چگونه به فرزندمان برای غلبه بر ترس‌هایش کمک کنیم؟

چگونه به فرزندمان برای غلبه بر ترس‌هایش کمک کنیم؟

همه ما در طول زندگی‌مان انواع مختلفی از ترس‌ها را تجربه کرده‌ایم و به همین ترتیب برای کودکان در تمامی سنین از نوپا گرفته تا نوجوان نیز اینکه از چیزی بترسند امری کاملا طبیعی است.

به گزارش سایک نیوز و به نقل از ایسنا، از یک منظر رشدی اغلب فهمیدن اینکه کودکان در هر سنی از چه چیزی می ترسند ‌آسان است.

برای مثال گرچه دست به دست شدن توسط افراد مختلف برای نوزادان ممکن است مشکلی بوجود نیاورد اما در کودکان نوپا و کودکستانی این حرکت باعث بوجود آمدن اضطراب در آنها می‌شود. این اتفاق تجربه‌ای جهانی بوده و معمولا طی مدت چند هفته یا چند ماه از بین می‌رود.

همچنین ممکن است کودکان بزرگتر ترس‌هایی در مورد هیولاها، صداهای بلند، شرایط آب و هوا، تاریکی و موضوعاتی که در تلویزیون می‌بیینند داشته باشند. به تدریج که فرزندتان بزرگتر می‌شود با آگاهی بیشتر او از نزدیکان مانند همسالان خود، ممکن است نگرانی‌هایش به آنچه که دیگران در مورد او فکر می‌کنند یا اینکه او به نظر دیگران چگونه می‌آید و نیز به ترس‌هایی مبتنی بر عملکردش معطوف شود.

صرفنظر از اینکه خود ترس چیست، چند مورد را باید در همه سطوح در نظر داشت. با توجه به اینکه ترس‌ها اغلب طبیعی بوده و به طور معمول نباید خیلی در مورد آنها نگرانی به خرج داد چند عامل را باید در نظر بگیرم به طور مثال اینکه فرزندتان چه مدت است نسبت به مسئله‌ای ترس نشان می دهد.

کارشناسان نکاتی مشخص برای کمک به رویارویی فرزندتان با ترس‌هایش بیان کرده‌اند که به شرح زیر است:

فرزند خود را تایید کنید: قبل از فکر کردن برای حل مشکل فرزندتان، لحظه‌ای نگرانی او را بشنوید. به عنوان مثال اگر فرزندتان از چیزی که در تلویزیون دیده ترسیده است به جای گفتن اینکه نباید به آن فکر کند یا آن چیز واقعیت ندارد با یک تایید ساده شروع کنید. می توانید به او بگویید بسیار متاسفم که باعث ترس تو شده است. این کار به کودک شما می‌فهماند که شما متوجه ترس و ناراحتی او شده‌اید.

الگوی مقابله با نگرانی باشید:‌ کودکان معمولا والدین خود را به عنوان الگوهای خود می‌دانند پس اگر می‌توانید مواردی را که باعث نگرانی شما می‌شوند و نیز نحوه مقابله با آنها را با کودکانتان به اشتراک بگذارید. به عنوان مثال می‌توانید به آنها بگویید که قبلا می‌ترسیدید که واکسن آنفلوآنزا درد داشته باشد ولی بعدا متوجه شدید که آنقدرها هم بد نبوده است. با آنها صادق باشید. به اشتراک گذاری لحظاتی که با ترس‌هایتان مقابله کرده اید می تواند نمونه ای عالی برای فرزندانتان باشد.

به فرزندتان کمک کنید با ترس‌هایش روبرو شود: ما می‌توانیم با دور کردن فرزندمان از موقعیت‌هایی که برای او ترسناک است به ترس او دامن بزنیم. چرا که با اینکار به او این پیام را منتقل می‌کنیم که آن موقعیت واقعا ترسناک است. اگر به فرزندانتان کمک کنید با ترس‌هایش روبرو شود گرچه ممکن است زمان بیشتری ببرد ولی ارزش تلاش را دارد. می توانید به او بگویید “من می دانم که این کمی سخت است اما این را نیز می دانم که تو از پس آن بر می‌آیی.”

تدریجی پیش بروید: مواجه با ترس‌ها باید به طور تدریجی صورت بگیرد. برای مثال اگر فرزندتان برای مدت دو سال است که از سگ‌ها می‌ترسد، روبه‌رو شدن با آنها به طور ساده برای او منطقی نیست. از گام های کوچک شروع کنید برای مثال از او بخواهید ابتدا از دور و از پشت یک در سگ‌ها را ببیند.

این تمرینات را تکرار کنید: برای آنکه ترس در فرزندتان کاملا از بین برود نیاز به تکرار و تمرین زیاد مواجه با آن موقعیت است. به اندازه کافی برای این کار وقت بگذارید و انتظار نداشته باشید بلافاصله این ترس‌ها از بین بروند.

مراقب اطمینان دادن‌های مکرر باشید: طبیعی است که به فرزندتان بگویید همه چیز خوب پیش خواهد رفت ولی از طرفی هم تکرار بیش از حد این حرف‌ها، نیاز به اطمینان را در آنها افزایش و اعتماد به نفسشان را کاهش می‌دهد. به فرزندتان بگویید از او چه انتظاری دارید و برای او برنامه روزانه تعیین کنید.

به طور کلی بسیاری از ترس‌ها و نگرانی‌ها در کودکان طبیعی بوده و با این استراتژی‌ از بین می روند اما اگر این ترس‌ها و فوبیاها باعث بی‌خوابی و بی اشتهایی شده یا باعث شود فرزندتان حس کند خودش را دیگر دوست ندارد احتمالا باید از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید.