ابتدا او را درک کنید و بعد توقع درک شدن داشته باشید. یکی از مشکلاتی که نوجوانان دارند تصویری است که از بزرگسالان در ذهن خود ساخته اند. آنها فکر می کنند همواره در تعارض با والدین قرار دارند. حتی اگر والدین، معلمین و یا مدیر مدرسه با آنها موافق باشند، آنها ارتباط خود را با حالتی تدافعی آغاز می کنند. در ذهن آنها، فکری منفی مانند “آنها نمی فهمند”، “آنها تأیید نمی کنند” و یا “آنها ناراحت می شوند” یا افکاری از این دست؛ وجود دارد. این افکار سبب می شود تا آنها با کوته نظری به قضایا نگاه کنند.
اگر می خواهید فرزند شما از این افکار دور شود از جمله “من درکت می کنم یا من متوجه هستم” در ارتباط با او استفاده کنید. نیازی نیست که حتماً با او موافق باشید تا بتوانید او را درک کنید. استفاده از این جملات سبب می شود تا بتوانید تفاوت بین درک شدن و موافق بودن را متوجه شده و بتوانید به احساسات، افکار و ایده های فرزند خود احترام بگذارید. این احترام مانند بومرنگ به سمت شما برمیگردد. اگر زمانی که با فرزند خود اختلاف نظر دارید دشوار است که از این جمله استفاده کنید می توانید بگویید “می فهمم که تو این مسئله را اینگونه می بینی/ در موردش احساس داری و می فهمی.” بعد از مدتی، فرزند شما متوجه خواهد شد که شما در جنگ با او نیستید.
زمانی که فکری را با او در جریان می گذارید، مسئولیت آن را بپذیرید. اگر مشکلی پیش آمد، از خود بپرسید ” چگونه می توانم آن را با او در جریان بگذارم بدون اینکه او را مقصر بدانم؟” این شما هستید که باید روش های فرزندپروری خود را با فرزندتان هماهنگ کنید.
سوال بپرسید.
استفاده از سوالات سقراطی در ارتباط با فرزندتان می تواند بسیار کمک کننده باشد. وقتی که به فرزند خود می گویید که چه کاری باید انجام دهد، به افکار، احساسات و ایده هایش در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهد، احترام نمی گذارید. زمانی که می خواهید او را قانع کنید که کاری را انجام دهد، بهتر است از آنها سوال بپرسید به جای آنکه به آنها بگویید چه کاری انجام دهند.
به جای استتفاده از این جمله “خب برو بهش بگو چه احساسی داری” از او بپرسید “نظرت در مورد اینکه بهش بگی چه احساسی داری چیه؟” یا “در مورد ثبت نام برای کلاس های بعدازظهر نظرت چیه؟” بهتر از این است که از این جمله استفاده شود “من فکر می کنم تو باید کلاس های بعد از ظهر رو ثبت نام کنی”.
استفاده از این جمله “در مورد نمره ای که برای درس ریاضیت گرفتی نظرت چیه؟” خیلی بهتر از این است که از این جملات استفاده کنید “من اصلاً از نمره ای که برای درس ریاضیت گرفتی راضی نیستم” و یا “من این همه کار نمی کنم که تو با این نمره بیای خونه”. وقتی سوال می پرسید می توانید به نوجوان خود حق انتخاب دهید. از طرفی با سوال پرسیدن می توانید درسی بزرگ به او بدهید و آن مسئولیت پذیری است.
اگر سوال پرسیدن برای شما سخت است، بنشینید و آنچه که می خواهید با فرزند خود در میان بگذارید را بنویسید، سپس آنها را به سوال تبدیل کنید. اینجاست که متوجه می شوید تا چه حد پرسیدن سوال لحن صحبت را از جنگ به یک محیط پشتیبان کننده و مشوق تبدیل می کند.
رفتار خوب او را تشویق کنید.
