به گزارش سایک نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، امروزه با ظهور فناوری های جدید و صنعتی شدن جامعه، زندگی انسانها دستخوش تغییر و تحول شده است و با انبوهی از مسائل و مشکلات روبرو شدهاند که حل آنها مستلزم کسب مهارت های فردی و اجتماعی است که در این میان نقش مهارت های زندگی به عنوان یک روش پیشگیری از آسیبهای فردی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد.
کارشناسان بر تأثیر مثبت مهارتهای زندگی در استفاده از ظرفیتها و توانمندی های هوشی و شناختی، پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز، افزایش خود اتکایی و اعتماد به نفس و بخصوص کاهش سوء مصرف مواد تأکید کردهاند و معتقدند، یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی، احساس یادگیرندگی را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار میدهد و علاوه بر آن کسب این مهارتها، نگرش دیگران را در مورد فرد، عوض میکند و به همین دلیل مهارتهای یاد شده هم شخص را تغییر میدهد و هم محیط را، و در نهایت باعث ارتقاء بهداشت روانی میشود.
با توجه به اینکه اکثریت جمعیت کشور ما را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند، ضروری است به زمینههای مناسب برای ارتقاء بهداشت روانی و سطح سلامت دانش آموزان پرداخته شود و شرایطی فراهم آید تا مسئولان مدارس، برنامهریزان، مشاوران، روان شناسان و سایر دست اندرکاران آموزش و پرورش از طریق آشنایی با موضوعهای بهداشت روانی، کودکان و نوجوانان را برای دست یابی به روان سالم یاری دهند.
تاریخچه آموزش مهارت های زندگی
آموزش مهارت های زندگی در سال ۱۹۷۹ میلادی با اقدامات «دکتر گیلبرت بوتوین» آغازشد. وی مجموعهای از آموزش مهارتهای زندگی برای دانش آموزان کلاسهای هفتم تا نهم دبیرستان را تدوین کرد که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه شد. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد میداد که چگونه با استفاده از مهارتها و رفتارهای جرأت مندانه و نیز تصمیم گیری ها و تفکر نقادانه، در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوءمصرف مواد از سوی همسالان خود، مقاومت کنند. هدف دکتر بوتوین طراحی برنامه واحد پیشگیریهای اولیه بود و مطالعات بعدی نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی فقط در صورتی به نتایج مورد نظر ختم میشود که همه مهارتها به فرد آموخته شود.
پژوهش های انجام شده نشان داد که برنامه یاد شده در پیشگیری های اولیه از مصرف چندین نوع مواد مخدر و سیگار موفق بوده است. به دنبال این اقدام مقدماتی، از سال ۱۹۹۳ میلادی به بعد سازمان جهانی بهداشت با هماهنگی یونیسف، برنامه آموزش مهارتهای زندگی را به عنوان یک طرح جامع پیشگیری اولیه برای ارتقاء سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان معرفی کرد. این برنامه درکشورهای مختلف دنیا تجربه و گزارشهای امیدبخشی از کارایی آن، منتشرشده است.
مهارتهای زندگی و اهداف آن
یک روانشناس اجتماعی در مورد مهارتهای زندگی میگوید: این مهارتها شامل تواناییهایی است که به ما کمک میکند درموقعیتهای گوناگون، درست رفتار کنیم، به طوری که بتوانیم با دیگران برای حل مسائل پیش آمده در زندگی ارتباط مناسب و بهدور از خشونت داشته باشیم مهمترین اهداف مهارتهای زندگی عبارتند از تقویت اعتماد به نفس، رشد و تقویت عواطف انسانی، کمک به شناسایی و بیان احساسات، تامین تندرستی جسمی و سلامت روانی، تقویت مهارتهای ارتباطی، تربیت یک شهروند متعادل و مورد پذیرش اجتماع،تقویت روحیه همزیستیهای مسالمتآمیزو بالا بردن سازگاری فرد با خودش، دیگران و محیط زندگی.
