به گزارش سایک نیوز به نقل از سیناپرس، دکتر شکوه نوابی نژاد اظهار داشت :اساتید ما سعی در بومیسازی رشته مشاوره ندارند.
او قریب به ۴۵ سال از عمر خویش را به تحقیق و پژوهش در جنبههاى مختلف روانشناسى مشاوره و کاربرد آن در اجتماع و خانواده صرف کرده است. ایشان در حال حاضر استاد تمام دانشگاه خوارزمی در رشته مشاوره است. چهره ماندگار روانشناسی و مشاوره در سال ۱۳۸۷، استاد نمونه کشور در سال ۱۳۸۰، اسطوره زن پژوهشگر ایران در سال ۱۳۸۱ برخی از عناوینی این استاد پیشکسوت و در عین حال کوشاست.
دکتر نوابینژاد علاوه بر سردبیر دو مجله علمی پژوهشی تحقیقات زنان و خانواده و پژوهش و نگارش و انتشار حدود ۱۷۰ مقاله علمی و پژوهشی در داخل و خارج از کشور، به عنوان چهره و صدای آشنای رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب تاکنون نیز شناخته میشود. گفتگوی زیر را با دکتر شکوه نوابینژاد بخوانید:
۱- در ابتدا مختصری از بیوگرافی خودتان بیان کنید و بفرمایید چگونه وارد رشته مشاوره شدید.
من در خانوادهای نسبتاً پرجمعیت، سنتی و مذهبی در یکی از قدیمیترین مناطق تهران، خیابان عین الدوله، کوچه آبشار متولد شدم. آموختههایم در زمینه اخلاق و مسائل دینی را از مادرم دارم. پدرم نیز با کتابخانه کوچکی که در خانه داشت انگیزه و عشق و علاقه به درس خواندن و آموختن را در ما پروراند. این انگیزه و علاقه سبب شد، به عنوان آخرین فرزند خانواده پس از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان، در رشته زبان و حقوق در دانشگاه قبول شوم. رشته زبان را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم، چرا که زبان را دریچهای به سوی تمام رشتههای علمی میدانستم.
بعد از اتمام دوره لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران، در امتحانی که دانشگاه آمریکایی بیروت برگزار کرد، شرکت کردم. در این آزمون تنها دو نفر قبول شدند که من یکی از قبولشدگان بودم. عشق و علاقه من به زبان سبب میشد در کلاسهای مختلف به صورت خودجوش شرکت کنم. در دانشگاه آمریکایی بیروت، که آن موقع عظیمترین دانشگاه آمریکایی خارج از آمریکا بود، در یک درس انتخابی با رشته راهنمایی و مشاوره آشنا شدم و پس از صحبت با اساتید آنجا، احساس کردم میتوانم گمشدهام را در این رشته بیابم. پس از گذراندن یک سال دروس پیشنیاز آن رشته، وارد رشته مشاوره شدم.
بعد از اتمام تحصیلم در این رشته و اخذ مدرک کارشناسی ارشد به ایران بازگشتم و در دانشگاه تربیت معلم مشغول به کار شدم. پس از پنج سال کار کردن در دانشگاه تربیت معلم آن زمان، از من خواسته شد که رشته مشاوره را در آنجا تأسیس کنم. بدین ترتیب در سال ۱۳۴۷ گروه مشاوره را در دانشگاه تربیت معلم که همان دانشگاه خوارزمی امروز است تأسیس کردم و و دانشجوی لیسانس و فوق لیسانس در این رشته پذیرفته شد. در واقع دانشگاه تربیت معلم نخستین دانشگاهی بود که رشته مشاوره را تأسیس کرد و دانشگاههای دیگر از این دانشگاه الگو گرفتند. به تدریج با گسترش این رشته کلاسهای پرجمعیتی تشکیل میشد و علاوه بر آن ما دورههایی را نیز برای آشنایی بیشتر با این رشته در کل کشور برگزار میکردیم. بسیاری از اساتید دانشگاهها که به اصطلاح ستارههای امروز رشته مشاوره هستند دانشجویان آن موقع دانشگاه تربیت معلم بودند.
