نقش سلول‌های بنیادی در درمان بیماری آلزایمر

نقش سلول‌های بنیادی در درمان بیماری آلزایمر

 

 بیماری آلزایمر شایع‌ترین علت ایجاد زوال عقل سالخوردگی است که اولین بار توسط روانپزشک آلمانی به نام آلویز آلزایمر در سال ۱۹۰۶ میلادی معرفی شد.

در حال حاضر بیش از 35 میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا هستند. آلزایمر با بالا رفتن سن، بیشتر بروز می‌کند و حدود هفت درصد افراد بالای 65 سال در معرض خطر آلزایمر هستند. محققان در پژوهشی با عنوان «نقش درمانی سلول‌های بنیادی در بیماری آلزایمر» آورده‌اند: «بیماری آلزایمر با علایمی مانند کاهش پیشرونده، تدریجی و غیرقابل برگشت حافظه همراه است که باعث از دست دادن حافظه، تغییرات رفتاری شامل بدبینی و توهم، از دست دادن موقعیت اجتماعی و کاهش پیش‌رونده تکلم بدون تغییر عملکردهای حسی حرکتی می‌شود.

در این پژوهش که توسط فاطمه علیپور در مرکز تحقیقات علوم اعصاب شفا، مریم برهانی حقیقی گروه آناتومی و هدی پسند مژده استادیار دانشکده زیست‌شناسی انجام شده، آمده است: «در حال حاضر درمان این بیماری، بیشتر شامل درمان‌های علامتی، درمان اختلالات رفتاری و استفاده از داروهای کاهنده سیر پیشرفت بیماری است و متأسفانه تاکنون راهکار درمانی مؤثر و قطعی برای این بیماری ارائه نشده است.

این امر بر لزوم تلاش‌های بیشتر به منظور یافتن راهکار درمانی مؤثر برای این بیماران تأکید دارد، در سال‌های اخیر با معرفی سلول‌های بنیادی به عنوان سلول‌هایی با پتانسیل تمایز به انواع دیگر سلول‌ها و قدرت تقسیم نامحدود و امکان استفاده از آن‌ها در روند سلول درمانی به عنوان یک راهبرد مؤثر در درمان بیماری‌های عصبی، افق گسترده‌ای را جهت استفاده از این سلول‌ها در بیماری آلزایمر پیش روی محققان گشوده است.

در این پژوهش، تحقیقات جهت درمان بیماری آلزایمر بر پیوند سلول‌های بنیادی جهت تحریک سلول‌های بنیادی پیش‌ساز موجود در بافت مورد نظر یا استفاده از این سلول‌ها جهت جایگزینی سلول‌های بافت آسیب دیده یا کاهش اثر تخریبی حاصل از این بیماری بر بافت مغز تمرکز دارد.

آسیب‌شناسی بیماری آلزایمر یک اختلال عصبی پیشرونده است

آسیب‌شناسی بیماری آلزایمر یک اختلال عصبی پیشرونده است که در این اختلال به تدریج، توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. در مغز افراد مبتلا بین سلول‌های عصبی، رسوبات پروتئینی خارج سلولی به نام پلاک‌های آمیلوئید تشکیل می‌شود که سبب اختلال در ارتباط بین سلول‌های عصبی و همچنین تخریب سلول‌های عصبی به خصوص نورون‌های کولینرژیک می‌شود».

محققان می‌گویند: «هیپرفسفوریله بر پلاک‌ها، تشکیل پروتئین تائو در سلول‌های آسیب دیده، کلافه‌های نوروفیبریلاری را تشکیل می‌دهند که آغازگر آسیب‌های NTF بعدی و مرگ نورون‌ها است. التهاب مزمن یکی از فاکتورهای اصلی در پاتوفیزیولوژی بیماری آلزایمر است. افزایش تعداد میکروگلیاهای فعال، آستروسیت‌ها، سایتوکین‌ها و اکسیژن فعال باعث ایجاد یک پاسخ التهابی در این بیماری می‌شود. پاتوفیزیولوژی بیماری آلزایمر شامل از دست دادن نورون‌ها و سیناپس در قشر و بخش‌هایی از مناطق مغز است.

تحت قشری درمان‌های متداول بیماری آلزایمر رسوبات آمیلوئید بتا یکی از مشخصات پاتولوژیک بیماری آلزایمر است، در نتیجه کمک به تخریب این پروتئین، درمانی مؤثر برای این بیماری محسوب می‌شود. کاتپسین B یک سیستئین پروتئاز است که پپتیدها و پروتئین‌هایی که توسط اندوسیتوز یا فاگوسیتوز وارد سیستم آندولیزوزومال شده را تجزیه می‌کند.

بنابراین فعال‌سازی کاتپسین B می‌تواند یک استراتژی درمانی برای بیماری آلزایمر ارائه دهد. یکی دیگر از آنزیم‌های تجزیه کننده آمیلوئید بتا نپریلیزین خارج سلولی و مسئول پاکسازی آمیلوئید بتا از مغز است. در بیماری آلزایمر مقدار استیل کولین که یکی از واسطه‌های شیمیایی مداخله‌گر در حافظه است کم می‌شود. داروهای مختلفی از جمله ریواستیگمین و گالانتامین مقدار استیل کولین پایانه‌های عصبی استفاده می‌شوند. همچنین این داروها سبب بهبود حافظه و عملکرد شناختی بیمار می‌شوند.

