بازگشت به نوشتن با دست/اهمیت نوشتن با دست در یادگیری

بازگشت به نوشتن با دست/اهمیت نوشتن با دست در یادگیری

 

در کلاس های درس امروزی، به دانش آموزانی که در نوشتن مشکل دارند، اجازه داده میشود که در عوض از کامپیوتر استفاده کنند. حتی در مواردی به این کار تشویق شده یا مجبور میشوند. اما پژوهش ها و همچنین تجربیات بالینی نشان میدهد که عادت به این کار در سال های اولیه یادگیری، می تواند موجب بروز نقص های دیگری هم بشود.

به گزارش  سایک نیوز به نقل از نوروسافاری از سایکولوژی تودِی، متخصصان حوزه ی یکپارچگی حسی و رشد کودک تصریح میکنند که کودکی که نمیتواند به خوبی با دست بنویسد، به راحتی نمی توانند خواندن را بیاموزند؛ زیرا آنها در زمینه نقش بندی دیداری-حرکتی در ذهن، برای تشخیص حروف، به اندازه کافی قوی نیستند. درمقابل، تمرین کردن و ورزیده شدن در نوشتن، هم نوشتن و هم خواندن را روان تر و خودکار کرده و توان ذهنی را برای کار بر روی دیگر موضوعات مثل ریاضی و هجی کردن افزایش میدهد.

به طور کلی، نوشتن و سرهم نویسی، مغز و ذهن را به شیوه ای منحصر به فرد و همه جانبه برمی انگیزند، از جمله هماهنگی چشم-دست ، خود انضباطی، توجه به جزئیات و درگیری کلی فرآیند فکر کردن، زبان و مناطق حافظه کاری. درحالی که تایپ کردن اینگونه نیست. هنوز هم به طور رو به افزایشی، مدارس این مهارت حیاتی را کنار میگذارند و به محض ظهور اولین نشانه های سختی در نوشتن برای کودک، به سرعت به سراغ تایپ کردن میروند. همچنین سرهم نویسی دیگر یک ضرورت محسوب نمیشود.

آنچه که بیشتر مطالعات نشان میدهند این است که نکته برداری با لپ تاپ موجب فهم ضعیف تر مطالب نسبت به نکته برداری با دست میشود و اینکه لپتاپ ها (حتی وقتی که آنها به صورت مناسب مورد استفاده قرار میگیرند) هم برای کاربر و هم برای اطرافیان موجب حواس پرتی میشود. پژوهش های دیگر نشان داده است که دانش آموزانی که از لپ تاپ برای نکته برداری استفاده میکنند در امتحانات به خوبی کسانی که با دست نکته ها را مینویسند عمل نمیکنند.

گزارش یک تجربه

در یک گزارش تکان دهنده در سال ۲۰۰۷ در دفاع از ممنوعیت لپ تاپ در کلاس درس، پروفسور کوین یاماموتو از دانشکده حقوق تگزاس جنوبی فهرستی از پژوهش هایی که از ایده او حمایت میکرد، ارائه کرد، از جمله اینکه استفاده از لپتاپ در کلاس های حقوق با نرخ قبولی پایین تر در آزمون وکلای دادگستری در ارتباط است.  او در مطالعه ای در کلاس درس خودش، دریافت که استفاده از لپ تاپ ارتباط چشمی معلم-شاگرد را کاهش داده و موجب اتکای بیش از اندازه بر جستجوی مطالب به جای درونی سازی مفاهیم، کاهش تفکر تحلیلی و پدید آوردن یک مانع ذهنی و فیزیکی بین او و دانش آموزان میشود. او همچنین دریافت که دانش آموزان مطالب  را به درستی دنبال نمیکنند و به طور دیوانه کننده ای بحث های غیر کارآمدی را شکل میدادند. درمقابل، یاماموتو اشاره میکند که بعد از ممنوعیت لپ تاپ، سوالات بیشتر، بحث ها عمیق تر، و نمرات امتحان بالاتر رفته همچنین بازخوردهای شدیداً مثبتی از جانب دانش آموزان دریافت کرده است. آن ها تقریباً ۹۰% احساس مثبت یا خنثی نسبت به ممنوعیت صفحه کلید داشتند.

جالب است که یاماموتو اشاره میکند که این ممنوعیت مدیرانش را نگران کرده بود. او از انجام چنین حرکت جسورانه ای منع شده بود زیرا مدیرانش فکر میکردند که چنین ممنوعیتی موجب اعتراض دانشجوها خواهد شد. البته این اتفاق رخ نداد، اما اگر رخ داده بود باز هم باید از خود بپرسیم چرا همه ما اینقدر از حذف تکنولوژی مبتنی بر صفحه نمایش از یک محیط خاص حتی به صورت آزمایشی واهمه داریم؟ آیا مدیران وابستگی روانی خود به ادوات تکنولوژی را بروز میدادند و اضطراب خود را منعکس میکردند؟ یا اینکه فرض آن ها بر پایه ی مقاومتی است که هنگام حذف هر وسیله صفحه نمایشدار در کودکانشان دیده اند؟ یا اینکه تنها تصور کرده اند که دانش آموزان نمیتوانند با این شرایط منطبق شوند؟

هرچه که باشد، وقتی پای یادگیری، رشد و سلامتی به میان می آید، ساده ترین و طبیعی ترین راه چیزی است که هزاران بار بهتر با مغز و بدن هم انطباق دارد. ما باید محیط هایی را خلق کنیم که موجب یادگیری شوند؛ حتی اگر برخلاف میل فرهنگی ما باشد و در عین حال به افراد جوان، باور به انطباق پذیری بدهد. حتی اگر کسالت آور هم به نظر برسد، بازگشت به اصول اولیه اغلب نتایج بهتری دارد.

منبع : نوروسافاری
سایکولوژی تودی


telegram2 files