به گزارش سایک نیوز به نقل از ایسنا، یک مشاور خانواده گفت: اگر در روزهای ابتدایی زندگی، زوجین به انتخاب نامناسب خود واقف باشند از همان ابتدا طلاق عاطفی را تجربه خواهند کرد و با گذشت زمان و سایه انداختن مشکلات بر زندگی، بیتفاوتی و بیروحی بر محیط خانواده حاکم میشود.
زندگی کردن کنار هم بدون داشتن ۵ محور نظیر درد مشترک، درک مشترک، نیاز مشترک، حال و آینده مشترک طلاق عاطفی را موجب میشود. طلاق عاطفی جدا شدن ناقص و بدترین حالت جدایی است.
از طلاق عاطفی بهعنوان طلاق خاموش، طلاق روانی و ازدواج از پا افتاده یاد میشود، همه زیبایی زندگی مشترک در روزهای ابتدایی آن خلاصه میشود. البته این موضوع به فرآیند انتخاب همسر وابسته است، اگر در روزهای ابتدایی زندگی زوجین به انتخاب نامناسب خود واقف باشند از همان ابتدا طلاق عاطفی را تجربه خواهند کرد و با گذشت زمان و سایه انداختن مشکلات بر زندگی، بیتفاوتی و بیروحی بر محیط خانواده حاکم میشود.
اغلب نظریهپردازان در حوزه خانواده و آسیبهای آن طلاق را در شش مرحله تقسیمبندی کردهاند که طلاق عاطفی نخستین و مهمترین مرحله آن است. زمانی طلاق عاطفی آغاز میشود که زن و شوهر شروع به جدایی و فاصلهگرفتن از یکدیگر میکنند، زیر یک سقف، در کنار هم ولی از لحاظ روحی جدا از هم زندگی را ادامه میدهند.
خاطرات و حوادث هیجانانگیز عاشقانه بین آنان اگر هم در ابتدا وجود داشته در این حالت به سمت افول میرود. بیمهری مطلق بین دو انسانی که همه گمان میکنند دلشان به هم گره خورده حاکم میشود.
پژوهشها درصد بروز طلاق عاطفی را بیشتر در میان زنان پیشبینی میکند، در این ارتباط رفتارهای متفاوتی قابل پیشبینی است. معمولاً زنان با سبقه مذهبی به جهت اعتقادشان در هر شرایطی خود را ملزم میدانند که نیازهای جنسی همسر را برآورده کنند، در حالی که با این انتخاب خود را از یکی از نیازهای اصلی خود محروم میکنند. این دسته از زنان به زندگی خود اینگونه معنا میدهند که این رفتار نوعی عمل خداپسندانه است و از انحرافات همسر جلوگیری میکنند. آنها اینگونه به بقای زندگی و حفظ فرزندان کمک خواهند کرد.
این زنان روابط جنسی بدون عشق را بر بقای زندگی خود و حفظ آبرو و…ترجیح میدهند، دسته دیگری از زنان در زندگی خاموش و سرد باقی میمانند و در کنار سایر خلاءهای عاطفی از این نیاز صرفنظر میکنند و به مرور زمان خود و همسر را به سمت طلاق قانونی هدایت میکنند و یا اینکه این روند حداقل برای بسیاری از زنان این سرزمین تا پایان زندگی تداوم خواهد یافت.
طلاق عاطفی اغلب با بحران میانسالی نیز همراه میشود که روشنبینی، درایت، صبر و خودشناسی را میطلبد، البته اغلب و نه لزوماً طلاق عاطفی در میانسالگی وقتی که افراد در پی تجدید ارزشهای زندگی خود هستند اتفاق میافتد. به شرط فراهم بودن شرایط وقوع آن در هر برهه از زمان قریبالوقوع میباشد.
طلاق عاطفی میتواند بین والدین و فرزندان، بین دو دوست، دو خواهر و… بروز کند، در این میان آنچه مهارت برقراری ارتباط و پذیرش، توانایی درک و همدلی و انجام فعالیتهای لذتبخش مشترک دارای اهمیت میباشد. در زمان نبود این ویژگیها بروز طلاق عاطفی دور از انتظار نیست.
