چگونگی مقابله با افراد قلدر

چگونگی مقابله با افراد قلدر

تحقیقات نشان داده است که آموزش چگونگی حل مشکلات به کودکان می‌تواند جلوی زورگویی را بگیرد و احتمال قربانی شدن آنها را بسیار کاهش می‌دهد. در این مقاله به بررسی این روش‌ها می‌پردازیم.

مواردی که والدین باید درباره زورگویی بدانند

همانطور که گفتم این مورد در بیشتر شرایط نادیده گرفته می‌شود اما در چند سال اخیر اهمیت دادن به این مورد افزایش یافته است. ۵۰ ایالت در امریکا قوانین ضد زورگویی به تصویب رسانده‌اند و برنامه هایی برای پیشگیری این عامل به وجود آمده است. اما در بهترین حالت تنها یک چهارم تمامی این قوانین و برنامه ها در نهایت مفید واقع می‌شوند. تحقیقات در این زمینه به طول ۳۰ سال می‌باشد که بالاخره راهی مفید و دائمی برای این مشکل پیدا شود. مطالعات در این زمینه امیدوار هستند که اگر تلاش ها سیستمیک، با دوام و مبتنی بر علم باشد زورگویی می‌تواند تا حد زیادی در جوامع کاهش پیدا کند.
معلمان همیشه مزایای کارکردن بچه ها با یکدیگر برای حل مشکلات را به خوبی درک کرده اند، جدای اینها استفاده از مهارت های حل مشکل یکی از بهترین راه ها برای کمک به بچه ها در مواردی مثل مبارزات در زمین بازی، سر و کله زدن با کدورت های دوستانه، تقویت انعطاف پذیری، همدلی و ایجاد صلح و …. می باشد، طبق مطالعات متوجه شده ایم که بچه ها به ویژه پسرانی که با روش حل مشکلات ناسازگاری نشان می‌دهند بیشتر احتمال دارد که به یک فرد زورگو تبدیل شوند. بچه هایی که زورگویی می‌‎کنند یا مورد زورگویی قرار می‌گیرند در حل مشکلات با موانع زیادی روبه رو می‌شوند، همین مطالعات ثابت کرده است که آموزش حل مشکلات به کودکان احتمال زورگویی کردن یا مورد زورگویی واقع شدن را در آن‌ها از بین می‌برد.

نوعی از خشونت وجود دارد که در آن فردی سعی می‌کند روابط یا موقعیت اجتماعی فردی دیگر را به کلی نابود کند، روش ذکر شده در بالا حتی می‌تواند این نوع از زورگویی را که تا این سن ادامه پیدا کرده است حل کند.

بچه هایی که برای دیگران قلدری می‌کنند و همچنین به دنبال قدرت و سلطه گری هستند، آنها از خشونت استفاده می‌کنند تا بتوانند دیگران را تحت کنترل خود در بیاورند. نتیجه تحقیق ذکر شده بیان می‌کند کودکانی که در این روش موفقیت به دست می آورند در آینده بجای استفاده از مشت خود می‌توانند از مغز خود استفاده کنند. این نوع کودکان تمایل کمتری به قدرت دارند و بیشتر سعی می‌کنند مراقب و محتاط باشند، علاقه بیشتری به تحصیل دارند و راحت تر می‌توانند دوست پیدا کنند.

خبر خوب این است که روش ذکر شده را به راحتی می‌توان در محتوای کلاس درس قرار داد و آن را به بچه‌ها آموزش داد به همین دلیل برنامه هایی مانند: تجزیه و تحلیل اختلافات، عدالت بهبود یافته، و روش حل مشکلات باید بخش جدایی ناپذیر سیستم مدرسه‌ای و سیستم آموزشی والدین باشد و تمامی این موارد با توجه به سن و درک کودک به او آموزش داده شود.