مهارتهای زندگی، علاوه به اینکه به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روان مطرح است، به صورت ابزاری برای پیشگیری از آسیب های روانی واجتماعی مبتلا به جامعه مانند اعتیاد، خشونت های خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی و ایدز هم قابل استفاده است، مهارتهای زندگی ابزاری قوی در دست متولیان بهداشت روانی جامعه با هدف توانمندسازی جوانان در ابعاد روانی و اجتماعی است و به افراد کمک میکند تا مثبت عمل کنند و هم خودشان و هم جامعه را از آسیب های روانی واجتماعی محفوظ دارند و سطح بهداشت روانی شان را ارتقاء دهند.
نقش والدین در آموزش مهارتهای زندگی
والدین نقش بسیار مهمی درآموزش مهارت های زندگی به فرزندان دارند زیرا فراگیری مهارتهای زندگی بهداشت روانی خانواده را تامین میکند و با توجه به اینکه پایههای رشد روانی و اجتماعی کودکان در سالهای اولیه پی ریزی میشود، وجود تفاهم، سازگاری و محبت موجود در محیط خانواده، در تقویت احساس اعتماد به نفس و پرورش نیروی سازنده در کودکان و نوجوانان اهمیت زیادی دارد.
یکی از مهمترین اصول مهارتهای زندگی، همبستگی و احترام متقابل والدین نسبت به یکدیگر در برخورد با فرزندان است، فرزندان، والدین خود را منبع شادی، امنیت عاطفی و تامین نیازهای جسمی و روانی خود میدانند و از این روبی توجهی آنان به سالمسازی محیط خانواده، کودکان و نوجوانان را با کمبودهای عاطفی مواجه میکند.
بهطور کلی ریشه رفتارهای نابهنجار کودکان و نوجوانان و انحرافات و بزهکاریهای آنان را باید در سنین اولیه کودکی و در میان خانوادهها جستجو کرد و به همین دلیل والدین باید از وقوع مسائلی که موجب ایجاد هیجانهای ناخوشایند در کودک و نوجوان خود میشود، پیشگیری کنند.
کودک در این دوران آمادگی بسیاری برای دریافت و اثرپذیری دارد و به راحتی از شرایط پیرامونیاش متاثر میشود،دریافتهای دوران کودکی به طور عمیق و جدی در ذهن و روان انسان باقی میماند.
از طرفی کودک بخش اعظمی از اوقات مفید زندگی خویش را در مدرسه سپری میکند و مدرسه هم محل تجلی رفتارهای فردی و اجتماعی کودکان است و هم زمینه بسیاری از رفتارهای آینده آنان را پی ریزی میکند. و از اینرو ضرورت دارد معلمان و مربیان اطلاعات مفیدی را در ارتباط با مسائل روانی و شخصیتی کودکان داشته باشند و به صورتی هدفمند و درست کودکان را راهنمایی و هدایت کنند و با برنامهریزی صحیح زمینه ایجاد توانمندیهای لازم را در دانش آموزان، به وجود آورند.
از این روی آموزش بهداشت روان به دانش آموزان در سطح مدارس و برنامهریزی برای آموزش نیازها، انتظارها، مسئولیتها و حقوق کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است که شرط لازم برای آن هم آشنایی، پذیرش و رعایت نیازها و حقوق کودکان و نوجوانان از طرف اولیا و مربیان است.
توانایی تفکر خلاق، فن برقراری رابطههای کلامی و غیرکلامی با دیگران، مهارت در گوش دادن و همدلی با دیگران، توانایی شناخت و برخوردهای مناسب با عواطف و هیجانها، مهارت لازم در شکل گیری اعتماد به نفس و روش صحیح مطالعه از مهارتهای اجتماعی است که کودکان باید در محیط خانواده فرا بگیرند، تا بتوانند به انتخاب و ارائه رفتارهای مناسب در زمان و وضعیت معین، دست بزنند.
