سایک نیوز به نقل از ایسنا: «دوست ندارم منتظر بمونم روز مرگم فرا برسه، دوست دارم هر وقت زندگی برام تموم شد، خودکشی کنم»؛ این یکی از جملات دراماتیکی است که پس از رسانهای شدن خبر خودکشی افراد شناخته شده، از سوی کاربران در فضای مجازی منتشر می شود؛ جملاتی که بیانگر به صدا درآمدن آژیر قهرمان سازی از فردی که خودکشی کرده و شجاعانه دانستن این اقدام و زیبا جلوه دادن نفس خودکشی با عنوان «مرگ خودخواسته» است حال آنکه به نظر می رسد مسئولان باید اینبار جدیتر به این آژیر توجه کنند.
خودکشی پدیده ای چند عاملی است و می توان گفت شاید علت اصلی چنین مرگی هیچگاه مشخص نشود اما آنچه واضح است تاثیر عوامل اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی و حتی اقتصادی بر افزایش احتمال اقدام به خودکشی است.
از سوی دیگر آمار مربوط به اقدام به خودکشی در برابر آمار مربوط به مرگ در اثر خودکشی اهمیت بیشتری دارد چراکه ابهام دقیقا در همان لحظه ای است که فرد دست به اقدام خودکشی می زند.
طبق آمارهای موجود مبتنی بر دادههای پزشکی قانونی طی سالیان ۸۰ تا ۹۸، سه استان ایلام، کرمانشاه و سپس لرستان بالاترین میانگین نرخ خودکشی منجر به مرگ و سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و یزد کمترین میانگین خودکشی منجر به مرگ را در کشور داشتهاند.
میزان خودکشی در تهران، آذربایجان شرقی، اردبیل، اصفهان، فارس، قزوین، قم، مرکزی، مازندران و گیلان طی بازه زمانی یاد شده روند افزایشی داشته و در مقابل نیز روشهای بسیار خشن خودکشی مثل خودسوزی و استفاده از سلاح گرم و… روند کاهشی به خود گرفته است.
جامعه شناسان خودکشی را تجلی فیزیکی مرگ روانی فرد می دانند و از آنجا که انسان ابتدا به لحاظ روانی میمیرد و سپس مرگ جسمی پدیدار میشود؛ قبل از مرگ جسمی نیز مرگ در جامعه، مرگ در فرهنگ و مرگ در اخلاق رخ داده است که انسانی دست به خودکشی میزند.
«خودکشی» یا «مرگ خودخواسته»؟
اما هربار با رسانهای شدن خبر خودکشی چهره های شناخته شده، در کنار موج غم و اندوه روانی برای مخاطبان، تصوری نیز ایجاد می شود که این اتفاق اقدامی اعتراضی و شجاعانه بود و چه ایرادی دارد افراد مرگ خود را انتخاب کنند؟. در این بین گاهی نیز با تغییر عنوان خودکشی به «مرگ خودخواسته» شرایط به اشتباه دراماتیک هم می شود.
پس از رسانهای شدن خبر خودکشی کیومرث پور احمد نیز شاهد انتشار چنین جملاتی در فضای مجازی بودیم. با این حال فارغ از اینکه در چنین مواقعی باید شرایط بحرانی که افراد را به سمت خودکشی سوق داده و نه خود فرد را زیر ذره بین نقد قرار داد اما نباید فراموش کرد که خودکشی مساله ای مسری و آموختنی است و قهرمان سازی در این مسائل به افزایش آمار آن کمک کرده و شرایط را بدتر می کند.