در ادامه تکنیک‌های مختلف حل مشکل را بررسی می‌کنیم:

دست از محافظت بردارید

اگر می‌خواهید که فرزندانتان راه و روش زندگی را یاد بگیرند، باید عقب نشینی کنید و به آنها اجازه بدهید که با مشکلات دست و پنجه نرم کنند، پیشنهاداتی به آنها ارائه بدهید اما به هیچ عنوان راه حل جلوی پایشان نگذارید. سعی نکنید مشکلات را برایشان حل کنید چون اگر شما اینکار را برایشان انجام دهید آنها فرصت یادگیری خود را از دست می‌دهند، به صورت خلاصه حامی باشید اما ناجی نباشید.

آموزش روش حل مشکل

بچه ها این روش را خود به خود به دست نمی آورند پس راهی پیدا کنید تا روش حل مشکلات را به آن‌ها آموزش دهید از کودکان بخواهید مشکلات را تعریف کنند و همچنین از آن‌ها بخواهید که جزئیات را بیان کنند و در آخر از آن‌ها بپرسید که حالا چه کار می‌توان کرد؟ پس از آن بدون هیچ نشانی از شوخی یا عکس العملی تحقیر آمیز تمام پیشنهادات بچه را بشنوید بعد از آن راه‌هایی را که مناسب‌تر هستند و با آموزش های اخیر مغایرت ندارند را استفاده کنید.

مراقب روش استفاده از حل اختلاف باشید

زورگویی یک اختلاف عقیده نیست بلکه تحقیری یک طرفه است، پس زمانی که از حل اختلاف بین یک زورگو و یک فرد مورد هدف واقع شده استفاده می کنید، مراقب باشید.

فراهم کردن تمرینات

بچه ها به تمارین زیادی برای روش حل مشکلات نیاز دارند. به اتفاقات روزانه توجه کنید مثل دعوا در زمین بازی، اختلاف بین خواهر و برادر سر کنترل تلویزیون. از دورهمی خانوادگی یا گروه های مدرسه ای استفاده کنید تا این روش را به فرزندانتان بیاموزید.

بچه ها با دیدن، بهتر یاد می‌گیرند تا با شنیدن. با همسرتان اختلاف دارید؟ به فرزندتان نشان دهید که می‌توانید عادلانه مبارزه کنید. با رئیستان مشکل دارید؟ به کودکانتان نشان دهید چگونه مشکل را تجزیه و تحلیل می‌کنید.

سرزنش نکنید

اگر فرزند شما در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، به هیچ عنوان او را سرزنش یا تحقیر نکنید مثلا بگویید “چقدر بی عرضه هستی که بهت زور میگن”. اگر فرزند شما این جمله را از شما بشنود حکم این را دارد که دوبار آسیب دیده است یکبار از طرف فرد زورگو و یکبار از طرف شما. اگر شما فرزند را مورد سرزنش قرار دهید و بعد از آن مشکلات جدی تری مثل سوء استفاده جنسی به وجود بیاید فرزند شما دیگر با شما درباره آن‌ها صحبت نخواهد کرد. از فرزندتان حمایت کنید و به او اطمینان دهید که تا پایان مشکل با او همراه خواهید بود.

جرأت داشتن را آموزش دهید

جرأت داشتن، به این معنا نیست که فرزند شما تبدیل به یک نوجوان خشمگین شود و هر کس که به او بگوید بالای چشمت ابرو را راهی بیمارستان کند. جرأت داشتن به این معنا است که فرد بدون درگیر شدن بتواند از خودش دفاع کند و مورد زورگویی واقع نشود. در این مواقع از فرزندتان بخواهید که بلافاصله به معلم یا ناظم مدرسه اطلاع دهد، البته اگر فرزند شما نتواند اینکار را بکند در اینجا پیامدهایی برای شما دارد، آیا فرزندتان را به درستی تربیت کرده اید؟ آیا به او اعتماد به نفس داده اید؟ آیا به او اجازه داده اید که اظهار نظر کند؟ آیا خودتان الگوی خوبی از جرأت مندی بوده اید؟


telegram2 files