ممانتین داروی دیگری است که در موارد متوسط تا شدید بیماری آلزایمر استفاده می‌شود. این دارو نیز سبب بهتر شدن توانایی شناختی و حافظه بیمار می‌شود. مشکل عمده این داروها عوارض جانبی برای بیمار است از طرفی داروهای مصرفی در آلزایمر بر روی هر بیمار اثر متفاوتی داشته و استفاده از دارو تنها می‌تواند سیر پیشرفت بیماری را بکاهد و از شدت اختلال حافظه و مشکلات رفتاری بیمار کم کند اما روش درمانی قطعی برای این بیماری محسوب نمی‌شوند.

تلاش دانشمندان برای یافتن روش‌های درمانی مؤثر و کارآمدتر برای آلزایمر ادامه دارد

بنابراین تلاش دانشمندان برای یافتن روش‌های درمانی مؤثر و کارآمدتر برای این بیماری ادامه دارد. اگر چه تاکنون استفاده از سلول‌های بنیادی در این بیماری بر روی انسان صورت نگرفته است اما تحقیقات بر روی مدل‌های حیوانی نتایج امیدبخشی را برای درمان این بیماری نشان می‌دهد. استفاده از روش سلول درمانی جهت درمان بیماری آلزایمر در مراحل ابتدایی است؛ به طوری که بیشتر مطالعات در محور به تعویق انداختن و کند کردن پیشرفت بیماری تا بازسازی سلول‌های عصبی آسیب دیده است».

براساس این پژوهش: «تاکنون مطالعات بر روی منابع مختلفی از سلول‌های بنیادی در این زمینه صورت گرفته است. سلول‌های بنیادی مزانشیمی پیوند شده در مغز مدل موش آلزایمری، به سلول‌های بالغ تبدیل شده و حافظه و یادگیری را بهبود می‌بخشند. تحقیقات نشان داده است، پیوند سلول‌های بنیادی عصبی، سطح فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز را افزایش می‌دهد.

سلول‌های بنیادی عصبی پیوند شده نیز می‌تواند تحت تأثیر محیط به طور چشمگیری در مهاجرت و تمایز در مغز دریافت کننده پیوند مؤثر باشد. در مقابل به نظر می‌رسد فاکتورهای رشد عصبی، حیات و تمایز سلول‌های بنیادی عصبی پیوند شده را افزایش دهد. به نظر می‌رسد پیوند سلول‌های بنیادی با افزایش سطح استیل کولین به بهبود شناخت و حافظه در مدل حیوانی کمک می‌کند.

پیوند سلول‌های بنیادی عصبی نیز به عنوان روشی برای انتقال عوامل درمانی مانند نپریلیزین، آنزیم پایین آورنده انسولین، پالسمین و کاتپسین B مورد استفاده قرار می‌گیرد تا سطح آمیلوئید بتا را در مدل موش آلزایمری کاهش دهد. با ظهور تکنولوژی سلول‌های بنیادی و توانایی تبدیل سلول‌های بنیادی به انواع مختلف نورون‌های سیستم عصبی مرکزی و سلول‌های گلیا، برخی موفقیت‌ها در زمینه درمان با سلول بنیادی در مدل‌های حیوانی آلزایمر انجام شده است».

در این پژوهش آمده است: «با توجه به امیدبخش بودن مطالعات پیش‌کلینیکی، بسیاری از مراحل قبل از درمان با سلول‌های بنیادی به طور موفقیت آمیزی می‌تواند برای درمان بیماری آلزایمر و اختلالات وابسته به آن استفاده شود. طبق مطالعات تصور می‌شود که با مهندسی پیوند نورون‌های بینابینی به طور ژنتیکی، فاکتورهای نوروتروفیکی ترشح می‌شود. این سلول‌ها از نظر تئوری، قابلیت مهاجرت منحصر به فرد خود و همچنین توانایی ادغام و تعدیل به شبکه میزبان را حفظ می‌کنند.

اگرچه پژوهشگران با ابزارهای قوی درصدد تست درمان با سلول‌های بنیادی است، اما هنوز مطالب زیادی باید در رابطه با ویژگی‌های منحصر به فرد و شرایط کشت این سلول‌ها تحصیل شود زیرا با وجود تمامی نتایج امیدوارکننده حاصل از مطالعات، استفاده از سلول‌های بنیادی در درمان بیماری آلزایمر نیاز به تحقیقات بیشتری دارد زیرا در این بیماری سلول‌های عصبی در نواحی مختلفی از مغز دچار آسیب شده و مکانیسم‌های دقیق این بیماری هنوز به طور کامل مشخص نشده است».

این پژوهش در مجله شفای خاتم در سال 1395 منتشر شده است.


telegram2 files