عدم آموزش مهارتهای زندگی
متاسفانه آموزش و پرورش ما کلمه «پرورش» را بدون توجه به محتوای آن، یدک میکشد. آموزشهای صرف برای فرزندان ما چندان کارساز نیست و معمولاً در مدارس ما درسهایی تدریس میشود که فقط به درد گرفتن مدرک میخورد و بعد از پایان تحصیل، هیچ استفاده و بهره کافی برای دانشآموزان در بر ندارد.
آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان اهمیت زیادی دارد، چرا که به آنان روش دوست یابی، مهارت «نه گفتن» به دعوتهای غیر منطقی و روشهای همسریابی را میآموزد و همین مساله باعث میشود نه فقط دانشآموزان از مسیر درست و منطقی خارج نشوند، بلکه از آسیبهای اجتماعی هم به دور بمانند.
با توجه به افزایش آمار طلاق و کاهش آمار ازدواج، آموزش مهارتهای زندگی باید از حد تعارف و برگزاری نشستها و گردهماییها خارج شود و جنبه کاربردی پیدا کند؛ چرا که انتخاب نادرست همسر، ناتوانی در برقراری تفاهم و حل مشکلات زناشویی، همچنان اصلیترین مشکلات رفتاری در زمینه طلاق در ایران محسوب میشود.
مهمترین مهارت های زندگی
ـ مهارت تصمیم گیری: در این مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری چیست و چه اهمیتی دارد. آنها همچنین با انواع تصمیمگیریها آشنا میشوند و مراحل آن در زندگیشان را گام به گام تمرین میکنند. دانشجویان همچنین با رابطه موجود میان تصمیم گیری و سایر مهارتهای زندگی از یکسو و رابطه تصمیمگیری با پیشگیریهای اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر، آشنا میشوند هارت حل مسئله: این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبروست، شناسایی و بررسی راهحلهای موجود و برگزیدن و اجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مسئله تا به این ترتیب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و برای حل مشکل خویش از راههای غیر سالم استفاده نکند.
- مهارت تفکر خلاق: توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده و پایه برای نیل به سایر مهارتهای مرتبط با سبک اندیشیدن است. در این مهارت افراد یاد میگیرند که به شیوهای متفاوت بیندیشند و از تجربههای متفاوت و معمولی خویش فراتر روند و یا راهحلهایی را خلق کنند که خاص و ویژه خودشان است.
– مهارت تفکر نقاد: این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی، همسالان و رسانههای گروهی بر رفتارهای فردی.
- توانایی برقراری ارتباط موثر: این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطه نظرهای فردی بهصورت کلامی و غیرکلامی است.
ـ مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی: مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد و بهویژه اعضای خانواده در زندگی روزمره.
ـ خودآگاهی: به معنی توانایی و ظرفیت فرد در شناخت خویشتن، و نیز شناسایی خواستها، نیازها و احساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین میآموزد که چه شرایط یا موقعیتهایی برای وی، مشکل آفرینند.
ـ مهارت همدلی کردن: عبارت است از فراگیری نحوه درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد میآموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند، تفاوتهای فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد دیگر بهبود بخشد.
ـ مهارت مقابله با هیجانها: شامل شناخت هیجانها و تاثیر آنها بر رفتار و همچنین فراگیری نحوه اداره هیجانهای شدید و مشکلآفرین مانند خشم است.
ـ مهارت مقابله با استرس: در این مهارت افراد یاد میگیرند که چگونه با فشارها و تنشهای ناشی از زندگی، مقابله کنند.
بیشتر بخوانید:
مهارت جرات مندی را بیاموزیم
چگونه مهارت حل مسئله را تقویت کنیم؟
نه گفتن برایتان سخت است؟ بخوانید
جایگاه مفهوم “تصمیم گیری” در بهداشت روان