پاداش دادن سریع تر از تنبیه در جهت افزایش رفتارهای مثبت عمل می کند و محیط شادتری را به وجود می آورد. زمانی که فرزند شما کاری را که شما توقع نداشتید انجام داده و در عین حال باز هم از توجه شما برخوردار می شود، آنهم به شکل تنبیه، همچنان توجه شما را دارد. کارهای ناپسند بهتر است که نادیده گرفته شوند. در عوض بهتر است زمانی که کار خوبی انجام می دهد تمام توجه شما را داشته باشد.
به جای اینکه نوجوان خود را به علت نمره پایین تنبیه کنید، زمانی که نمره بالایی می گیرد او را تشویق کنید یا جشن بگیرید. در مقابل اینکه فرزند خود را از بیرون رفتن با دوستانش محروم کنید به خاطر کاری که انجام داده، سعی کنید به دنبال مواقعی باشید که او مسئولیت پذیر بوده و در کارها مشارکت می کند، با کلماتی محبت آمیز، تماس فیزیکی و یا لبخند او را تشویق کنید.
به جای اینکه پرداخت هزینه قبض موبایلش را متوقف کنید چون از حد تعیین شده گذشته است، زمانی که با توجه به حد درنظر گرفته شده با تلفن خود صحبت می کند به او پاداش دهید.
زمانی که کاری که انجام داده است مورد پسند شما نیست، به جای اینکه عصبانی شده و با او صحبت نکنید، هنگامی که کار منا سب انجام داده او را به سینما ببرید.
بسیاری از مواقع زمانی که صحبت از پاداش می شود، برخی از والدین فکر می کنند منظور پاداش هایی مادی و یا گرفتن کادوهای گران قیمت است، اما پاداش می تواند وقت گذاشتن برای او، کلمه ای زیبا و محبت آمیز، پختن غذای مورد علاقه آنها، کارتی مخفی، سپری کردن زمانی با یکدیگر، در آغوش گرفتن و یا کمک و راهنمایی زمانی که نیاز دارد باشد. نیازی نیست برای او ماشین بخرید زمانی که دبیرستان خود را به اتمام رسانده است (البته اگر از نظر مادی مشکلی ندارید می تواند هدیه ای عالی باشد!).
به درخواست نوجوان خود پاسخ مثبت دهید.
یکی از مشکلات عمده نوجوانان این است که والدین آنها همواره از “نه” استفاده می کنند. ممکن است برخی والدین این تصور را داشته باشند که اگر واقعا فرزندم این درخواست را داشته باشد برای به دست آوردنش می جنگد. اما برخی مواقع فرزند شما دیگر انرژی برای جنگیدن با شما ندارد. نوجوانان با مسائل گوناگونی روبرو هستند که جنگیدن در خانه نیز می تواند آنها را غیر قابل تحمل کند.
به عنوان والد، شما باید بتوانید حیطه خود را مشخص کنید. اگر به هر آنچه که او درخواست می کند نه بگویید، دیواری از سکوت را بین خود و فرزندتان ایجاد می کنید که ارتباطات مثبت شما را کاهش می دهد. اگر می خواهد کفش جدیدی بگیرد به او بگویید “باشه، اما یکم بهم فرصت بده.”
اگر می خواهد جایی برود و شما در مورد آن مطمئن نیستید، به او بگویید “در موردش فکر می کنم” و در نهایت اگر با مسئله مشکلی نداشتید بگویید “در موردش فکر کردم و به نظرم مشکلی نداره”.
مراقب باشید که تأیید شما شرطی نباشد، مانند “می توانی بروی اما به یک شرط…”. این دقیقاً به این معناست که “آره اما نه” که می تواند در مقابل شما مورد استفاده قرار بگیرد. می توانید به او با بله پاسخ بگویید اما در عین حال نگرانی خود را نیز بیان کنید.
کلمات “لطفاً” و “خواهش می کنم” را هرگز فراموش نکنید. چرا که معجزه می کنند!
