پنج باور نادرست درباره درمان شناختی-رفتاری

پنج باور نادرست درباره درمان شناختی-رفتاری

شاید هیچوقت تحت روان درمانی قرار نگرفته باشید ولی بی شک اسم درمان شناختی-رفتاری به گوش شما خورده است. این نوع درمان یکی از درمان های معروف در روانشناسی است که بسیاری از روان درمانگران برای کمک به درمانجوهای خود با مشکلاتی متفاوتی از اضطراب گرفته تا افسردگی از آن استفاده می کنند.
اما با این که درمان شناختی رفتاری درمانی گسترده و مشهور است باز هم باورهای نادرست زیادی حتی در بین متخصصان درباره ی شیوه ی درمان آن وجود دارد.
در حال حاضر اشتباهات زیادی دباره این نوع درمان وجود دارد. دو روانشناس که در درمان شناختی-رفتاری تخصص دارند در متن زیر, درباره ی باورهای نادرست و اشتباهاتی که در نگاه به این شیوه ی درمانی وجود دارد صحبت می کنند.

 باور نادرست اول : درمان شناختی-رفتاری درمانی سخت و انعطاف ناپذیر است که متخصص در آن یک تکنیک خاص را برای یک مشکل خاص اعمال می کند.
با این که سی بی تی برای هر اختلال دارای یک پروتکل و برنامه درمانی است اما اینگونه نیست که تفاوت های درمانجویان و شخصیت آنها را در جلسات درمانی نادیده بگیرد و درمانی خشک و انعطاف ناپذیر باشد.
در حقیقت سی بی تی مستلزم آن است که درمانگر درک عمیق و دقیقی از هرکدام از درمانجویان خود داشته باشد و به نیازهای فردی هرکدام توجه ویژه ای بکند. به این علت که افراد با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. هر فردی دارای تاریخچه,شرایط,توانایی, صفات و فاکتورهای متفاوتی است که آن علامت ها را در خود به شیوه ی متفاوت از دیگران ثبت می کند.

باور نادرست دوم : درمان شناختی-رفتاری به سادگی تفکرات منفی را به تفکرات مثبت تغییر می دهد.
به خاطر اینکه بخشی از درمان سی بی تی به تمرکز بر روی افکار منفی و تغییر آنها پرداخته, بیشتر افراد فکر می کنند در این شیوه درمانی, مددجویان به سرعت یاد می گیرند تا افکار منفی خود را کنار گذاشته و به زندگیشان با دیدی مثبت نگاه کنند.
در واقع, سی بی تی به افراد یاد می دهد تا به زندگیشان با دیدی واقع گرایانه نگاه کنند و بتوانند حقایق را ببینند. این مطلب می تواند به این معنی باشد که افراد افکاری را تغییر می دهند یا اینکه شیوه ی تفکراتشان را که تحریف شده تغییر می دهند و چیزهایی را که نمی توانند در آن ها تغییری ایجاد کنند می پذیرند.
سی بی تی به مددجویان کمک می کند راه های انعطاف پذیر تری را برای افکارشان انتخاب کنند.

باور نادرست سوم : درمان شناختی-رفتاری به ناخودآگاه باور ندارد.

سی بی تی به مفهموم ناخودآگاهی که فروید مطرح کرده باور ندارد. با این حال سی بی تی این را قبول دارد که بسیاری از افکار ما در جایی خارج از آگاهی مان قرار گرفته اند.
سی بی تی اعتقادی بر این ندارد که این فرآیندهای تفکر سرکوب شده اند, بلکه معتقد است آنها فقط در زیر سطح آگاهی قرار دارند و در اندیشه های ما حاضرند.

باور نادرست چهارم : درمان شناختی-رفتاری احساسات و هیجانات را نادیده می گیرد.
سی بی تی به احساسات علاقه مند است. سی بی تی بر آموزش مهارت ها برای کمک به بهبود هیجانات و احساسات متمرکز است. سی بی تی این کار را با تمرکز بر روی ارتباط بین باورها و احساسات و ارتباط بین رفتارها و هیجانات انجام می دهد.

باور نادرست پنجم : درمان شناختی-رفتاری با دوران کودکی و گذشته درمانجو کاری ندارد و آن را نادیده می گیرد.
سی بی تی با تمرکز بر مسائلی که در حال حاضر بیمار را دچار مشکل ساخته شروع می کند. این به این دلیل است که مسائلی که موجب به وجود آمدن مشکل در فرد شده ( اتفاقات گذشته) ممکن است با چیزی که فرد در حال حاضر آن را تجربه می کند( مشکلات حال حاضر) بسیار متفاوت باشد. با این حال هرجا که لازم باشد درمانگران به گذشته بیمار مراجعه خواهند کرد و به آن می پردازند.

درمان شناختی رفتاری از جنبه های مختلف درمانی بسیار قدرتمند است. این درمان در چند دهه گذشته مورد مطالعه قرار گرفته و تحقیقات و پژوهش های زیادی نیز درباره اثر بخشی آن وجود دارد.

منبع :psychcentral

ترجمه : تیم تخصصی اتیسم آگاهی

 


telegram2 files