نوشته همکار افتخاری: امین زندی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
آدمهای واقعی، خودشان تصمیم میگیرند اما برای آدمهای پلاستیکی، فال گیرها. – اریک برن-
روند تاریخی رشد نظریه
شاید بتوان نطفه اصلی شکلگیری تحلیل رفتار متقابل را در مقالات “اریک برن” در سال ۱۹۴۹ پیدا کرد، درست همان زمانی که او مشغول تحصیل روانکاوی بود و این شهامت را به خرج داد که مفاهیم فرویدی را به چالش بکشد.(۱) و سرانجام، در سال ۱۹۵۸ عزم خود را برای ارائهی نظریهای جدید، جزم کرد و بعد از انتشار چند مقاله، مقالهی مشهور و تاثیرگذار خود را به عنوان «تحلیل رفتار متقابل، روشی بدیع و کارا برای گروه درمانی» منتشر نمود.(۱)(۲)
این مقاله، مبنایی بود برای نظریهای جدید که کم کم با عنوان «تحلیل رفتار متقابل » یا به اختصار TA شناخته شد. اریک برن که طی سالیان دراز به مطالعهی رفتار انسانها پرداخته بود، به سرعت نظریه اش را توسعه داد تا جایی که کتاب مشهور «بازی ها» که در سال ۱۹۶۴ به چاپ رسید، تبدیل به یکی از پرفروش ترین کتابهای دههی۷۰ گشت .
سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰، سال های بسیار پرکاری برای پدر تحلیل رفتار متقابل بود. او طی همین سال ها «انجمن بین المللی تحلیل رفتار متقابل» را پایه گذاری کرد که امروزه تبدیل به مهم ترین مرجع برای علاقه مندان به این نظریه گشته است.(۲)
علت بنیادین ظهور
به راستی چه چیزی بسیاری از اندیشمندان حوضه روان چون برن و راجرز و … را از روانکاوی کلاسیک زده کرد و آنها را به سمت ایجاد رویکردی نوین سوق داد؟ برن در همان سالهای اولیه مطالعه روانکاوی مفهوم نا خودآگاه فرویدی را زیر سوال برد(۱) و راجرز مشاهده نمود که اولاً روانکاوی، به عنوان یک رویکرد غالب، بیشتر اوقات ناموثر است. ثانیاً، متوجه شد که صاحب نظران مطرح در روان شناسی، در این مورد که برای درمان افراد مبتلا به اختلالات روانی کدام روش بهتر است، اختلاف نظر داشته، و نمیتوانند به توافق برسند. ثالثاً، دریافت که گشتن به دنبال یک بینش(بصیرت یا شهود) به مشکلات روانی، معمولاً راه به جایی نمیبرد و باعث دلسردی میشود.(۳)
همچنین نظریه روانکاوی از نظر تولید فرضیه های ابطال پذیر، خیلی ضعیف ارزیابی میشود و دیگر بر حوزه روان درمانی حاکم نیست و اغلب روان درمانگران امروزی از سایر گرایشهای نظری استفاده می کنند و در مجموع روانکاوی از نظر راهنمایی برای مشکلات عملی، ضعیف است.(۴)
پدر تحلیل رفتار متقابل چه گفت
چنین فضایی برن را به سمت ایجاد روانشناسی تحلیل رفتار متقابل هدایت کرد ولی به راستی برن چه گفت؟
او باور داشت که همه انسان ها ذاتا خوب هستند و این حالت از نهاد انسان بر میخیزد تا این که به رفتار مربوط شود و از نظر ارزش انسانی همهی بشر در یک سطح قرار دارند و هیچ کدام بالاتر نیستند و این موضوع یک واقعیت است حتی اگر رفتار و کنش متفاوتی داشته باشیم و یا دارای نژاد، مذهب و سن متفاوتی باشیم.(۵) که این دیدگاه را میتوان در مغایرت با فلسفه گرایش به قدرت نیچه و گرایش به لذت فرویدی، در مورد انسان دانست، زیرا برن معتقد بود که همه انسانها توانایی تفکر را دارا هستند (به جز آنهایی که ضایعات مغزی شدیدی دارند) و تمایل جهان شمولی برای رشد در جهت مثبت در آنها نهادینه میباشد.(۵)(۶)
انسان برای داستان و سرنوشت زندگی خود تصمیم میگیرد و بنا براین او قادر به تغییر دادن آن میباشد.(۵)(۶) که این مسئله شبیه برداشت راجرز از انسان و مفاهیم انتخاب آزاد و قابلیت خودگردانی وی میباشد(۴) و نهایتا اینکه در حوزه درمان، هم درمانگر و هم درمانجو مسئول هستند و با هم قراردادی درمانی بر اساس شرح وظایف خویش میبندند و این ارتباط باز و نامحدود می باشد و مراجع باید درست به اندازه درمانگر درباره آنچه در کارشان پیش میآید اطلاعات کامل داشته باشد(۵) که این امر نیز در مقابل فضای خنثی و اسرارآمیز فرویدی قرار میگیرد.
