یک روانشناس بالینی با اشاره به تفاوتهای بحران کرونا نسبت به سایر بحرانهایی که تا به امروز بشر با آنها دست و پنجه نرم کرده است، با تاکید بر اینکه انسان موجودی «زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی» است، مداخلات ضروری برای کاهش آسیبهای روانشناختی در این دوره را تشریح کرد.
دکتر حسین ابراهیمی مقدم دانشیار روانشناسی در رابطه با ماهیت بحران کرونا از منظر روان شناختی، اظهار کرد: بحرانها و به طور کلی استرس ناشی از آن سبک زندگی فرد را از حالت روزمره و متداول خود خارج میکند. برخی از استرسها مانند ازدواج، موفقیت شغلی یا تحصیلی مثبت بوده و برخی مثل سیل و زلزله و همین بحران شیوع کرونا منفی محسوب میشوند.
وی با بیان اینکه سبک زندگی از حالت گذشته خود تغییر یافته و در دستاندازی افتاده که ممکن است در آینده به سمت مثبت و یا منفی پیش برود، مطرح کرد: بنابراین باید تا جای ممکن کارهایی را انجام دهیم که حال ما را بهتر کند.
ضرورت افزایش ظرفیت روانشناختی جامعه در زمان بحران
وی با بیان اینکه بحران کرونا به عنوان یک استرس بزرگ بروی زندگی ما تاثیر گذاشته و تمام جامعه را دربرگرفته، خاطرنشان کرد: جامعه در این شرایط از نظر اقتصادی و روانی دچار معضل شده و در این شرایط ممکن است افراد احساسات منفی را به یکدیگر منتقل کرده و به عبارتی حال هم را بد و بدتر کنند.
وی بحرانها را به ظرف آبی تشبیه کرد که زیر شیر آب قرار گرفته و ظرفیت پر شدن آن به عوامل مختلفی مثل حجم ظرف و میزان ریزش قطرات آب بستگی دارد، گفت: بحران کرونا از وضعیت قطره قطره عبور کرده و گویی شیر آب باز است، اگر ظرف کوچک باشد به زودی سر ریز خواهد شد، بنابراین باید همزمان با کنترل بحران، ظرفیت روانشناختی خود را افزایش دهیم.
تفاوت بحران کرونا با سایر بحرانها
ابراهیمی مقدم احساس و انتظار دریافت کمک از افراد و مراکز مختلف را یکی از تفاوتهای بین بحران کرونا با سایر بحرانها عنوان کرد و گفت: در زمان سیل و زلزله این ذهنیت وجود دارد که از جاهای دیگر به کمک ما میآیند و یا بحران ایجاد شده در زمان مشخصی به پایان میرسد، اما در بحران کرونا به دنبال همه گیری و شیوع بیماری در تمام نقاط جهان، امید دریافت کمک از جاهای دیگر کاهش مییابد.
وی ادامه داد: در اغلب بحرانها مدیریت شخصی نقش پر رنگی دارد، در حالی که در بحران کرونا اگر فردی دچار بیماری و بحران شود، دیگر از نظر مدیریت شخصی کاری از دستش برنمیآید؛ شاید تا قبل از بیماری شرایط تحت مدیریت و قابل پیشگیری بود، ولی بعد از ابتلا امیدش تنها به خدا و کادر پزشکی است. بنابراین زمانی که کنترل استرس در اختیار ما نباشد، تاثیرگذاری آن افزایش پیدا میکند.
نوپدید بودن و نبود اطلاعات کافی درباره بحران کرونا
ابراهیمی مقدم نوپدید بودن بحران کرونا و نبود اطلاعات کافی درمورد آن را مساله بعدی عنوان کرد و گفت: این در حالیست که در سایر بحرانها مسایل قابل پیش بینی بوده و در عین حال میتوان از حمایت و مشورت دیگران بهرهمند شد. نبود اطلاعات کافی در بحران کنونی باعث شده که حتی کشورهای پیشرفته و رده اول جهان از نظر پزشکی و اقتصادی تلفات بیشتری دهند، همین مساله به نوعی احساس امید را در جوامع کاهش داده و میتواند تاثیرات منفی به جای بگذارد. این مساله میتواند روح حاکم بر جامعه را با احساس ناخوشایند یاس و افسردگی و فقدان انرژی مثبت همراه کند.
در بحران کرونا امکان ایجاد شبکههای حمایتی اجتماعی وجود ندارد
به گفته وی در غالب بحرانها افراد با دلداری و همدردی به داد هم رسیده و با ایجاد پویشها و گروههای اجتماعی در کنار هم قرار میگیرند که همین مساله حمایتهای روانی و اجتماعی را به دنبال دارد، در حالی که در بحران کرونا امکان ایجاد شبکههای حمایتی اجتماعی وجود ندارد تا جاییکه حتی اگر فردی، عزیز خود را از دست بدهد امکان برگزاری مراسم و گردهماییهای سوگواری فراهم نبوده و همین مساله به بدتر شدن حال فرد و ایجاد احساس روانی ناخوشایند دامن میزند.