پس از پنج سال برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و در دانشگاه ایالتی نبراسکا موفق به اخذ مدرک دکتری در رشته روانشناسی مشاوره شدم و پس ازآن به مدت یک سال در دانشگاه ایندیانا تخصص خانواده درمانی گرفتم. یک روز بعد از گرفتن مدرکم بلافاصله به ایران بازگشتم و در دانشگاه تربیت معلم به کار پژوهش و تدریس و مشاورههای بالینی با دانشجویان و خانوادههای آنها و حتی افرادی که از بیرون مراجعه میکردند، مشغول شدم.
در سال ۱۳۸۵ بازنشسته شدم و از آن وقت به عنوان قائم مقام سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مشغول فعالیت هستم. ضمن اینکه در دفترم هم به کارهای مشاوره مشغولم . حدود ۴۰ ترجمه و تالیف دارم که خیلی از اینها به عنوان منبع درسی در این رشته تدریس میشوند. ضمنا کتابهایی هم در انجمن اولیا و مربیان با عدهای از کارشناسان آن انجمن برای خانوادهها نوشتیم که هنوز مورد استفاده است.
۲- به چند مورد از مهمترین این کارها اشاره میکنید؟
یکی از عمدهترین کارهای من ارائه مشاوره به دختران و پسرانی است که تصمیم به ازدواج دارند و کتابی نیز با عنوان «مشاوره ازدواج» منتشر کردهام. کتابی ترجمهای هم با عنوان خانواده درمانی دارم که در حال حاضر به عنوان کتاب درسی در دوره کارشناسی ارشد و دکترا تدریس میشود. کتابهای دایره المعارف مشاوره، روانشناسی زن، رفتارهای بهنجار و نابهنجار کودکان و نوجوانان و راههای پیشگیری و درمان نابهنجاریها، اخلاق در مشاوره ـ که یکی از موضوعات بسیار مورد علاقه خودم است، زمینههای اخلاقی و فرهنگی مشاوره. همچنین چند جلد کتاب در زمینه روشها و نظریات موجود در مشاوره نوشتهام.
۳- توصیفتان از رشته مشاوره چیست و بفرمایید که اگر دوباره به گذشته بازگردید باز هم رشته مشاوره را انتخاب میکنید؟
از نظر من رشته مشاوره علاوه بر اینکه علم است، دارای فن و تکنیک نیز هست و از همه مهمتر هنر است. تجلی بعد هنری این رشته در ایجاد رابطه درست انسانی با دیگران است. کمتر رشتهای تا این حد میتواند مفید حال همگان باشد.
بنابراین من اگر دوباره به گذشته برگردم قبل از هر چیز از خداوند تشکر میکنم که چنین تجربه فوقالعادهای را در زندگی به من داده است؛ هم از نظر خانواده و هم به خصوص از نظرحرفهام، و همین راه را بدون ذرهای کم و کاست ادامه خواهم داد.
۴- نقاط قوت و ضعف وضعیت فعلی این رشته را چه میدانید؟
بعد از این که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره طبق قانون به عنوان متولی رشته روان شناسی و مشاوره شناخته شد، این رشته یک صاحب اصلی و قانونی پیدا کرد و با فرهنگسازی در این رشته، افراد زیادی را جذب کرد. امروز همه روانشناسان و مشاوران فارغ التحصیل ارشد و دکترا در گرایشهای مختلف آن، عضو خانواده سازمان هستند. عدهای از آنها پس از گذراندن مصاحبههای سنگین و قبولی، موفق به اخذ پروانه کار در گرایشی که در آن تحصیل کردهاند میشوند و بدین ترتیب در سطح جامعه مشغول به کار میشوند. بر این اساس باید بگویم که یکی از نقاط قوت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره این است که الحمدلله توفیق داشت فرهنگ مشاوره را تا حد زیادی جا بیندازد.