خطر خودکشی و افسردگی متعلق به همگان است
دکتر امیر حسین جلالی، روانپزشک و رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران در گفت و گو با ایسنا و در پاسخ به این سوال که از منظر روانپزشکی چه می شود یک فرد در سن ۷۴ سالگی و با داشتن یک کارنامه درخشان حرفهای تصمیم به خودکشی می گیرد؟ اظهار کرد: اساسا در دنیا و در ایران دو گروه سنی سالمندان و نوجوانان در معرض خطر خودکشی قرار دارند. بنابراین بر خلاف تصورات، سالمندی یک فاکتور خطر خودکشی است چراکه معمولا این دوره سنی با تنهایی، مرگ همسر، رفتن فرزندان، بیماری و محدودیتهای حاصل از کهولت سن، انزوا و از دست دادن برخی ظرفیتهای فعالیت اجتماعی همراه است. بنابراین اتفاقا در این دوره سنی باید بیشتر نگران خودکشی باشیم.
وی ادامه داد: یک تصور نا به جایی نیز وجود دارد که افراد تصور می کنند ممکن است عقاید یا باورهای روشن فکرانه یا دستاوردهای علمی و… ما ممکن است ما را ازخودکشی دور کند. این در حالی است که خودکشی و افسردگی هیچ مرز و جغرافیایی نمیشناسد. هر فردی در هر سن و با هر جایگاهی ممکن است به نقطه ای برسد که در زندگی هدفی نداشته و آیندهای برای خود متصور نباشد. درواقع خطر اقدام به افسردگی در افرادی که افسرده هستند و یا عوامل خطر دیگر نظیر اختلالات روانشناختی، اعتیاد و… را نیز داشته باشند بیشتر می شود اما به طور کلی خطر خودکشی و افسردگی متعلق به همگان است.
خودکشی را دراماتیک نکنیم!
این روانپزشک با تاکید بر اینکه خودکشی عامل چند وجهی است، توضیح داد: همواره گفته می شود که بهتر است از گمانه زنی درباره خودکشی پرهیز کنیم. علت آن این است که ممکن است خودکشی افراد به عوامل دم دستی اجتماعی یا نوعی کنش سیاسی، اجتماعی، اعتراضی و… ارتباط داده شود اما باید از این امر پرهیز کرد. نباید خودکشی را دراماتیک و تک بعدی نشان داد. از سوی دیگر نباید خودکشی را به طور خطی به عوامل اجتماعی، سیاسی یا کنش اعتراضی پیوند زد.
جلالی تاکید کرد: حتی اگر بگوییم شخص به شکل اعتراضی و سیاسی دست به خودکشی زده است و این حرف درست هم باشد اما بیان این مساله به این شکل در رسانهها میتواند برای کسانی که آسیب پذیر هستند خطر جدی به همراه داشته باشد. این جا کنش سیاسی و آزادی بیان موقوف به جسم و جان آدم ها است. جسم و جان آدم ها ارزش بالاتری است و ما باید این ارزش بالاتر را مبنا قرار دهیم.
تصور «خودکشی اقدامی شجاعانه»؛ نشانه های اجتماعی که باید مسئولین جدی بگیرند!
وی در پاسخ به این سوال که طی چند روز اخیر شاهد بودیم برخی کاربران در شبکه های مجازی از خودکشی به عنوان اقدامی شجاعانه برای پایان دادن به زندگی که برایشان مفهومی ندارد یاد می کردند، خاطر نشان کرد: به نظرم این کامنت ها را باید سیاست گذاران بخوانند. مردم را نمیتوان سرزنش کرد. اگر وضعیت اجتماعی به نحوه دیگری بود ممکن بود سوی صحبت من با مردم می بود، اما در حال حاضر این نظرات را باید نشانه در نظر گرفت. ما کسی که تب دار است را سرزنش نمیکنیم. اگر غذا یا هوای مسموم این تب را ایجاد کرده باشد باید عامل ایجاد را سرزنش کنیم. سیاست گذاران باید این نظرات را دقیق بخوانند که چرا مردم جامعهای که جزو تاب آورترین مردم هستند این نظرات را دارند. وقتی مردم به این نتیجه میرسند که مرگ از هر چیزی بهتر است و بزدلی آنها باعث می شود این انتخاب را نکنند، این تصور یک نشانه اجتماعی است. امیدواریم هیچ کس به این تصور توجه و اقدام به خودکشی نکند و اگر در مدیریت این افکار ناتوان هستند حتما برای رفع آن کمک بگیرند اما سیاست گذاران باید این نظرات را بخوانند. جامعه نیاز به افق گشایی دارد و باید آینده را به مردم نشان داد که باور کنند.