نظریه تحلیل رفتار متقابل
از جمله خصوصیات نظریهی برن استفاده از کلمات ساده و همه فهم برای بیان مقصود است اما استفاده از همین کلمات ساده باعث شد بسیاری از روان درمانگران، با عنوان «روان شناسی عامه» از این نظریه یاد کنند. اما با گذشت زمان و تلاش برخی شاگردان وی، کم کم نظریهی « تحلیل رفتار متقابل» ، از جایگاه خوبی در بین روان شناسان برخوردار شد به طوری که امروزه شاهد گرایش روز افزون روان درمانگران به این نظریه هستیم.(۲)
تحلیل رفتار متقابل، نظریهای در مورد شخصیت و روش منظمی برای روان درمانی به منظور رشد و تغییرات شخصی میباشد.(۲)(۵) این تعریفی است که به وسیله انجمن بین المللی تحلیل رفتار متقابل ارائه شده است.(۵) از جمله خصوصیات این نظریه، این است که فرآیند درمان، فرآیندی یک سویه نیست بلکه با کمک این نظریه، درمانگر و درمانجو هر دو در کار درمان دخیل هستند. در واقع درمانگر ، تنها به بیمار کمک می کند تا اصول نظریه را درک کند و پس از آن، این خود بیمار است که باید مشکلاتش را کشف و آنها را رفع کند و البته در این راه، درمانگر به بیمار کمک خواهد کرد.(۲)(۵)(۶)
این نظریه راه کارهایی برای درمان های فردی، گروهی، زوجی و خانوادگی ارائه میدهد و در عین حال به افراد کمک میکند تا در ارتباطات خود با دیگران، آگاهانه از رفتارهای مخرب پرهیز کنند.(۲)(۶)
مفاهیم کلیدی نظریه
طبق نظریه ی تحلیل رفتار متقابل اریک برن، شخصیت انسان از سه بخش کودک، والد و بالغ تشکیل شده است.(۵)
۱) والد (Parent): بخش والد، تشکیل شده است از رفتارها و نگرش هایی که از پدر و مادر و افراد صاحب قدرت به عاریت گرفتهایم .(۲)(۵) هر وقت که درصدد نصیحت کردن دیگران برآمدیم و همچون یک پدر و مادر مهربان و دلسوز به ارشاد و راهنمایی دیگری اقدام کردیم، والد درون خود را فعال نمودهایم. مصادیق بیرونی والد، پدر و مادر، معلمان، پلیس و همهی افرادی هستند که به گونهای خود را صاحب فهم و کمالات و قانون گذار میدانند . والد ما همیشه درصدد اندرز دیگری و صدور دستور باید و نباید، تصمیم گیری و بالاخره خدامنشی است.(۲)
۲) کودک (Child): کودک، بخش عاطفی و احساسی درون ما و احساس درباره ی مسائل مختلف زندگی است.(۲)(۵) وقتی که ما با یک کودک به بازی میپردازیم و یا در رفتارها و بازی های او تامل میکنیم، در واقع کودک درون خود را فعال نمودهایم. هنگامی که در جشن تولد یا مهمانی شرکت میکنیم و یا زمانی که گریه میکنیم، دیگران را دست میاندازیم و خود را لوس میکنیم، کودک درون ما بیدار شده است.(۲)