یکی از نکاتی که در رابطه با عرصه مشاوره وجود دارد این است که همه ما مشاوران باید به موازین اخلاق و مشاوره متعهد باشیم. میتوان به عنوان نقطه قوت گفت که در این مورد سازمان نظام روانشناسی و مشاوره که ناظر بر مشاورین و پایبندی آنها به این موازین است مرجع اصلی حمایت از حقوق مراجعین و خانوادهها است. بنابراین در صورت هرگونه تخطی مشاوران، مراجعین و خانوادهها میتوانند برای استیفای حقوق خود به سازمان مراجعه کنند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که اگر همه ما به موازین اخلاق مشاوره متعهد باشیم، هم حرفه مشاوران حفظ خواهد شد و هم از همه مهمتر مراجعان ما و خانوادهها میتوانند با خیال راحت به این مراکز مراجعه کنند و در صورت بر خوردن به هر گونه مشکل یا تخطی افراد از مسیر مشاوره میتوانند به مرجع اصلی حمایت از خودشان در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مراجعه کنند.
نقطه ضعف این رشته متأسفانه این است که امروز اکثریت قریب به اتفاق دانشگاههای ما اعم از دولتی و آزاد رشته مشاوره را ارائه میدهند، اما همان طوری که عرض کردم این رشته غیر از علم بودن، فن است یعنی باید تکنیکهای آن یاد گرفته شود. متأسفانه دانشگاههای ما به ابزار و وسایل آموزش تکنیکها مجهز نیستند و باید بگویم که خیلی از مسئولان دانشگاههای ما نیز این باور و این شناخت را ندارند. بنابراین فارغ التحصیلان ما اکثرا از نظر تئوری قوی هستند اما کار عملی نکردهاند. یکی از مهمترین روشهایی که من در دوران تحصیلم در خارج از کشور دیدهام، اتاقهای یک طرفه است که تمام اساتید باید بیایند در آن اتاقها مراجع ببینند و دانشجوها از پشت شیشههای یک طرفه نقاط ضعف و قوت آنها را مشاهده کنند و بعد بنشینند و ساعتها با آنها بحث کنند. بعد هم خودشان باید در آن اتاقها مراجع ببینند و اساتید آنها را ارزیابی کنند. متأسفانه ما این امکان را به این شکل نداریم و به طور سیستماتیک کمبود در کار عملی بزرگترین مشکل و نقطه ضعف این رشته در کشور است.
۵- از نظر شما پژوهش در رشته روانشناسی و به طور مشخص در رشته مشاوره چه الزاماتی را نیاز دارد؟ اصولاً ارزیابی شما از وضعیت پژوهش در این حوزه چیست؟
ارزیابی من از وضعیت پژوهش در این رشته مانند خیلی از رشتههای علوم انسانی این است که در حقیقت هیچ ضمانت اجرایی و هیچ تضمینی وجود ندارد که مباحث تکراری نباشد. هر سال صدها پایاننامه در کتابخانهها انباشته میشود ولی از یافتههای این تحقیقات استفاده نمیشود. ما از نظر انجام صرف تحقیقات خیلی پیش هستیم اما از نظر کاربرد آن یافتهها برای روزمره بسیار ضعیف و به تعبیری فقیر هستیم.
نکته دیگری که میخواهم روی آن تأکید کنم، ضمن احترامی که برای همه اساتیدمان در این رشته قائلم، این است که متأسفانه اساتید ما سعی در بومیسازی این رشته ندارند. رشتههای علوم انسانی از نظر علمی خیلی موجه و مورد قبول هستند ولی اینها باید در فرهنگ و جامعهای که در آن مورد استفاده قرار میگیرند معنا و تعریف شوند. این کم کاری در بومیسازی یکی دیگر از نقاط ضعف این رشته است. اساتیدی که در کلاسهایشان جنبههای مثبت و منفی مطالب را از نظر بومی بحث کنند و دانشجو را به بحثهای چالشانگیز بکشانند واقعاً استثناء هستند. قاعده این است که همان کتابهای ترجمه شده و همان کتابهای تألیفی اقتباس شده از کتابهای ترجمه شده عیناً به دانشجو تحویل داده شده و از آنها تحویل گرفته میشود.