ایجاد تغییر و تحول در سبک زندگی بر اثر کرونا
وی تغییر و تحولات ایجاد شده در سبک زندگی به دنبال همه گیری کرونا و نامشخص بودن زمان آن را عاملی برای افزایش فشارآفرینی این بحران دانست و اظهار کرد: ترس و استرس حاکم در سطح جامعه، به عنوان یک عامل مسری روانشناختی محسوب شده و از فردی به فرد دیگر منتقل میشود، بنابراین به فرض اگر شما فردی منطقی و خونسرد بوده و اصول ایمنی را نیز رعایت کنید، زمانیکه میبینید در اطراف شما این همه اضطراب و ترسهای عجیب و غریب وجود دارد، خواه ناخواه متاثر میشوید.
علائم و پیامدهای حاصل از بحران کرونا
ابراهیمی مقدم با اشاره به علائم و پیامدهای روانی بحران کرونا همچون یاس و نا امیدی، اظهار کرد: آدمی همواره از درصدی تلقین پذیری برخوردار بوده که البته درصد آن در افراد مختلف متفاوت است، به همین دلیل زمانی که تحت تاثیر القائات دنیای اطراف قرار گرفته و باورهایمان به چالش کشیده میشود، این مساله می تواند استرس زا بوده و به تبع سیستم ایمنی بدن ما را به شدت تضعیف کند.
کرونا و سوگ نا تمام افراد
از سوی دیگر فقدان و از دست دادن عزیزان طی بحران کرونا، مساله اساسی و استرسزای بعدی است، به عنوان مثال فردی که در عرض کمتر از یک هفته پدر، مادر و برادر خود را بر اثر این ویروس از دست میدهد ممکن است متحمل بحرانهای شدید عاطفی شود، در همین رابطه نگرانیهای شدیدی نسبت به اتفاقات و شرایط آینده پدید میآید که همگی عامل ایجاد استرس و اضطراب در افراد بوده و می تواند از نظر روانشناسی فرد را در بحران نگه دارد.
وی با طرح این مساله که همزمان با بحران سیستم ایمنی بدن ما هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی برای مبارزه و مقابله با بحران بسیج میشود، اظهار کرد: درصورت موفقیت و فائق آمدن بر عامل بحران زا، میتوانیم با احساس خوب ادامه دهیم، ولی اگر موفق نشویم، سیستم ایمنی تضعیف میشود.
مشکلات روانشناختی برگشتپذیر در بحران کرونا
این دانشیار روانشناسی دانشگاه یکی از مشکلات بیماری کرونا هم در بعد پزشکی و هم بعد روان شناسی را تبعات این بیماری حتی بعد از بهبودی کامل فرد دانست و اظهار کرد: ممکن است تبعات ادامه دار این بیماری از جمله مشکلات تنفسی و ریوی تا آخر عمر همراه با فرد بهبود یافته باقی بماند، در بعد روانشناسی نیز میتوان به اضطرابهای بازگشت پذیر اشاره کرد؛ صحنهها و زمانهایی که فرد در موقعیت کرونا بوده، امکانات یا عدم وجود امکانات، برخوردهای سنجیده یا نسنجیده با فرد و یا حتی احساس ترس یا مرگ؛ اغلب این احساسات حتی با درمان بیماری تا آخر عمر به صورت تفکرات بازگشت پذیر در ذهن افراد تداعی شده و به قول معروف میتواند حال آنها را بد کند.
و یا اضطرابهایی که مانند زخمهای کهنه، به محض بروز عوامل استرس زا سرباز کرده و مجددا همان حالتها و ترس از کرونا را در ذهن فرد تداعی میکند، تحت این شرایط مراجعه به روان درمانگر و برگزاری جلسات روان درمانی توصیه میشود.
شیوع اختلالات خود بیمارپنداری و وسواس
وی با اشاره به شیوع اختلالات خود بیمارپنداری، وسواس و یا سایر تفکرات مشابه در این شرایط، عنوان کرد: علاوه بر این موارد، نگرانیهای اقتصادی ناشی از کاهش درآمد، از دست دادن کار یا سایر معضلات اقتصادی بر بار مشکلات افزوده و باعث میشود که فرد برای درمان بیماری و سایر اختلالات به درستی اقدام نکند، لذا آثار منفی و معضلات بعدی پدید میآید که همین مساله احساسات ناخوشایندی را به دنبال خواهد داشت.
ضرورت اعمال مداخلات روانشناختی در سطوح مختلف جهت کاهش آسیبها
این عضو هیات علمی دانشگاه با تاکید بر ضرورت اعمال مداخلات روانشناختی در سطوح مختلف، گفت: “مداخلات فردی” با هدف تقویت میزان تاب آوری و سیستم ایمنی روانی از اولین مداخلات است. در این رابطه از آنجاکه انسان موجودی «زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی» است، زمانی میتوان گفت شرایط مساعد و مطلوب است که هر چهار زمینه یاد شده از حالت متعادلی برخوردار باشند.