ذهنیتی که افراد را به خودکشی سوق می دهد؛ احساس دورافتادگی و عدم تعلق اجتماعی
به گفته رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران طی سال های اخیر تمرکز متخصصان بر این بوده است که چه ذهنیتی افراد را به سمت خودکشی سوق می دهد.
جلالی توضیح داد: یکی از دیدگاه ها معتقد است که وقتی فردی احساس تعلق اجتماعی نکند، احساس دور افتادگی داشته باشد و بنا به هر دلیلی احساس کند در زندگی هدف، دورنما و عاملیتی ندارد و نمیتواند روی زندگی خود تاثیر بگذارد؛ اقدام به خودکشی می کند. اما سوال اینجاست آیا هر کسی این حالت را پیدا کند، خودکشی میکند؟ف خیر. درواقع عوامل خطر هستند که میتواند افراد را به این سمت سوق دهد. افسردگی، بیماری های جدی روانی و مصرف مواد از جمله عواملی هستند که افراد را به سمت خودکشی هل می دهند چراکه تابع عوامل اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و زیست شناختی رخ میدهد. طبیعتا در وضعیت کنونی ایران، افزایش خودکشی باید به عوامل اجتماعی و نه زیستی نسبت داده شود.
به گفته وی، اصولا در دنیا زنان دیرتر اقدام به خودکشی میکند و مردان بیشتر در اثر خودکشی میمیرند. همچنین مردان روشهای سخت تر، دردناک تر و تهدید کنندهتری را برای خودکشی استفاده میکنند.
این روانپزشک افزود: در دنیا شناخته شده است که زنان در افسردگی بهتر کمک میگیرند. درواقع در سطح جهانی خانمها هم به وضعیت هیجانی خود آگاهی بیشتری دارند و بهتر تشخصی میدهند حالشان غیر عادی و نیازمند ارزیابی است. در نتیجه گشودگی زنان در دریافت کمک از مردان بیشتر است. حتی مراجعه کنندگان زن کلینیکهای روانپزشکی و روان درمانی چند برابر مردان است.
۵۰ درصد افسردگیها «ماسکه» است.
جلالی با بیان اینکه ۵۰ درصد افسردگی ها «ماسکه» است، ادامه داد: به این معنا که فرد لباس خوب پوشیده، غمی در چهرهاش نشان داده نمی شود اما ما از دل کسی خبر نداریم. آدمها میتوانند ناامید شوند و خودکشی کنند. باید تشویق کنیم افراد اگر ناامید شدند با کسی مثل یک دوست یا اعضای خانواده حرف بزنند. از سوی دیگر نباید مراقبت از خانواده افرادی که خودکشی کردهاند را نیز فراموش کرد. گاهی مداخلات ساده مثل یک گفت و گوی نیم ساعته می تواند جان یک فرد را نجات دهد.
نرخ خودکشی در کشور؛ ۷ در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت
وی در ادامه با بیان اینکه شاخص ایران برای آمار گیری درباره وضعیت خودکشی تعداد مرگی است که به ازای ۱۰۰ هزار نفر رخ می دهد، درباره آمار خودکشی در ایران هشدار داد.
سند ملی پیشگیری از خودکشی و تکالیفی که شاید به خوبی اجرا نمی شوند.