۳) بالغ (Adult): بالغ، جنبهی منطقی و خردمند شخصیت ماست، و به صورت اینجا و اکنونی مسائل را بررسی میکند.(۲)(۵) بالغ همچون یک کامپیوتر عمل می کند؛ اطلاعات را جمع آوری، پردازش و نتیجه گیری میکند. بالغ از احساس و عاطفه، به دور است و فقط طبق واقعیت عمل می کند. کار اصلی بالغ، مدیریت بخش های دیگر است. بالغ، واسط بین کودک و والد است و در مواقع تصمیم گیری و حسابگری دربارهی امور مهم زندگی مانند شغل، تحصیلات، ازدواج، سرمایه گذاری و … (باید) ظاهر شود.(۲)
بحث اصلی « تحلیل رفتار متقابل » تعامل بین این سه گانه یا سه بخش شخصیت انسان است.(۵) هر گاه فرد بتواند در مواقع مناسب و ضروری بخش مربوطه را به کار گیرد، در واقع توانسته است نه تنها با بخش های درونی خود بلکه با دیگری نیز در موضع تعامل و سازگاری قرار بگیرد. آسیب روانی، زمانی ایجاد می شود که یکی از این سه گانه، مستبد شود و بر بخش های دیگر مسلط شده و نگذارد آنها نقش خود را ایفا کنند.(۲)
۴) عطش به محرک و نوازش: عطش ها نیاز برای تحریکهای جسمی و عاطفی هستند، برن این حالت را عطش به محرک نامید.(۵)(۶) انتخاب کلمه نوازش توسط وی به نیاز اولیه برای لمس شدن مربوط میشود. او اشاره میکند که ما به عنوان افراد بزرگسال هنوز در کاوش تماس جسمی دوران کودکی هستیم ولی یاد میگیریم که شکلهای دیگر درک حضور دیگری را جانشین لمس جسمی کنیم و هر گونه رفتار (مثبت یا منفی) از جانب دیگران نشان میدهد که حضور ما درک شده است.(۵) ما به نوازش نیاز داریم و اگر نوازش نگیریم احساس محرومیت و طردشدگی میکنیم.(۵)
۵) بازیها : بازی رشتهای تبادل ارتباطی مکمل با هدف نهفته است که تا حصول به نتیجه پیش بینی شده و کاملا مشخص پیش میرود و جریان پیدا میکند. یعنی هر بازی رشتهای تبادل مشخص و تکراری است، با ظاهری قابل قبول و دارای انگیزهای پنهانی-یا به زبان عامیانه تر رشتهای ارتباط است با دام یا کلک.(۶)
۶) پیشنویس زندگی : برن در کتاب اصول درمانهای گروهی پیشنویس زندگی را به عنوان طرح ناخودآگاه زندگی تعریف کرد.(۵) بدین معنا که، طرح زندگی که در دوران کودکی ریخته شده است، به وسیله والدین تقویت شده و با حوادث بعدی توجیه میشود و بالاترین نمود آن در انتخابهایی است که شخص در زندگی به عمل میآورد.(۵)
منابع
The biographyEric Berne, Master Gamesmanby Elizabeth Watkins Jorgensen and Henry Irvin Jorgensen (Grove Press, 1984)
مجله ی شادکامی و موفقیت شماره ی ۶۶
گنجی، حمزه.نظریههای شخصیت. نشر ساوالان، ۲۰۱۲
سید محمدی، یحیی. نظریههای شخصیت. نشر روان، ۲۰۰۲
دادگستر، بهمن. تحلیل رفتار متقابل. نشر دایره، ۱۳۹۲
فصیح، اسماعیل. بازیها. نشر ذهن آویز، ۱۳۹۰