از منظر زیستی، طبیعتاً زمانی میتوانیم مداخلات فردی داشته باشیم که از نظر زیستی سلامت بوده و از تغذیه، خواب مناسب و ورزش در سطح مطلوب برخوردار باشیم؛ این مساله اصطلاحا میتواند سیستم ایمنی را سرپا نگه داشته و تقویت کند.
دوم از منظر اجتماعی؛ اگرچه هم اکنون در شرایط قرنطینه ناشی از شیوع کرونا به سر میبریم ولی باید بتوانیم حمایتهای روانی – اجتماعی خود را از طریق شبکههای مجازی، تماسهای تلفنی و موارد مشابه حفظ کنیم. احساس و تصور بیاهمیت بودن از نگاه دیگران را کنار بگذاریم. اگر حس کنیم که چه باشیم و چه نباشیم، چه بمیریم و چه زنده باشیم کسی به فکر ما نیست؛ این مساله احساس ناخوشایندی ایجاد کرده و با حس تنهایی، میتواند سیستم ایمنی بدن ما را تضعیف کند. نکته قابل توجه این است که ارتباط الزاماً نباید فیزیکی و چهره به چهره باشد، بلکه میتواند با کمک تکنولوژی به صورت ارتباط تلفنی و یا تصویری باشد.
مساله بعدی بحث روانی است؛ بر اساس آمار پس از فروکش کردن شرایط بحران در شهر ووهان چین به عنوان مرکز بحران کرونا؛ بیشترین آمار ثبت شده طلاق طی سنوات گذشته گزارش شد. این مساله نشان داد که اگرچه از نظر پزشکی و اعمال قرنطینه کارهای بزرگی صورت گرفت، ولی مداخلات روانشناسی مورد توجه واقع نشده بود که همین مساله به چالشها و مسایل درون خانوادهها دامن زد.
وی با تاکید بر اهمیت توجه به مسایل روانشناختی در زمان بحران، اظهار کرد: در شرایط بحران افراد باید مهارتهای مانند در کنار هم بودن و تاب آوری را بیاموزند و بتوانند استرسهای زندگی خود را که شاید ارتباطی با بحران کرونا هم نداشته باشد را به خوبی مدیریت کنند.
الان زمان تربیت کردن سفت و سخت و ایراد گرفتن از هم نیست
الان زمان تربیت کردن سفت و سخت و ایراد گرفتن از هم نیست، این مساله بر میزان استرس میافزاید، اکنون زمان جر و بحث نیست، بحثها باید با عطوفت و ملایمت همراه بوده و سازنده باشد تا احساس روانی خوبی را به خانواده منتقل کند. از طرف دیگر تعارضهای روانشناختی حتماً باید توسط روانشناس بررسی شده و راهکارهای مناسبی برای آن ارائه شود، چراکه درصورت حل نشدن تعارضها، تبعات سوئی به دنبال خواهد داشت.
نقش معنویات در تقویت سیستم روانی افراد
معنویات بعد دیگر مساله است؛ در این شرایط عدهای به دعا و نیایش پرداخته و یا به سمت اخلاق پسندیدهتر، یا هر روش مناسب دیگری که حال خوب را به دنبال دارد، سوق پیدا میکنند. این احساس وصل شدن به سرچشمه الهی میتواند ضمن ایجاد حالتهای خوب روانی به تقویت سیستم روانی فرد نیز کمک کند.
دکتر ابراهیمی مقدم با بیان اینکه اختیارات ما در سطح اجتماعی محدود است، عنوان کرد: با این حال در این شرایط افراد میتوانند شبکههای اجتماعی پیرامون خود را تقویت کرده و گسترش دهند؛ به عنوان مثال تشکیل گروههای مجازی متشکل از همکاران و یا گروههای مرتبط با علاقمندیهای ورزشی و هنری و غیره میتواند به ایجاد احساس حمایت، تعلق و همچنین مفید بودن در افراد کمک کند.
شرکت در فعالیتهای خیریه برای ایجاد حال خوب
این عضو هیات علمی دانشگاه در خاتمه خاطرنشان کرد: همچنین شرکت در فعالیتهای خیریه در این شرایط بحران اجتماعی بسیار کمک کننده بوده و به ایجاد حس و حال خوب در افراد کمک میکند، به عنوان نمونه شرکت در پویشهای خیریه و یا تامین ماسک و مواد ضدعفونی کننده برای کادر درمان و نیازمندان، جدای از منتفع کردن دیگران، منجر به تجربه احساس روانی خوب در فرد و به تبع تقویت سیستم ایمنی وی میشود.
منبع: ایسنا