرض استرسهای شدید و اختلالات شخصیتی و روانپریشی و اختلالات دو قطبی هستند و باید آمادگی داشته باشیم که خود را حفظ کنیم.
انواع خشونت شامل جسمی(کتک زدن)، خشونت روانی( تحقیر کردن) و آسیب به خود( مثلا رژیم غذایی سخت) است که باید خشونت اقتصادی را نیز به آن وارد کنیم، ناعدالتی که در طبقات مختلف جامعه وجود دارد، خشونت اقتصادی را در پی دارد، تورم، مالیات سنگین، رشوه، اخاذی، ربا، ورود به حیطه خصوصی افراد از مصادیق مشکلات که افراد را به سمت خشونت سوق میدهد.
وی با تاکید بر اینکه برخی خشونت و پرخاشگری را نوعی افتخار بهویژه در بین آقایان میدانند، تصریح کرد: این را نوعی مردانگی و غیرت میدانند، وقتی خشم را تجربه میکنید و به شما را به سمت پرخاشگری میبرد، احساس حقارت به شما دست میدهد و این مسئله مهم است، یعنی اگر احساس کرامت کنید به سمت خشونت و پرخاشگری نمیروید، ولی اگر احساس کنید که تحقیر شدهاید و مورد بیتوجهی قرار گرفتهاید، میخواهید خود را نشان دهید و فرد را موظف کنید که با شما با احترام رفتار کند.
ارشادی با اشاره به اینکه طبق آمار ارائه شده از سوی مراجع انتظامی سن سارقان بسیار کاهش یافته است، خاطرنشان کرد: اعلام میکنند که خشونت خانگی، نزاع خیابانی، طلاق، اختلافات مالی خانوادگی افزایش پیدا کرده است و نشان میدهد که پرخاشگری را در جامعه بیشتر کردهایم، برخی کارشناسان معتقدند کنترل اجتماعی کاهش پیدا کرده است و همین مسئله موجب شده تا شاهد افزایش پرخاشگری در جامعه باشیم.
تعداد نیروهای انتظامی، قوه قضائیه و قوه قهریه افزایش پیدا کرده است و مجازاتهایی که برای متخلفان در نظر گرفته میشود، بازدارندگی لازم ندارد، بخششها، تعدیل مجازات و مجازاتهای جایگزین حبس برای افرادی که بار اول مرتکب جرم شدهاند استفاده میشود که القا میکند ممکن است برای هر کسی یکبار اتفاق بیفتد و این موجب میشود که خطا تکرار شود و فردی که مورد هجمه واقع شده در دفعه بعد ترجیح میدهد برای احقاق حق خود شخصا وارد عمل شود.
وی با تاکید بر اینکه باید پشت اقدامات در جامعه اهداف صادقانه وجود داشته باشد، تصریح کرد: مردم همواره منتظرند که مورد سوء استفاده قرار بگیرند، همین موجب شده تا مردم پرخاشگر و عصبی شوند، بیتوجهی به موضوعاتی مانند شایستهسالاری، تشویق، توجه و سرکوب احساسات موجب شده تا آرامش روانی و اعتماد در جامعه مخدوش شود.
وقتی بحث کنترل خشم در جامعه مطرح میشود، یعنی به فرد میگوییم “عصبی نشو” و این مصداق سرکوب احساس است و فرد تا یک نقطهای میتواند این مسئله را تحمل کند و از یک جایی به بعد شاهد سرریز احساسات و خشونت خواهیم بود.
وقتی در حال تجربه خشم و ناکامی هستیم، آنگاه منطق به هم میریزد و هورمونهایی در بدن ترشح میشود که بدن را برای فعالیتهای خشونتآمیز فراهم میکند.
وی با ارائه راهکارهایی برای کنترل خشم و جلوگیری از پرخاشگری، خاطرنشان کرد: با جامعهای روبرو هستیم که پرخاش، تهدید و نادیدهانگاری در آن جواب نمیدهد، ایجاد فضای همدلانه و مسئولانه در عین انتقادپذیری و راهاندازهای درک هیجانی(هوش) بسیار ضرورت دارد و مصادیق پرخاشگری را در جامعه کاهش میدهد.
باید عدالت در جامعه ترویج شود، مصادیق ناعدالتی موجب میشود فرد احساس پوچی داشته باشد، احساسات افراد برای کنترل خشم نباید سرکوب شود، همچنین فضاهای امن برای بروز خشم باید فراهم شود، اگر مهارت فرد به درستی هدایت شود، میتواند برای جامعه موثر باشد، ظرفیتها باید دیده شود و اگر نمیتوانیم پاسخگو باشیم، وجود فرد را نفی نکنیم.
نقاط ضعف در جامعه دیده میشود، اما تا زمان ایجاد بحران آن را نادیده میگیریم و سپس با سرکوب درصدد آرام کردن جو هستیم، این رویه کاملا اشتباه است، باید حس ارزشمندی به فرد جامعه داده شود تا بتواند سختیها را تحمل کند.