از آن جایی که مسیرهای شغلی رشتۀ روانشناسی بسیار متنوع است، شاید تصمیمگیری در مورد آن چشمانداز دلهرهآوری داشته باشد. دانشجویان این رشته، به دو دسته تقسیم میشوند: دستۀ اول افرادی هستند که میدانند به لحاظ حرفهای به دنبال چه هستند و با شروع تحقیقات در زمینۀ مورد علاقۀ خود (روان شناسی سلامت، روان شناسی کودک، نوروساینس و …) به سرعت در حیطۀ مورد نظر رشد میکنند. درصد قابل توجهی هم هستند که هنوز راه مشخصی برای آیندۀ حرفهای خود انتخاب نکردهاند. مهم نیست شما جزو کدام دسته از این افراد هستید؛ در هر نقطهای که هستید زمان آن فرارسیده تا گزینههای شغلی نوین و همخوان با علایق و شخصیت خود را انتخاب کنید.
برای شروع، بهتر است از شاخههای روان شناسی که علاقۀ بیشتری به آنها دارید، فهرستی تهیه کنید. بهعنوان مثال: روان شناسی تجربی، روان شناسی شناختی، علوم اعصاب و نورولوژی (شاخههایی که علاقه دارید تا در آن پژوهش کنید)؛ این شروعی عالی است اما نیاز است تا هر گزینه نیز به زیرشاخههایی تقسیم شوند:
زمانی که به فرصتهای شغلی و فهرست خود نگاه میکنید، لازم است یک سؤال مهم از خودتان بپرسید: وجه مشترک انتخابهای من چه چیزی است؟ در مثال فوق هر چهار حوزه بهشدت روی مغز، شناخت و آزمایش متمرکز شدهاند. شما نیز با تمرکز بر انتخابهای خود ممکن است پی ببرید عنصر مشترک علایق شما، کار با کودک، فعالیتهای پژوهشی یا کارهای کاربردی است.
سپس هر شاخه را متفاوت از دیگری در نظر بگیرید و وجه تمایز آن را با سایر رشتهها لیست کنید. به عنوان مثال روان شناسی شناختی بر روند ذهنی و روانشناختی علوم اعصاب بر ساختار مغز متمرکز است. با آوردن مثالهای بیشتر و پیدا کردن وجه تمایز و شباهت بین فیلدها، متوجه میشوید که به یکی از این شاخهها علاقۀ بیشتری دارید و با توجه به منافعتان برای شما مناسبتر است. اما با خواندن شرح مختصری از اطلاعات در وبسایتها نمیتوان تصمیم گرفت زندگی حرفهای خودمان را در کدام شاخه شروع کنیم، بلکه باید زمانی جدی صرف گردآوری اطلاعات کرد تا بتوان ارزیابی دقیقتری در این باره داشت.
در حالی که خواندن و گردآوری اطلاعات مفید است، اما گاهی اوقات بهترین کار صحبتکردن با یک متخصص در آن حرفه است. یکی از بهترین گزینهها و منابع، اعضای هیئت علمی دانشگاههای معتبر هستند که میتوانند مشاورههای خوبی به شما ارائه کنند. بعد از پیداکردن این منبع معتبر، قرار ملاقاتی با او ترتیب داده و سؤالاتی را به شرح زیر مطرح کنید:
شما چگونه کار در این حرفه را آغاز کردید؟
چه مسیر آموزشی باید طی شود و چه زمانی باید صرف شود؟
می توانید یک روز کاریتان را برای من شرح دهید؟
آیا این حرفه را توصیه میکنید یا خیر؟
بخش خوب این حرفه و بدترین قسمت و محدودیتهای آن چیست؟
مقدار درآمد تقریبی این حرفه چقدر است؟
و هر سؤالی که ممکن است به روشنشدن مسیر شما کمک کند. امید است در یادداشتهای بعدی با مصاحبه با متخصصان هر حیطه به سؤالات و ابهامات شما پایان دهیم.