۶- بومی شدن چگونه باید عملی شود؟
بومی شدن مشاوره یعنی این که شما در این رشته که با تمام ابعاد زندگی افراد سر و کار دارد ببینید که چگونه به این ابعاد باید توجه کنید. در واقع الگوها و روشهای مشاوره را باید بر اساس ارزشها و الگوهای رفتاری جامعه خودمان تعریف کنیم. برخی از نظریهها خیلی در جامعه ما کاربرد ندارد. برخی از شیوهها و فنون هم هست که ما نمیتوانیم به راحتی در اینجا مورد استفاده قرار دهیم، در حالی که خود من در دوران تحصیلم در کشورهای دیگر به راحتی از آن تکنیکها استفاده میکردم. میخواهم بگویم بومیسازی یعنی این که کاربرد آن را در جامعه خودمان ببینیم و بدانیم زمینههای مغایرت و ناهمخوانی آنها با فرهنگ و ارزشهای ما کجاست.
در این زمینه پیشنهادم این است که یک کمیته علمی بسیار قوی زیر نظر وزارت علوم تشکیل شود که بخش عمدهای از ساعات کارشان را برای چند سال به بومیسازی این رشته و نظریههای آن اختصاص دهند. بنده همین جا برای این کار اعلام آمادگی میکنم. دانشجویان من شاهدند که خود من به شخصه در کلاسهایم هر مطلبی را که از نظریهها تدریس میکنم، میزان سازگاری و ناسازگاری آنها با فرهنگ خودمان را نیز بیان میکنم.
۷- آینده این رشته را چگونه میبینید و چه پیشنهادات دیگری برای مدیران علمی در رابطه با این رشته دارید؟
آینده این رشته بسیار وابسته است به این که پژوهشهای ما تا چه حد در این جهت باشد که مشکلی را حل کند و ما از مجموعه پژوهشهایمان بتوانیم اطلاعاتی را بدست بیاوریم که به بهبود نظریات و مفاهیم و تعالیممان در فرهنگ خودمان کمک کند. اگر این کار را در پایاننامهها و پژوهشها انجام بدهیم به نظرم گام مهمی است.
همچنان که اشاره کردم پیشنهادم این است که از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه یک کمیته علمی در سطحی بالا تشکیل شود و به بومیسازی این رشته بپردازند.
۸- به علاقهمندان این حوزه چه توصیهای دارید؟
به مشتاقان و فعالان این رشته توصیه میکنم در هر مرحله و هر مقطعی که هستند هرگز احساس نکنند دانش لازم را برای این کار دارند؛ چرا که شیوه زندگی و مسائل و مشکلات آن دائماً در حال تغییر است؛ چرا که جامعه در حال تغییر و تحول است و مراحل رشد مختلف نیازهای خاصی را میطلبد. بنابراین ما باید دائماً به روز باشیم، مطالعه کنیم و هرگز احساس نکنیم که واقعاً این رشته را به خوبی میدانیم و میشناسیم.
۹- برنامه کاری آینده شما چیست؟
اگر عمری باقی باشد امیدم این است که همین مسیرم را ادامه بدهم. در حال حاضر هم کتاب مینویسم و هم ترجمه میکنم و به عنوان صدا و چهره آشنای صدا و سیما فعالیت دارم. یکی از اعضای هیئت مدیره سازمان نظام روانشناسی و مشاوره هستم و همچنان نیز علاقمندم که در همه این حوزهها فعالیت داشته باشم.