این روانپزشک در بخش دیگر سخنان خود به تدوین سند ملی پیشگیری از خودکشی نیز اشاره کرد و گفت: توجه به خودکشی به عنوان یک مساله سلامت عمومی در کشور آنقدر اهمیت دارد که سازمان اجتماعی کشور و وزارت کشور متولی تدوین سند ملی پیشگیری از خودکشی شدند و چند سال پیش این سند انتشار پیدا کرد. خودکشی از موضوعاتی است که در سیاست گذاریهای سازمان بهداشت جهانی جایگاه دارد. سازمان جهانی بهداشت کشورها را دسته بندی کرده و بسته به وضعیت اقتصاد، توسعه یافتگی و فرهنگ محلی و… هر کشور توصیههایی را داشته است. ایران هم با استفاده از آنها و با تکیه بر آمار و ارقام در این سند تکلیفهایی را برای دستگاه های مختلف معین کرده است. در این سند مداخلات معین و تکلیف دستگاهها و شیوه پایش و ارزیابی فعالیتها تا رسیدن به کاهش آمار خودکشی در ایران مشخص شده است. این سند یک سند همکاری بین بخشی است اما شاید آنطور که باید و شاید این سند اجرا نشده باشد.
رسانهها درباره خودکشی «گشوده» حرف بزنند.
جلالی با بیان اینکه درباره خودکشی باید گشوده حرف زد، اظهار کرد: رسانهها باید مردم را تشویق کنند تا اگر افکار خودکشی دارند بی پروا این افکار را با دوستان، خانواده و متخصصان در میان بگذارند. درواقع حرف زدن درباره خودکشی را باید در دستور قرار داد اما در عین حال نباید فراموش کرد که از نظر جهانی این امر تایید شده است که انتشار اخبار پیرامون خودکشی در جامعه میتواند احتمال افزایش خودکشی را دست کم در بین گروه های آسیب پدیر بیشتر کند.
هشدار درباره احتمال افزایش خودکشی؛ نظام سلامت کشور خود را به «ندیدن» نزند!
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران با بیان اینکه آگاه سازی مردم از طریق انتشار مطالبی درباره خودکشی در رسانه منجر به افزایش مراجعه مردم به کلینیک های درمانی برای درمان مشکلات روانشناختی شده است، تصریح کرد: روانپزشک نمی تواند در دفتر کارش بنشیند و آموزش دهد. این رسانه است که باید به این موضوع بپردازد و مردم را آگاه کند. اگر از امروز به فکر آگاه سازی مردم در باب خودکشی نباشیم شک نکنید که در سال جاری قطعا می توانیم شاهد افزایش قابل توجه و معنا دار خودکشی باشیم. ما نمیتوانیم عوامل زیر بنایی خودکشی را تغییر دهیم اما با آگاه رسانی و افزایش سرویسها می توانیم به کاهش خودکشی کمک کنیم. در زمینه خودکشی نظام سلامت کشور نوعی غفلت و خود را به ندیدن زدن در پیش گرفته است اما باید نسبت به این مساله جدی تر برخورد کند.
این روانپزشک در پایان سخنان خود درباره نحوه انتشار اخبار خودکشی در رسانهها نیز توصیه کرد: روش خودکشی را نباید بیان کرد. خبر خودکشی را در صفحه اول خبرگزاری و روزنامه نباید قرار داد. با فونت درشت نباید نوشته نشود. در اخبار خودکشی نباید قهرمان پردازی شود و نباید دراماتیک باشد. خودکشی را نباید به یک تک عامل نسبت داد و حتما روشهای کمک گرفتن برای افرادی که افکار خودکشی یا احساسات مشابه دارند را باید در انتهای خبر درج کرد. در انتشار خبر خودکشی آقای پوراحمد حتی برخی رسانههای خارج از ایران نسبت به رسانه های داخلی بهتر عمل کردند و این نکات را رعایت کردند. حتما در خبر خودکشی باید یک تحلیل کارشناسانه از مساله ارائه داد.