فضای علم یا فضای مرگ؟
نارضایتی تحصیلی دردانشگاههای دولتی
همه چیز از دور قشنگ است
مسعود، دانشجوی باسوادی بود
چکیده ای از پژوهش دانشجویان دانشگاه تهران پیرامون «خودکشی های دانشجویی»را میخوانید
سیل خودکشی
پدیده خودکشی، به ویژه خودکشی در بین دانشجویان، در این سالها به یکی از موضوعات دارای اولویت در سازمان جهانی بهداشت تبدیل شده است. پدیده خودکشی در بین دانشجویان به دلیل مسائلی از قبیل بالا بودن تجرد، زندگی خوابگاهی و جدایی از خانواده، آشنایی با محیط و افراد جدید که خوشایند نیست، آن را به دومین علت مرگومیر در بین دانشجویان تبدیل کرده است. نکته قابل تامل در این بین تفاوتهای فاحش موجود بین دانشجویانی است که دست به خودکشی میزنند؛ از دانشجوی پرتلاش و موفق یکی از دانشگاههای علوم پزشکی که مهر ۹۴ دست به خودکشی زد گرفته تا دانشجوی مبتلا به مانیا (به گفته اطرافیان) و دانشجویانی که سابقه افسرگی و سوءمصرف مواد مخدر داشتهاند. تکرار مکرر آمار خودکشی و بیان علل آن، نشاندهنده تداوم صورت مساله و نبودن راه حل مناسبی است. سخنرانیها و بیانیههای مختلف هرچند جذاب و امیدبخش باشند، اما زمانیکه منجر به عمل نشوند و تفاوتی ایجاد نکنند، به مرور موجب عدم اعتماد میشوند. عدم انتشار آمار خودکشیهای دانشجویی و به جای مسئولیتپذیری در قبال آن، پیوست کردن عوامل عاطفی و شکست عشقی و ارائه عوامل دیگری از این دست، از حجم خودکشیها نکاسته بلکه آن را به آتشی زیر خاکستر تبدیل کرده که هر سال جرقههای آن را در گوشهگوشه دانشگاهها میبینیم اما نمیبینیم!پنج درصد دانشجویان افسرده اند
راهکار چیست؟
منبع : روزنامه قانون
فرارو