در پایان این مشاوره در نهایت خود شما هستید که تصمیم میگیرید کدام حرفه برای منافع، اهداف و شخصیت شما مناسب است.
از طرفی دانشجویان باید به این مسئله آگاه باشند که برخی انتخابها مثل روانشناسی بالینی، مشاوره و مددکاری گزینههای مشهود و رایجی برای حرفۀ شغلی هستند؛ در حالی که گزینههای زیاد و جدیدی برای کار در جهان در حال توسعه وجود دارند که میتوان با به کارگیری آنها در ایران جزو پیشگامان آن حیطه بود.
روانشناسی جنایی:
محبوبیت این فیلد در سالهای اخیر در جهان، در حال افزایشِ قابل توجهی است. این روان شناسان با استفاده از دانش روانشناختی و عدالت کیفری، به بررسی جلسات شاهدان، بررسی وضعیت روانی متهمان (ارزیابی صلاحیت محاکمه)، حضانت فرزندان، ارزیابی موارد خشونت، صدمات شخصی و ارائۀ توصیههای درمانی میپردازند و حقوق شایان توجهی دارند. این رشته بهسرعت در حال رشد است، به گونهای که در حال حاضر انجمن روانشناسی قانونی- اجتماعی آمریکا حدود ۳۰۰۰ عضو دارد. روان شناسی قانونی نیازمند مهارتهایی از جمله دانش روان شناسی بالینی، تجربۀ شرکت در تئوریهای علمی و تحقیقات تجربی، مهارت تفکر انتقادی، دانش کامل دربارۀ مسائل اجتماعی و فرهنگی، دانش حقوقی، مهارت گزارشنویسی، مهارت ارائۀ شفاهی و حفظ خونسردی تحت شرایط تنشزاست. با توجه به کمرنگبودن این حیطۀ مهم در ایران، شما میتوانید با درنظرداشتن مهارتها و توانمندیهای خود در این زمینه تحقیقات و آیندۀ حرفهای خود را بر این فیلد متمرکز سازید.
روانشناسی رسانه:
روانشناسی رسانه یکی از شاخههای روان شناسی اجتماعی است. امروزه رسانههای جمعی تأثیر عمیقی بر رفتار و رشد افراد دارند. تا به حال چند بار محصولی را بهصرف تجاریبودن آن خریداری کردهاید؟ آیا شاهد تقلید مردم از اعمال، رفتار و نگرش شخصیتهای تلویزیونی بودهاید؟ آیا تا به حال یک هنرمند با بازی، موسیقی یا نقاشی خود، زندگی شما را تغییر داده است؟ برای همۀ ما دستکم یکبار این تحولات به واسطۀ روان شناسی رسانه رخ داده است.
با ورود به این حرفه میتوان با استفاده از رسانه به فعالیتهای بازاریابی بر اساس رفتار انسان در ارتباط با پیامهای رسانهای کمک کرد. شش عنصر اساسی برای این حرفه فاکتور انسانی، درک تأثیرات رسانهها، انواع رسانهها، چگونگی تعامل رسانه با روان شناسی، پژوهش و تحلیل محتوای روانی است. از آنجا که کار در این زمینه به دانش بالینی نیاز ندارد، آمادهشدن برای آن راحتتر است.
همچنین در حال حاضر وب سایتهای حرفهای با استفاده از روان شناسی رنگها بر نگرشها و احساسات تأثیر میگذارند. به این صورت که با ایجاد نوسانات رنگی سیگنالهایی به هیپوتالاموس و هیپوفیز و نهایتاً غدد درونریز فرستاده میشود و با تغییر در ترشحات هورمونی، در خلقوخو، رفتار و احساسات افراد تغییراتی ایجاد میشود. بنابراین این شاخۀ روان شناسی نیز میتواند گزینۀ بسیار مناسب و سودآوری برای انتخاب باشد.
منبع : سایت بردار( کاربرد سازی علوم انسانی)