طلاق عاطفی پدیدهای تک عاملی نیست بلکه مجموعهای از عوامل در پیوند با هم منجر به بروز آن میشود،توجه و دقت نکردن در انتخاب همسر با توجه به معیارهای علمی و حتی تجربه، رعایت نکردن مرزها و حریم خصوصی در رابطه زوجینی و خانواده، فاجعهسازی و بزرگنمایی وقایع و کم و کاستیهای همسر، عدم پذیرش و عدم درک تفاوتها، عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر، اعتقاد به افکار ناکارآمد در مورد جنسیت و تأکید سنتی بر مردسالاری و یا بالعکس از عوامل بروز طلاق عاطفی محسوب میشوند.
ابزارهایی برای تشخیص ویژگیهای شخصیتی و الگوهای رفتاری ابداع شدهاند، که استفاده از آنها به انتخاب مناسب کمک میکند، آزمون شخصیت ایناگرام، آزمون کهن الگوها، آزمون قصه عشق، آزمون کتل ۱۶عاملی، آزمون شخصیت نئو، آزمون شخصیت MMPI از ابزارهایی برای تشخیص هستند. بهعنوان مثال با کمک آزمون کهن الگوها متقاضیان زوجیت پی میبرند که در کدام یک از ابعاد مردانه و زنانه خود دارای نقاط ضعف و یا قوت هستند. در صورت وجود عدم تعادل مشاور با بکارگیری تکنیکها آنها را به سمت تعادل هدایت میکند.
در آزمون شخصیت نئو ۳۰ صفت شخصیتی را در زوجین استخراج میکند و نقاط ضعف و قوت آنها را نشان میدهد، هدف از این آزمون شناخت متقاضیان زوجیت از خود و از همدیگر است.
بسیاری از جوانان و خانوادههایشان ذهنیت نامناسبی نسبت به اجرای آزمونهای روانشناختی دارند و یا صرفاً با روشهای سنتی همچنین با عواطف و احساسات وارد زندگی زناشویی میشوند، یکی از ویژگیهای افراد باهوش، طبیعی و بالاتر اینست که از امکانات و ابزارهای پیرامون خود برای رفاه و آسایش خود و دیگران بهره میگیرند. آزمونهای روانشناختی ابزارهایی بسیار مناسب برای انتخاب بهتر و شایستهتر است و به متقاضیان زوجیت این فرصت را میدهد تا علائق و کاستیهای خود را بشناسند و بر اساس آن و مولفههای متعدد دیگر به انتخاب زندگی دلخواه و زوج صمیمی خود اقدام کنند. این آزمونها مشخص میکنند که هر فرد در قلب و روح و اعماق وجودشان عاشق چگونه همسری هستند.
در این راستا زوجین به خصوص زن با فشارها و مشکلات روحی دست به گریبان میشود، احساس حقارت، خرد شدن شخصیت، اُفت انرژی، کلافهگی و عدم توانایی در پرورش فرزندان و مشکلات در سازگاری از جمله پیامدهای طلاق عاطفی است.
دردهای مزمن جسمی همچون کمر، درد، پادرد، ناراحتی تنفسی، معده درد و میگرن را از دیگر آسیبها و پیامدهای طلاق عاطفی هستند و طلاق عاطفی زوجین اثرات مخربتری بر فرزندان این گونه خانوادهها بر جا میگذارد. اضطراب شدید، انزوا، گوشهگیری، اُفت تحصیلی، دوری عاطفی از پدر و مادر، فرار از خانه و حتی پیشبینی عدم موفقیت در روابط زناشویی آینده و دوستیابی کنونی از جمله این آثار است.
بیشتر بخوانید:
مروری بر تازه ترین آمار طلاق در کشور
زمانی که زوجین تنهایی دو نفره را تجربه می کنند: طلاق عاطفی
طلاق به کدام یک بیشتر آسیب می زند؟ زن یا مرد؟
طلاق توافقی: خوب یا بد؟
آیا واقعاً آمادگی طلاق را دارید؟
چگونه ازدواج بدون شکست داشته باشیم؟