اگر می خواهید فرزندتان با احترام با شما برخورد کند، با آنها با احترام برخورد کنید. نوجوانانی با اخلاقیات خوب معمولاً موفق تر از نوجوانان بی ادب هستند. دوستان، معلم ها، مدیر ها و سایر بزرگسالان برخورد بهتری با آنها خواهند داشت زمانی که مؤدب باشند. اگر می خواهید این اتفاق بیفتد، سعی کنید تا جایی که می توانید از کلمات “خواهش می کنم” و یا “لطفاً” استفاده کنید. یادگرفتن زبان قدردانی و استفاده از آن، سبب می شود تا دیگران نیز با همین زبان با آنها سخن گویند.
به فرزند خود یادآوری کنید که تا چه آنها را دوست دارید.
عشق همان چیزی است که همه ما به آن نیاز داریم. بسیاری از والدین می گویند “خب معلوم است که او را دوست دارم” اما فراموش می کنند که شنیدن این کلمات بسیار شیرین است. هرگونه ابراز احساسات مثبتی به ما اعتماد به نفس می دهد؛ اعتماد به روابط، اعتماد به خود و اعتماد به اطراف و دنیای بیرونی.
سخنان محبت آمیز خود را هر روز بشمارید. متأسفانه تماس های فیزیکی از جمله در آغوش گرفتن در دوران نوجوانی به حداقل می رسد در صورتی که ما همگی دوست داریم دوست داشتنی بوده و در آغوش گرفته شویم.
می توانید از این جملات برای قدردانی استفاده کنید:
- من به داشتن فرزندی مثل تو افتخار می کنم.
- دوستت دارم.
- تو فرشته زندگی من هستی.
- بهترین فرزند روی زمین هستی.
- به من هدیه ای داده شده و آن هدیه تو هستی.
نوجوان خود را تشویق کنید.
نیازی به گفتن این جمله نیست که زندگی نوجوانان بسیار دشوار است. کنجکاوی در کودکی برای به تجربه در آوردن چیزهای تازه جزو غریزه ذاتی این دوران است. متأسفانه کودکان هر چه بزرگ تر می شوند، انگیزه لازم برای انجام کارهای جدید را ازدست می دهند. شکست در تجربه های جدید می تواند آنها را ناامید کند. بنابراین زمانی که به دوران نوجوانی می رسند به علت تجربه های شکست خورده قبلی چندان تمایلی به انجام فعالیت هایی که در ابتدا دشوار به نظر می رسد ندارند.
اینجا جایی است که والدین می توانند بسیار مفید باشند. فرزند خود را تشویق کنید تا یک بار دیگر امتحان کند. باری دیگر کمی سختی را تحمل کرده و یا شیوه خود را تغییر دهد. به آنها بیاموزید که ممکن است ندانید پاسخ آن مسئله یا مشکل فعلی چیست اما اینکه در قبال آن کاری انجام ندهند نیز باعث نمی شود که پاسخ را دریافت کنند. به آنها یاد دهید که مهم فرایندی است که در طی آن به دنبال پاسخ می گردند و خود پاسخ چندان اهمیتی ندارد.
نوجوان خود را مورد تعریف و تمجید قرار دهید.
هر فردی از تعریف و تمجید خوشنود می شود. اگرچه همگی نیاز داریم تا ظرف قدردانی مان پر شود، اما دوست داریم بسیاری از مواقع از دیگران نیز کمک بگیریم. شنیدن اینکه او خوب، عالی، موفق، مراقب، مسئول و … است می تواند بسیار خوشنود کننده باشد.
بسیار مهم است که نکات مثبت شخصیت او را یاداوری کنید تا آنها بتوانند این نقاط قوت را در درون خود ببینند. برخی از تعریف و تمجید ها می توانند بسیار مؤثر واقع شوند. فراموش نکنید که هر روز فرزند خود را مورد تمجید قرار دهید. قبل از اینکه به خواب روید، از خود بپرسید آیا به فرزندم گفتم که او را دوست دارم و یا امروز به ظرف تعریف و تمجیدش چیزی اضافه کردم؟
هیچ وقت دیر نیست، حتی اگر آنها بسیار خواب آلود بوده و نمی توانید با آنها صحبت کنید می توانید برایشان یادداشت بگذارید تا صبح بعد از خواب آن را مشاهده کنند.
https://www.psychologytoday.com